دستورالعمل اول

بسمه تعالی
الحمدلله رب العالمین، و الصلاة علی سید الأنبیاء و المرسلین، و علی آله سادة الأوصیاء الطاهرین و علی جمیع العترة المعصومین، واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست.
و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.
پس عرض می کنم که غرض از خلق، عبودیت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56 ) و حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.
و ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت « ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه ».

ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛ وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.
پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم.
دیگر توضیح نخواهید و آنکه عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت [کنید]، خودش توضیح خود را می دهد.
اگر بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می گویم: « اگر بنا بود که باید بگوییم ما عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی شدیم »؛ لکن دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ « ما أخذ الله علی العباد أن یتعلّموا حتی أخذ علی العماء أن یعلّموا ».
مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملّیه بالاتر است از نصایح قولیه « کونوا دعاة إلی الله بغیر أاسنتکم »

وفقّنا الله و ایاکم لما یرضیه و جنبنا جمیعاً عن ما یسخطه و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته والحمدلله أولاً و آخراً والصلوة علی محمد و آله الطاهرین واللعن علی أعدائهم أجمعین.
مشهد، ربیع الثانی 1420

دستور العمل دوم

مشهد ربیع الثانی 1420.
بسمه تعالی
کوچک و بزرگ باید بدانیم: راه یگانه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی خدای بزرگ است؛ و بندگی، در ترک معصیت است در اعتقادیات و عملیات.
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین، واللعن علی أعدائهم أجمعین.


دستور العمل سومبسمه تعالی
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند. »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة

 دستور العمل چهارم

 الأقل محمد تقی البهج
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله وحده، و الصلاة علی سید انبیائه و علی آله الطیبین، و اللعن أعدائهم اجمعین.
جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند؛ بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:
1. نصیحت در جزئیات است، و موعظه، اعمّ است از کلیات و جزئیات؛ ناشناسها و همدیگر را نصیحت نمی کنند.

2. « من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم »؛ « [ من عمل بما علم] کفی ما لم یعلم » ؛ ( والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا ).
آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید؛ طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است؛ و قطعاً مواعظی را شنیده اید و می دانید، عمل نکردید، و گرنه روشن بودید.

3. همه می دانند که « رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ و همچنین مدارک شرعیه [را] اگر اهل استنباط باشند؛ پس نمی توانند بگویند:
« ما نمی دانیم چه بکنیم و چه نکنیم. »

4. کسانی که به آنها عقیده دارید، نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه می کنند از روی اختیار، بکنید، و آنچه نمی کنند از روی اختیار، نکنید؛ و این، از بهترین راه های وصول به مقاصد عالیه است؛ « کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم »؛
مواعظ عملیه، بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است.

5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:
« جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله. »

6. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی نیاز می کند از غیر آن؛ یعنی غیر، محتاج است به آن، و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است:
( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. )
عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل.
بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف، إیذاءِ محرم است؛ [و] تبسم به عاصی، برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبین شده اند. دوری از علما و صلحا، سبب می شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهای بَخس و غیر مبارک، همه اینها مجرب و دیده شده است.
از خدا می خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به
« عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت » قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است، یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی شد.
« و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت، و إلیه انیب ».
و الحمدلله أولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی
أعدائهم أجمعین »
17 ربیع المولود 1419 

دستور العمل پنجم

بسمه تعالی
کسی که به خالق و مخلوق، متیقن و معتقد باشد، و با انبیاء و اوصیاء صلوات الله علیهم، جمیعاً مرتبط و معتقد باشد، و توسل اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد، و مطابق دستور آنها حرکت و سکون نماید، و در عبادات، «قلب» را از غیر خدا، خالی نماید، و فارق القلب، نماز را که همه چیز تابع آن است انجام دهد، و با مشکوکها، تابع امام عصر عجل الله له الفرج باشد، و هر که را امام، مخالف خود می داند با او مخالف باشد، و هر که را موافق می داند با او موافق، [و] لعن نماید ملعون او را، و ترحم نماید بر مرحوم او و لو علی سبیل الاجمالی؛ هیچ کمالی را فاقد نخواهد بود و هیچ وِزر و بالی را واجد نخواهد بود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
العبد محمد تقی البهجة

دستور العمل ششم

العبد محمد تقی البهجه
بسمه تعالی
هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از « ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. »
و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون « مراقبه دائمیه »، صورت نمی گیرد.

