حکمت 41 نهج البلاغه: رابطه عقل و گفتار

 

[قال و قد رُوي عنه (علیه السلام) هذا المعنى بلفظ آخر و هو قوله]:
قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ.
[و معناهما واحد].

 

اين معنى از آن حضرت به عبارات ديگرى هم آمده است، مانند اين عبارت:
دل احمق در دهان اوست و زبان عاقل در دلش، و هر دو يك معنى است.

 

 


موضوعات: نهج البلاغه
   یکشنبه 25 خرداد 1399نظر دهید »

 

?قسمتهایی از وصیت نامه حاج قاسم

✍️خطاب به برادران و خواهران مجاهدم…

خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.

امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).

برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول‌الله است.

اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.


خطاب به برادران و خواهران ایرانی…

برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.

 


موضوعات: در محضر شهدا
   یکشنبه 25 خرداد 13991 نظر »

 

زندگی


بانو امین در سال ۱۳۱۲ق، مطابق با ۳۰ خرداد ۱۲۷۴ش ، در اواخر سلطنت ناصر الدین شاه در اصفهان متولد شد و در دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۶۲ش، برابر با شب ۱ رمضان ۱۴۰۳ق، در همان شهر در گذشت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.[۱]

خانواده


پدر سیده نصرت امین، سید محمد علی حسینی اصفهانی ملقب به امین التجار، از بازرگانان سرشناس و متدین اصفهان و نوهٔ علامه سید معصوم حسینی خاتون آبادی، و مادرش زهرا دختر حاج سید مهدی ملقب به جناب از خاندان جنابی‌های اصفهان است. نصرت امین در سیزده سالگی با پسر عمویش، حاج میرزا آقا معروف به معین التجار، از بازرگانان معروف و متدین اصفهان، ازدواج کرد. ثمرهٔ این ازدواج هشت فرزند بود که هفت نفر از آنان در دوران حیات بانو و در دوران کودکی به علت بیماری‌های ناشناختهٔ آن زمان و شیوع بیماری‌های واگیردار در گذشتند.[۲]

دوران تحصیل


بانو امین سواد آموزی را از پنج سالگی در مکتب خانه آغاز کرد و از یازده سالگی به آموختن زبان عربی مشغول شد. او در بیست سالگی تحصیل علوم دینی و صرف و نحو را به طور جدی آغاز کرد و از محضر اساتید مجتهدی که به منزلش می‌آمدند بهره گرفت. او از ابوالقاسم زفره ای و علی اصغر شریف مقدمات را آموخت و در سی و دو سالگی به فراگیری فقه، اصول و حکمت نزد سید علی نجف آبادی پرداخت. بیشتر تحصیلات بانو در محضر او انجام گرفت.[۳]

اجتهاد و اجازات


شعری در اجازه نامه میرزاآقا اصطهباناتی به بانو امین
فلو کن النساء بمثل هذه
 
لفضلت النساء علی الرجال
فلا التأنیث لاسم الشمس عار
 
و لا التذکیر فخر للهلال
اگر همه زنان مثل این زن بودند
 
زنان بر مردان برتری می‌یافتند
مونث بودن موجب نقص خورشید نیست
 
چنان‌که مذکر بودن افتخاری برای ماه نیست
مهریزی،سهم زنان در نشر حدیث، ص۱۵۰
بانو امین در هفتم سال ۱۳۵۴ق در چهل و دو سالگی و پس از بیست و سه سال تلاش مداوم و پیگیر در آمختن علوم عقلی و نقلی اولین اجازه اجتهاد و اجازه روایت را از محمد کاظم شیرازی و عبدالکریم حائری یزدی دریافت کرد. این اولین اجازهٔ رسمی اجتهاد و روایت است که به یک زن داده شده و در محافل علمی و فقهی از آن سخن رفته است. در همان ایام پس از امتحان‌ها و پرسش‌های متعدد، بانو اجازه نامهٔ دیگری از ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی دریافت کرد. بانو امین در ربیع الاول ۱۳۵۷، از سوی محمد رضا نجفی اصفهانی نیز اجازه روایت دریافت نمود.[۴]

 
مقبره بانو امین در تخت فولاد اصفهان


اعطای اجازات


از اجازات مشهور روایت و اجتهادی که اهل علم از بانو امین دریافت کرده‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[۵]

سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی
سید عباس حسینی کاشانی (صاحب معجم اعلام الشیعه)
سید محمدعلی قاضی طباطبایی
سید محمدعلی روضاتی
عبدالحسین امینی (صاحب کتاب الغدیر و شهداء الفضیلة)
عبدالله سبیتی
شیخ زهیر الحسون
زینت السادات همایونی
سید مصلح‌الدین مهدوی[نیازمند منبع]


آثار


از بانو امین آثار زیر منتشر شده‌اند:

مَخزَنُ العِرفان در تفسیر قرآن تفسیر کامل قرآن به زبان فارسی در پانزده جلد که به شیوه استدلالی، کلامی و روایی نگاشته شده است.
الاربعین الهاشمیة فی شرح جملة من الاحادیث الواردة فی العلوم الدینیة (این کتاب به زبان عربی نوشته شده و ترجمهٔ فارسی آن به قلم بانو زینت السادات همایونی منتشر شده است)
مخزن اللئالی در فضیلت مولی الموالی حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)
سیر و سلوک در روش اولیاء طریق سیر سعداء
معاد یا آخرین سیر بشر
روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی
اخلاق و راه سعادت (این کتاب توضیح و ترجمه و اقتباس «طهارة الاعراق ابن مسکویه» است)
النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیة: این اثر به زبان عربی نوشته شده و در سال ۱۳۸۷ش توسط مهدی افتخار با نام نسیم‌های مهربانی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
جامع الشتّات (به زبان عربی)[نیازمند منبع]


جایگاه علمی


شخصیت‌های علمی و معنوی فراوانی دربارهٔ جایگاه و مقام علمی و معنوی بانو امین اظهار نظر کرده‌اند. محمد تقی جعفری در این موضوع گفته است: «نظر به مقامات عالیۀروحی که بانوی ایرانی در آن موفق شده‌اند باید ایشان را از گروه نخبه‌ای از دانشمندان به شمار آورد که به اضافۀ فرا گرفتن دانش به تولد جدید زندگی نایل می‌شوند.» و نیز گفته است: «با توجه به آثار علمی که از خانم امین در دسترس ما قرار گرفته، به طور قطع می‌توان ایشان را یکی از علمای برجستۀ عالم تشیع معرفی نمود.»[۶]

سید محسن امین به نقل از سید شهاب الدین مرعشی نجفی دربارهٔ بانو امین گفته است: «وی یگانهٔ روزگار در آن زمان و حجت زنان عصرش بود.[۷] مرتضی مطهری در بیان ماجرای دیدار خود با بانو امین می‌گوید: «از بانو مجتهدۀ امین سؤالی کردم و وقتی او شروع به پاسخگویی کرد، دیدم که من باید دست و پای خودم را جمع کنم.»[۸]

شخصیت‌هایی همچون علامه امینی، رحیم ارباب، علامه طباطبایی، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، سید هاشم حداد، محمد تقی جعفری و مرتضی مطهری، با آگاهی از جایگاه و مقام علمی و معنوی بانو امین به دیدار او رفتند و در زمینه‌های علمی مربوط به خود با او سخن گفتند.[نیازمند منبع]

از شاگردان بانو امین می‌توان به زینت السادات همایونی، عفت الزمان امین و بتول غازی اشاره کرد.[نیازمند منبع]

مکاشفات عرفانی


وی در کتاب نفحات الرحمانیه مکاشفاتی از خود نقل کرده است. بانو در این کتاب از الهاماتی که از سی سالگی بر قلب وی وارد شده سخن به میان آورده است. شخصیت‌های دینی و شاگردانش نیز از حالات عرفانی و کرامات او سخن به میان آورده‌اند.[نیازمند منبع]

فعالیت‌های اجتماعی و خدمات فرهنگی


بانو امین در مبارزه با قانون منع حجاب با حاضر نشدن در مجالس مورد نظر حکومت پهلوی و خروج از اصفهان و اقامت چهار ماه در قم مخالفت خود را با این قانون به صورت علنی اعلام کرد. او همچنین با نوشتن مقالاتی برای مجلات و نشریات حضور فعال خود را در مسائل اجتماعی نشان می‌داد. تأسیس مدرسهٔ علمیهٔ مکتب فاطمه در سال ۱۳۴۴ق و دبیرستان دخترانهٔ امین پیش از انقلاب از دیگر خدمات او است.[نیازمند منبع]


پانویس
 
1.طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ۱۳۸۳ش، ص۲۶.

