زينب كبرى : اين لقب براى مشخص شدن و تمييز دادن او از ساير خواهرانش
(كه از ديگر زنان اميرمؤ منان به دنيا آمده بودند) بود.
صديقة الصغرى : چون (( صديقة )) لقب مبارك مادرش ، زهراى
مرضيه (س) است ، و از سويى شباهت هاى بى شمارى ميان مادر و دختر وجود داشت ،
لذا حضرت زينب را (( صديقه صغرى )) ملقب كردند.
عقيله / عقيله بنى هاشم / عقيله الطالبين : (( عقيله )) به معناى بانويى است كه در قومش از كرامت
و ارجمندى ويژه اى بر خوردار باشدو در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد.
براي آشنايي با ابعاد شخصيتي آن حضرت تنها به چند جمله از بيانات مقام معظم
رهبري اشاره مي كنيم كه به خوبي ترسيم كننده جايگاه و عظمت حضرت زينب كبري
سلام الله عليها مي باشد .
«شخصيت آن بزرگوار قبل از حادثه كربلا و در مدينه، بسيار برجسته و معروف و
ممتاز بود و به لحاظ علمي، معنوي، اخلاقي، تقوايي، پاكدامني و طهارت براي
زنان مسلمان، قابل تبعيت و پيروي محسوب ميشد.
زن مسلمان براي انجام تمامي وظايف مهمي كه يك زن ميتواند انجام دهد، بايد
از حضرت زينب (س)تعليم بگيرد.
طهارت و تقوا كه بزرگترين خصوصيت يك زن است، اهميت دادن به ارزشهاي اصيل
بيش از هر چيز ديگريدر زندگي،توجه به علم و معرفت، انجام فعاليتهاي سياسي
و امداد رساني به انسانها و كيفيت دادن به محيط خانه و خانواده از ويژگيهاي
زينب كبري (س) محسوب ميشود و زن مسلمان از درون خانوادهتا درون جامعه و تا
مسائل علمي و سياسي و ارزشهاي اخلاقي و نيز نشان دادن منشهاي بزرگ انقلابي
ميتواند به زندگي آن حضرت، تأسي جويد. »
( پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري , ديدار جمع زيادي از خواهران
و برادران پرستار ومددكار , 12/7/74)
«زينب كبرى(سلام اللَّه عليها) يك نمونه ى كامل از زن مسلمان است؛ يعنى الگويى
كه اسلام براى تربيت زنان،آن را درمقابل چشم مردم دنيا قرار داده است.
زينب كبرى داراى شخصيت چند بُعدى است؛ دانا و خبير و داراى معرفت والا
و يك انسان برجسته است كه هر كس با آن بزرگوار مواجه مىشود، در مقابل
عظمتِ دانايى و روحى و معرفت او احساس خضوع مىكند.
شايد مهمترين بُعدى كه شخصيت زن اسلامى مىتواند آن را در مقابل چشم همه قرار
دهد - تأثيرى كه از اسلام پذيرفته - اين بُعد است.
شخصيت زن اسلامى به بركت ايمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهى، آنچنان سعه
و عظمتى پيدا می كند كه حوادث بزرگ در مقابل او،حقير و ناچيز مىشود. در
زندگى زينب كبرى، اين بُعد از همه بارزتر و برجسته تر است.
حادثهاي مثل روز عاشورا نمی تواند زينب كبرى را خرد كند. شكوه و حشمت ظاهرى
دستگاه ستمگر جبارى مثل يزيد و عبيداللَّه ابن زياد نمی تواند زينب كبرى را تحقير
كند. زينب كبرى در مدينه - كه محل استقرار شخصيت باعظمت اوست - و در كربلا -
كه كانون محنتهاى اوست - و در كاخ جبارانى مثل يزيد و عبيداللَّه ابن زياد، همان
عظمت و شكوه معنوى را با خود حفظ می كند و شخصيتهاى ديگر در مقابل او تحقير
می شوند.زينب كبرى شور عاطفه ى زنانه را همراه كرده است با عظمت و استقرار
و متانت قلب يك انسان مؤمن، و زبان صريح و روشن يك مجاهد فی سبيل اللَّه، و زلال
معرفتى كه از زبان و دل او بيرون می تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت
می كند. عظمت زنانه اش، بزرگان دروغين ظاهرى را در مقابل او حقير و كوچك
مىكند. عظمت زنانه ، يعنى اين؛ يعنى مخلوطى از شور و عاطفه ى انسانى، كه
در هيچ مردى نمی توان اين عاطفه ى شورانگيز را سراغ داد؛ همراه با متانت
شخصيت و استوارى روح كه همه ى حوادث بزرگ و خطير را در خود هضم می كند و
روى آتشهاى گداخته، شجاعانه قدم می گذارد و عبور مىكند؛ در عين حال، درس
مى دهد و مردم را آگاهى می بخشد؛ در عين حال، امام زمان خود - يعنى امام
سجاد - را مانند يك مادر مهربان آرامش و تسلا می بخشد؛ در عين حال، با كودكان
برادر و بچه هاى پدر از دست دادهى آن حادثه ى عظيم، در ميان آن طوفان شديد،
مثل سد مستحكمى براى آنها امنيت و آرامش و تسلا ايجاد مىكند. بنابراين زينب
كبرى (سلام اللَّه عليها) يك شخصيت همه جانبه بود. اسلام زن را به اين طرف سوق می دهد.