والله الموفق
العبد محمد تقی البهجة

دستور العمل هفتم

بسمه تعالی
من کلام علی علیه السلام:
« إعلم أن کل شیء من عملک تبع لصلاتک: بدان که هر چیزی از عمل تو تابع نماز توست »؛
علیکم بالمحافظة علی الصلوات الخمس فی اوائل أوقاتها و بالإقبال بالکل إلیه تعالی فیها، لا تفوتکم السعادة إن شاء الله تعالی: بر شما باد به محافظت بر نمازهای پنج گانه در اولین وقتهای آنها؛ و بر شما باد به روی نمودن و توجّه با تمام وجود بسوی خدای تعالی؛ { در این صورت } سعادت را از دست نخواهید داد إن شاء الله تعالی.
وفقنا الله و ایاکم لمراضیه و جنبنا سخطه بمحمد و آله الطاهرین صلوات علیهم أجمعین.

دستور العمل هشتم

بسمه تعالی
جماعتی هستند که وعظ و خطابه و سخنرانی را که مقدمه عملیات مناسبه می باشند، با آنها معامله ذی المقدمه می کنند، کأنه دستور این است که « بگویند و بشنوند، برای اینکه بگویند و بشنوند! » و این اشتباه است.
تعلیم و تعلم، برای عمل، مناسب است و استقلال ندارند. برای تفهیم این مطلب و ترغیب به آن فرموده اند: « کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم » با عمل بگویید و از عمل یاد بگیرید و عملاً شنوایی داشته باشید.
بعضی می خواهند معلم را تعلیم نمایند، حتی کیفیت تعلیم را از متعلمین یاد بگیرند.
بعضی « التماس دعا » دارند، می گوییم « برای چه؟ » درد را بیان می کنند، دوا را معرفی می کنیم، به جای تشکر و به کار انداختن، باز می گویند: « دعا کنید! »
دور است آنچه می گوییم و آنچه می خواهند؛ شرطیت دعا را با نفسیت آن مخلوط می کنند. ما از عهده تکلیف، خارج نمی شویم، بلکه باید از عمل، نتیجه بگیریم و محال است عمل، بی نتیجه باشد و نتیجه، از غیر عمل، حاصل شود؛ این طور نباشد:
پی مصلحت، مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند!
خدا کند قوال نباشیم، فعّال باشیم؛ [مبادا] حرکت عملیه بدون علم بکنیم [و] توقف با علم بکنیم.
آنچه می دانیم بکنیم، در آنچه نمی دانیم، توقف و احتیاط کنیم تا بدانیم؛ قطعاً این راه پشیمانی ندارد.
به همدیگر نگاه نکنیم، بلکه نگاه به « دفتر شرع » نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نماییم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

دستور العمل نهم

بسمه تعالی
آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سؤال می شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده اید، عمل کرده اید، یا نه؟
آیا می دانید که: « هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید. »؟
آیا اگر عمل به معلومات - اختیاراً ـ ننماید، شایسته است توقع زیادتی معلومات؟
آیا باید دعوت به حق، از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده: « با اعمال خودتان، دعوت به حق بنماید »؟
آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم، یا آنکه یاد بگیریم؟
آیا جواب این سؤالها از قرآن کریم:
( والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا )، و از کلام معصوم:« من عمل بما علم، ورثه الله علم ما لم یعلم » و « من عمل بما علم، کفی ما لم یعلم »، [ روشن نمی شود؟]
خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را می دانیم، زیر پا نگذاریم و در آنچه نمی دانیم، توقف و احتیاط نمائیم تا معلوم شود.
نباشیم از آنها که گفته اند:
پی مصلحت مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند!
نشستند و گفتند و برخاستند
وما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه انیب.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة
مشهد مقدس
یکشنبه 1375 هـ.ش.
مطابق با ربیع الاول 1417 هـ.ق.