2.اسلامیت، بانو امین و تفسیر مخزن العرفان، ۱۳۸۹ش، ص۶.

3.مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۰.

4.باقری بیدهندی، بانوی نمونه (جلوه‌هایی از حیات بانوی مجتهده امین اصفهانی)، ۱۳۷۷ش، ص۳۶.

5.طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ۱۳۸۳ش، ص۷۵.

6.اسلامیت، بانو امین و تفسیر مخزن العرفان، ۱۳۸۹ش، ص۲۰.

7.امین، اعیان الشیعه، ۱۳۷۴ش، مدخل الف، ج۳

8.طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، انتشارات گلبهار، ۱۳۸۳ش، ص۶۲.
 
منابع
-اسلامیت، مرضیه، بانو امین و تفسیر مخزن العرفان، تهران، نشر خانهٔ کتاب، ۱۳۸۹ش.
-امین، سید محسن، اعیان الشیعه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، ۱۳۷۴ش.
-باقری بیدهندی، ناصر، بانوی نمونه (جلوه‌هایی از حیات بانوی مجتهده امین اصفهانی)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ش.
-طیبی، ناهید، زندگانی بانوی ایرانی، اصفهان، انتشارات گلبهار، ۱۳۸۳ش.
-مهدوی، سید مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، کتابفروشی ثقفی، ۱۳۴۸ش.
-مهریزی،مهدی، سهم زنان در نشر حدیث(قسمت دوم)، «علوم حدیث»، زمستان ۱۳۸۱ش، شماره ۲۶.


موضوعات: مناسبتها
   شنبه 24 خرداد 1399نظر دهید »

فرق جايگاه زبان عاقل و احمق:


آنچه امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه بیان فرموده کنایه زیبایى است درباره کسانى که سنجیده یا نسنجیده سخن مى گویند مى فرماید: «زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست»; (لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الاَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ).
اشاره به این که انسان عاقل نخست اندیشه مى کند سپس سخن مى گوید در حالى که احمق نخست سخن مى گوید و بعد در اندیشه فرو مى رود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است; ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او.
همین عبارت با شرح جالبى در خطبه 176 آمده است و در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْء تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَىْء أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ; زبان انسان با ایمان پشت قلب (و فکر) او است، لذا هنگامى که مى خواهد سخنى بگوید نخست در آن تدبّر مى کند سپس بر زبانش جارى مى سازد، ولى زبان منافق جلو قلب او است، لذا هنگامى که تصمیم به چیزى مى گیرد بدون هیچ گونه تدبّر بر زبانش جارى مى سازد».(1)
از آنجا که على(علیه السلام) باب علم پیامبر(صلى الله علیه وآله) است این سخن را از او آموخته است.
امام حسن عسکرى(علیه السلام) این سخن را با عبارت لطیف دیگرى بیان فرموده: «قَلْبُ الاْحْمَقِ فی فَمِهِ وَفَمِ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ; قلب (و فکر) احمق در دهان او و دهان شخص حکیم در قلب اوست!».(2)
* * *
مرحوم سیّد رضى پس از ذکر این کلام حکمت آمیز مى گوید: «این سخن از مطالب شگفت انگیز و پرارزش است و منظور این است که عاقل زبانش را به کار نمى گیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت; ولى احمق سخنانى که از زبانش مى پرد و حرف هایى که بدون دقت مى گوید بر مراجعه به فکر و اندیشه و دقت رأیش پیشى مى گیرد، بنابراین گویا زبان عاقل پشت قلب او قرار گرفته و قلب احمق پشت زبان اوست»; (قالَ الرَّضىُ وَهذا مِنَ الْمَعانِى الْعَجیبَةِ الشَّریفَةِ، وَالْمُرادُ بِهِ أنَّ الْعاقِلَ لا یَطْلُقُ لِسانَهُ، إلاّ بَعْدَ مُشاوَرَةِ الرَّوِیَّةِ وَمُؤامِرَةِ الْفِکْرَةِ. وَالاْحْمَقُ تَسْبِقُ حَذَفاتِ لِسانِهِ وَفَلَتاتِ کَلامِهِ مُراجَعَةَ فِکْرِهِ وَمُماخَضَةَ رَأیِهِ فَکانَ لِسانُ الْعاقِلِ تابِعٌ لِقَلْبِهِ، وَکأنَ قَلْبُ الاْحْمَقِ تابِعٌ لِلِسانِهِ).(3)
*****
پی نوشت:
(1). المحجة البیضاء، ج 5، ص 195 .
(2). میزان الحکمه، ح 18176 .
(3). سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در کتاب مصادر بعد از ذکر این گفتار حکیمانه و حکمت 41 مى گوید: هر دو را جاحظ (متوفاى 255) عیناً در کتاب المائة المختارة آورده است ولى مدرک دیگرى براى آن ذکر نکرده جز این که مى گوید: این کلام حکمت آمیز در خطبه 176 نیز آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 38). اضافه بر این خوارزمى در کتاب مناقب مى گوید: از امیر مؤمنان(علیه السلام) یکصد کلمه حکمت آمیز نقل شده که هر کدام از آنها معادل هزار جمله از بهترین جمله هاى عرب است و در لابه لاى آن حکمت 40 و 41 را نقل کرده است. (مناقب خوارزمى، ص 376) در غررالحکم نیز این کلام حکمت آمیز با تفاوتى ذکر شده که نشان مى دهد از منبع دیگرى اخذ کرده است.