منبع: سیمای حضرت زینب (س). محمد مهدی تاج لنگرودی
ای که بوی کربلا می آید از میلاد تو
هر گلی یابد صفا چون می نماید یاد تو
گل بخوانندت ولی گلها همه مست تو اند
سدره و طوبی بود یک شاخه از شمشاد تو
خسته بودم از سراب کاذب آزادی ام
تا اسیرت شد دلم ، گردیده ام آزاد تو
کاروان سالار عشقی ، قبله اهل دلی
با ورودت بیت عترت می شود دلشاد تو
ای گل زهرا نسب ای غنچه باغ علی
عشق و مستی هم بود در این جهان همزاد تو
مقدمت بوی بهشت فاطمیون می دهد
فخر بنماید خدا بر عالم ایجاد تو
آرزومند دعایت در نماز شب حسین
همره او اهل گیتی طالب امداد تو
1.السَّعیدُ مَن اِختارَ باقیَةً یَدُومُ نَعِیمُها علی فانِیَةٍ لا یَنفَدُ عَذابُها ،
وقَدَّمَ لما یَقْدَمُ علَیهِ مِمّا هُو فی یَدَیهِ قَبلَ أن یُخَلِّفَهُ
لِمَن یَسعَدُ بِإنفاقِهِ وقَد شَقِیَ هو بِجَمعِهِ.« اعلام الدین، 345»
سعادتمند و خوشبخت كسی است كه سرای باقی را كه نعمتش پایدار
است به سرای فانی كه عذابش بی پایان است برگزیند و از آنچه در اختیار دارد
برای سرایی كه بدانجا خواهد رفت پیش فرستد قبل از آنكه آنها را برای كسی گذارد
كه وی با انفاق آن خوشبخت شود ولی خود او با گردآوردن آن بدبخت شده باشد.
2- السَخِی قَریبٌ مِن الله، قَریبٌ مِن الناس ، قَریبٌ مِن الجنة. «بحار الانوار ج73»
سخاوتمند و بخشنده هم به خداوند و هم به مردم و هم به بهشت نزدیك است.
3- السُوالُ نِصفُ العِلم.« كنزل العمال»
سوال كردن و پرسشگری نیمی از دانایی است.
4- السُوقُ دارُ سَهوٍ وَ غَفلةٌ فَمَن سَبَّحَ فیها تَسبیحَةً كَتَبَ اللهُ لَهُ بِها اَلف الف حَسنةٍ. كنزل العمال
بازار سرای فراموشی و غفات است لذا هركه در آنجا خدا یكبار تسبیح گوید،
خداوند برایش هزار هزار حسنه مینویسد.
5- سَابُّ المُومنِ كَالمُشرفِ عَلی الهَلَكَة. «كنز العمال»
كسی به مومنان ناسزا و دشنام میدهد، همچون كسی است كه در معرض هلاكت است.
6- سَمُّوا اولادَكُم اَسماءَ الانبیاءِ. «مكارم الاخلاق، ص 474»
فرزندانتان را به نام انبیا بنامید.
۷-سَیدُ القَومِ فِی السَفرِ خَادِمُهُم فَمَن سَبَقَهُم بِخِدمَةٍ لَم یَسبِقُوهُ بِعَمَلٍ اِلا الشَهادَة. «کنز العمال»
سرور مردم در سفر كسی است كه به آنان خدمت میكند پس هركه در خدمت
به همسفران خود بر آنان پیشی گیرد هیچ كارشان به پای ارزش او نمی رسد
مگر شهادت.
تجمع اعترا ض آمیز طلاب زینبیه درپی کشتار شیعیان پاکستان در حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع)کرج
به گزارش خبرنگار حوزه:در پی اطلاعیه علماءعظام ومراجع تقلید حفظه الله مبنی برتعطیلی اعتراض آمیز حوزه های علمیه سراسر کشور کلاس های درس مدرسه علمیه زینبیه تعطیل شد.
گفتنی است ؛جمعی از طلاب ومسئولین مدرسه علمیه زینبیه در این تجمع در شرکت کرده وبا سردادن شعار های کوبنده کشتار شیعیان مظلوم پاکستان را محکوم نمودند.
در این مراسم حجت السلام والمسلمین کازرونی امام جمعه کرج در جمع طلاب برادر وخواهر ،ضمن محکوم کردن این جنایات وحشیانه در رابطه با اهداف شوم دشمنان اسلام ونسل کشی شیعیان واهمیت حضور شیعیان در صحنه وهوشیاری آنان سخنرانی کرد.
در پایان بیانیه ی طلاب حوزه های علمیه در خصوص کشتار شیعیان مظلوم پاکستان قرائت شد.
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را درپای کوهی دید که در حال جابجا کردن خاک های پایین کوه بود.
از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل میشوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی
به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او میخواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر
عمر نوح را هم داشته باشی نمیتوانی این کار را انجام دهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را میکنم. حضرت سلیمان که بسیار ازهمت
و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به اسمان کرد و گفت : خدایی را شکر می گویم که در راه
عشق، پیامبری رادرخدمت موری درمی آورد.
تمام سعیمان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست…
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
«خدا را بخوانید وبه اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد.»
<< 1 ... 128 129 130 131 ...132 ...133 134 135 ...136 ...137 138 139 >>