دستور العمل دهم

بسمه تعالی
همه می دانیم که رضای خداوند اجّل، با آنکه غنی بالذات [است] و احتیاج به ایمان بندگان و لوازم ایمان آنها ندارد، در این است [ که]:
بندگان، همیشه در مقام تقرب به او باشند، پس می دانیم که برای حاجت بندگان به تقرب به مبدأ الطاف و به ادامه تقرب، [ خداوند] محبت به یاد او و ادامه یاد او دارد.
پس می دانیم به درجه اشتغال به یاد او، انتفاع ما از تقرب به او، خواهد بود؛ و در طاعت و خدمت او، هر قدر کوشا باشیم به همان درجه، متقرب و منتفع به قرب خواهیم بود؛ و فرق بین ما و سلمان سلام الله علیه، در درجه طاعت و یاد او که مؤثر در درجه قرب ما است، خواهد بود.
و آنچه می دانیم که اعمالی در دنیا محل ابتلاء ما خواهد شد، باید بدانیم؛ که آنها هر کدام مورد رضای خداست، ایضاً خدمت و عبادت و طاعت او محسوب است.
پس باید بدانیم که هدف باید این باشد که تمام عمر، صرف در یاد خدا و طاعت او و عبادت، باید باشد، تا به آخرین درجه قرب مستعد خودمان برسیم، و گرنه بعد از آنکه دیدیم بعضی، به مقامات عالیه رسیدند و ما بی جهت، عقب ماندیم، پشیمان خواهیم شد.
وقفنا الله لترک الاشتغال بغیر رضاه بمحمد و آله صلوات الله علیهم اجمعین.

الأقل محمد تقی بهجة
مشهد مقدس
چهارشنبه 1375 هـ ش
مطابق با ربیع الاول 1417 هـ ق

دستور العمل یازدهم

بسمه تعالی
الحمدلله وحده و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله سادة الأوصیاء الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم من الأولین و الآخرین.
و بعد، مخفی نیست بر اولی الألباب که اساسنامه حرکت در مخلوقات، شناختن محرّک است که حرکت، احتیاج به او دارد، و شناختن ما منه الحرکه و ما إلیه الحرکه و ما له الحرکه، یعنی بدایت و نهایت و غرض، که آن به آن، ممکنات، متحرک به سوی مقصد می باشند.
فرق بین عالم و جاهل، معرفت علاج حوادث و عدم معرفت است؛ و تفاوت منازل آنها در عاقبت، به تفاوت مراتب علم آنها است در ابتدا.
پس، اگر محرک را شناختیم و از نظم متحرکات، حسن تدبیر و حکمت محرّک را دانستیم، تمام توجه ما به اراده تکوینیه و تشریعیه اوست، خوشا به حال شناسنده، اگر چه بالاترین شهید باشد؛ و وای به حال ناشناس، اگر چه فرعون زمان باشد.

در عواقب این حرکات، جاهل می گوید: « ای کاش خلق نمی شدم »، عالم می گوید: « کاش هفتاد مرتبه، حرکت به مقصد نمایم و باز بر گردم و حرکت نمایم و شهید حق بشوم ».
مبادا از زندگی خودمان، پشیمان شده بر گردیم؛ صریحاً می گویم: ـ مثلاًـ اگر نصف عمر هر شخصی در یاد منعم حقیقی است و نصف دیگر در غفلت، نصف زندگی، حیات او محسوب و نصف دیگر، ممات او محسوب است، با اختلاف موت، در اضرار به خویش و عدم نفع.
خداشناس، مطیع خدا می شود و سر و کار با او دارد؛ و آنچه می داند موافق رضای اوست، عمل می نماید؛ و در آنچه نمی داند، توقف می نماید تا بداند؛ و آن به آن، استعلام می نماید و عمل می نماید، یا توقف می نماید؛ عملش، از روی دلیل؛ و توقفش، از روی عدم دلیل.
آیا ممکن است بدون اینکه با سلاح اطاعت خدای قادر باشیم، قافله ما به سلامت از این رهگذر پر خطر، به مقصد برسد؟ آیا ممکن است وجود ما از خالق باشد و قوت ما از غیر او باشد؟ پس قوت نافعه باقیه نیست، مگر برای خداییان، و ضعفی نیست مگر برای غیر آنها.
حال اگر در این مرحله، صاحب یقین شدیم، باید برای عملی نمودن این صفات و احوال، بدانیم که این حرکت محققه از اول تا به آخر، مخالفت با محرّک دواعی باطله است، که اگر اعتنا به آنها نکنیم، کافی است در سعادت اتصال به رضای مبدأ اعلی:
« أفضل زاد الراحل إلیک عزم إرادة ».
والحمدلله اولاً و آخراً، و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
مشهد مقدس
چهارشنبه مرداد ماه هـ.ش.
مطابق با ربیع الاول 1417 ه. ق.