موضوعات: نهج البلاغه
   چهارشنبه 21 خرداد 1399نظر دهید »

حکمت 40 نهج البلاغه: تفاوت عاقل و احمق در گفتار

 

وَ قَالَ (علیه السلام): لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.
[قال الرضي [رحمه الله تعالى] و هذا من المعاني العجيبة الشريفة و المراد به أن العاقل لا يطلق لسانه إلا بعد مشاورة الروية و مؤامرة الفكرة، و الأحمق تسبق حذفات لسانه و فلتات كلامه مراجعة فكره و مماخضة رأيه، فكأن لسان العاقل تابع لقلبه و كأن قلب الأحمق تابع للسانه].

 

و فرمود (علیه السلام): زبان خردمند آن سوى دل اوست و دل بى خرد آن سوى زبانش.
سید رضى گويد: اين از معانى عجيب و شريف است. مراد اين است كه عاقل زبان نمى گشايد مگر پس از آنكه با انديشه و فكر خود مشورت كند و بى خرد، سخنان بيهوده اش بر فكر و تأمل و انديشه اش پيشى گيرد. گويى زبان عاقل، تابع دل اوست و دل احمق، تابع زبان اوست.

 

 


موضوعات: نهج البلاغه
   چهارشنبه 21 خرداد 1399نظر دهید »


?اگر کسی مستمراً تقوا را ادامه داد، نه این‌که یک هفته یا دو هفته، بلکه مستمراً تقوا را ادامه داد، یکی از آثارش این است که «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»؛ یعنی خدا در مضائق و تنگناهای زندگی دنیایی برایش راه بیرون شد، فراهم می‌کند.

?خدا می‌گوید: منِ خدا بلدم؛ قدرت دارم؛ علم دارم؛ امّا انسان نه قدرت دارد و نه علم؛ پس وقتی تقوا را مراعات می‌کند، به منِ خدا ضمیمه می‌شود و از علم و قدرت من استفاده می‌کند و برایش «راهِ بیرون شد» فراهم می‌شود؛

?لذا راهی را که می‌رود، می‌بیند همان راهی بود که باید می‌رفت، بعضی‌ها به چهل راه می‌روند و بر می‌گردند، امّا کارشان درست نمی‌شود.
تقوا اثرش این است که خدا کاری می‌کند که از اوّل وارد راهی می‌شوی که بنا بوده وارد شوی.

حضرت آیت الله خوشوقت

 


موضوعات: راهی به سوی نور
   دوشنبه 19 خرداد 1399نظر دهید »

 

شهيد همت:

از طرف من به جوانان بگوييد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و

اسلام خود را دريابيد.

انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست.

بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتي سر به سجده مي گذاريد، مروري بر اعمال از صبح تا شب

خود بيندازد، آيا کارمان براي رضاي خدا بود.

 

 


موضوعات: در محضر شهدا
   دوشنبه 19 خرداد 1399نظر دهید »

1 ... 31 32 33 ...34 ... 36 ...38 ...39 40 41 ... 139

 << < آذر 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 98
  • دیروز: 281
  • 7 روز قبل: 1676
  • 1 ماه قبل: 6359
  • کل بازدیدها: 212891
نماز حاجت



 
مداحی های محرم