 

ماخذ : کتاب به سوی محبوب و کتاب برگی از دفتر آفتاب

 


موضوعات: راهی به سوی نور
   چهارشنبه 2 بهمن 1398نظر دهید »

قدر امام را بدانید که هر چه برکت برای ملت است همین امام است به سخنان آن بزرگوار گوش فرا دهید و به حرف‌های او عمل کنید. من چند مرتبه به دوستان گفته‌ام اگر ما امام خود را بشناسیم امام عصر (عج) ظهور می‌کند. 
شهید «حسین خصاف» در تاریخ اول فروردین ۱۳۴۶ در کاشان متولد شد. وی در تاریخ چهار دی ۱۳۶۵ طی عملیات کربلای ۴ در اروندرود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

سوره صف، آیات ۱۱ و ۱۲

«به خدا و رسول او ایمان آورید و به مال و جان در راه خدا جهاد کنید. این کار اگر دانا باشید برای شما بهتر است تا خدا گناهان شما ببخشد و در بهشتی که زیر درختانش نهر‌های آب گوارا جاری است داخل گرداند و در بهشت عدن جاودانی منزل‌های نیکو اعطا فرماید؛ این همان رستگاری بزرگ بندگان است.

با درود و سلام به امام عصر (عج) و با سلام به امام امت و به شهیدان اسلام. از اول تا آخر وصایای من تمام این سوره است که دو آیه آن ذکر شده ولی واجب دیدم که چند تذکر برای خوانندگان این وصیت بنویسم.

۱- خدای متعال یک نعمت بزرگی که به ملت داده همین امام بزرگ و کبیرمان است که نائب بر حق امام زمان (عج) است. قدر این امام را بدانید که هر چه برکت برای ملت است همین امام است به سخنان آن بزرگوار گوش فرا دهید و به حرف‌های او عمل کنید. من چند مرتبه به دوستان گفته‌ام اگر ما امام خود را بشناسیم امام عصر (عج) ظهور می‌کند.

۲- به امت اسلامی ایران به خصوص ملت شهیدپرور کاشان عرض می‌کنم که خط امام که همان خط امام زمان (عج) است بشناسید و به دنبال رو آن باشید. نگذارید بعضی افراد که سابقه پیش از انقلابشان معلوم است بر شما مسلط شوند که این افراد انقلاب را به بی‌راهه می‌برند و منحرف می‌کنند.

۳- دعا زیاد بکنید و امام را و رزمندگان را و … و قرآن را بخوانید. من مدتی که به کاشان آمده بودم می‌دیدم که افراد خیلی به قرآن و نهج البلاغه بی‌اهمیت هستند. بدانید که در روز قیامت این دو کتاب از ما شکایت خواهند کرد.

۴- حرفی که برای دوستان دانش آموز دارم این است که مرا حلال کنند. من هر چه حرف زدم شما عمل کردید؛ هر چه بدی کردم شما به من خوبی کردید. از معلمین محترم که نتوانستم حق شاگردی را برایشان به جا بیاورم معذرت می‌خواهم و حلالیت می‌طلبم.

هم کلاسی‌های عزیز اگر نمی‌توانید درس بخوانید به جبهه بیایید این جا دانشگاه است. یک چیزی می‌شنوید؛ باید دید این جا محل خوب شدن است. محلی است که انسان از گناه پاک می‌شود.

در نظر بگیرید کسی در روز یک گناه انجام می‌دهد حتی زیادتر؛ در سال چند گناه انجام داده، وقتی گناهان خود را به یاد میاورم از خود شرم میکنم. ۵ سال است که من به تکلیف رسیده‌ام، روزی اگر یک گناه انجام بدهم می‌شود ۱۸۲۵ گناه. برادران دانش آموز مواظب خودتان باشید؛ از شما می‌خواهم که به دعای کمیل بروید.

کلامی برای خانواده خود بگویم:‌ای مادر و پدر عزیزم؛ شما یک عمر برایم زحمت کشیدید ولی من برای شما چه کرده‌ام؟ حدیثی هست که «اگر می‌خواهی گناهت پاک شود به مادر و پدرت کمک کن» ولی من این گونه برای شما نبودم از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید در عوض اگر من شهید راستین در درگاه خداوند بودم شما را شفاعت می‌کنم. انشاءالله.

والسلام»


موضوعات: در محضر شهدا
   سه شنبه 1 بهمن 1398نظر دهید »

آثار و برکات عفت و پاکدامنی
1. درک لذت ایمان
«خویشتن داری» توانایی برجسته روحی به انسان می دهد تا وی در برابر هجوم هوی و هوس سرکش، پایداری کند و در فراز و فرود زندگی، به کمال برسد.

انسانی که اعتقاد به اصول و ارزشها دارد، در واقع به سرچشمه همه مهربانی ها، لطافت ها، عاطفه ها، عشق ها، زیبایی ها و هنرمندی ها و ابداع ها ایمان دارد و چنین ایمانی، همچون بنیان مرصوص است(1) که هیچ تند بادی، از آزمندی، فزون خواهی و خشونت طلبی نمی تواند وی را آشفته سازد.

ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ از مهم ترین و قوی ترین عوامل پیشگیری از شهوات و هوسهاست. شخص با ایمان، خداوند را همه جا حاضر و ناظر می بیند و باور دارد که همه کارهای او به وسیله فرشتگان الهی در پرونده ای ثبت می شود و روزی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و سرنوشت نیکوکاران، بهشت و کیفر تبهکاران دوزخ است. این تعبیر از امام خمینی(ره) را به خاطر بسپاریم که: عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنیم. این اعتقاد، بهترین مانع در برابر فسادهای اخلاقی و اجتماعی است و هر قدر تقویت شود، مقاومت انسان در برابر شهوات بیشتر می شود. از سوی دیگر با ضعف ایمان، عفت و مقاومت در برابر شهوات کاهش می یابد. علی(ع) فرمود: «فعصم السعداء بالایمان و خذل الاشقیاء بالعصیان»(2) خداوند سعادتمندان را به وسیله ایمان (از خطر گناه) حفظ کرد و ظالمان را به خاطر عصیان و نافرمانی، ذلیل و خوار گرداند.

از جمله آثار عفت و پاکدامنی درک لذت ایمان است و چشیدن این لذت در تمام عمر، بدون عفت و پاکدامنی غیر ممکن است. کسی که ایمان دارد به اینکه خداوند، ناظر اعمال اوست، هرگز تن به ناپاکی و بی عفتی نمی دهد. امام جواد(ع) فرمود: «بدان که از دایره دید خداوند بیرون نخواهی بود، اکنون ببین چگونه هستی».(3)

امام سجاد(ع) فرمود: مردی با خانواده اش برای سفری عازم شدند. برای آن سفر تصمیم گرفتند از طریق دریا سفر نمایند. پس از اینکه سوار کشتی شدند، طوفان تندی آغاز شد، به گونه ای که کشتی و اهل آن همه غرق شدند، همسر این مرد به وسیله تخته چوبی خود را از مرگ نجات داد و به جزیره ای رسید: «تا وارد جزیره شد، فردی را دید خیلی خشن و تندخو، مرد تا او را دید از شدّت زیبایی به او خیره شد و سؤال کرد: آیا تو انسان هستی؟ زن جواب داد: آری. مرد با نگاه های تندش زن را به لرزه انداخت. مرد گفت: چرا نگرانی؟ زن گفت: مرا رها می کنی یا اینکه از او مدد جویم؟ مرد گفت: اگر رهایت نکنم. چه می شود؟ زن گفت: از او یاری می جویم.

سخن زن، مرد را تکان داد و گفت: من باید بیشتر از خدا بترسم، زیرا من میل دارم نه تو. آن گاه از جا برخاست و سخنی نگفت و تصمیم به توبه و بازگشت گرفت. در حال رفتن، عابدی را در راه دید. گرمای خورشید هر دوی آنها را می آزرد.

عابد گفت: بیا از خدا بخواهیم تا بین ما و خورشید سایه ای ایجاد نماید.

مرد گفت: من کاری در خود سراغ ندارم تا زمینه این لطف (ایجاد سایه) خداوند گردد. شما دعا کن تا من آمین بگویم. عابد، خدا را خواند و از او خواست که سایه ای برای آن ها مقرر گرداند. مرد هم آمین گفت. بلافاصله قطعه ابری روی سر هر دو قرار گرفت و موجب شد که آفتاب آنها را نیازارد. بعد از مقداری که زیر سایه الهی مسیر را پیمودند، سر یک چند راهی خواستند از یکدیگر جدا شوند، که عابد دید ابر به طرف جوان می رود. رو به جوان کرد و گفت: تو از من نزد خداوند مقرب تری، زیرا، من قبلاً از خدا خواستهبودم ابری عطا کند که خواسته ام برآورده نشد، اما خداوند به تو عنایت کرد.جوان جریان خود را نقل کرد. عابد گفت: خداوند گناه گذشته ات را عفو کرد و این لطف ویژه را نصیبت فرموده است. مراقب اعمال خود باش، زیرا، این مقام بس والایی است که خداوند به تو عنایت فرمود و تمامی اینها به خاطر آن لحظه ای بود که از گناه چشم پوشی کردی.

2. آرامش روحی فرد و جامعه(بهداشت روانی)
با عفاف و خویشتن داری می توان از هرز رفتن استعدادها، توانها و امکانات جلوگیری کرده و برای بالندگی هنجارها و ارزشها یاری نمود: «از نظر اسلام، محدودیّت کامیابی جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع از خبر روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند.»(4) همه غمها و افسردگی هایش از اختلال در شرایط جسمی و روحی انسان است، همان طور که گفته شد عفت و پاکدامنی، نیاز و ندای درونی انسان می باشد. بنابراین، با رعایت کامل آنها، از غم و آشفتگی رهایی می یابد. در مقابل بی عفتی جز احساس گناه و تنفر از خود و دچار شدن به جنون جوانی که باز دارنده از هرگونه فعالیت انسانی است اثر دیگری ندارد.(5)

عفاف، سلامت جامعه را به دنبال دارد، زیرا، جامعه را افراد آن تشکیل می دهند و اگر افراد اصلاح شوند، جامعه نیز اصلاح خواهد شد. عفاف موجب مصونیت زن و مرد از آشفتگی های ذهنی، بزهکاری، آوارگی و بالاخره بیماری روحی و روانی می شود و از انحطاط اخلاقی جامعه و از هم پاشیدگی خانواده ها جلوگیری می کند.

3. سلامت جسمی
علم بشر به ارتباط سلامت روحی و روانی با سلامت جسمی اذعان دارد. پزشکان آثار بی عفتی مانند چشم چرانی را این گونه فهرست می نمایند: «1ـ دشواری در تنفس 2ـ درد اطراف قلب 3ـ تپش قلب 4ـ ضعف و خستگی عمومی 5 ـ سر درد 6ـ بی قراری 7ـ بی خوابی و کم اشتهایی 8 ـ خستگی فکری و دماغی.»(6) اینها علاوه بر عقده های ناگشودنی روانی است که بررسی و طرح آن از عهده این نوشتار خارج است.

4. استحکام بنیاد خانواده
خانواده اولین و بنیادی ترین تشکل اجتماعی یک جامعه به شمار می آید. استحکام خانواده که مرکز عشق و امید و بستر شکفتن آرزوهای جوانان می باشد، توانایی های فردی را افزایش و جامعه را استوار و پویا خواهد ساخت. بی شک نهاد خانواده، تنها با پاسداری از عفاف و پاکدامنی، درخشش و بالندگی لازم را پیدا می کند، زیرا اگر در جامعه ای عفاف و پاکدامنی به صورت کامل رعایت گردد و تمتعات جنسی به محیط خانواده محدود شود جوانان به ازدواج روی آورده و خانواده های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری می یابند، ولی اگر بی بند و باری و بی عفتی در جامعه رواج یابد و بهره برداری های جنسی در خارج از محیط خانواده میسر گردد، جوانان زیر بار مسئولیت های ازدواج نرفته و خانواده های تشکیل شده نیز متزلزل می شود. بنابراین، باضرس خاطر باید گفت: رعایت عفاف در رفتار و گفتار، خانواده را سالم و آسیب ناپذیر نگه می دارد.

پی نوشت ها………….

1. سوره صف، آیه 4.

2. میزان الحکمه، ج 6، ص 344.

3. بحارالانوار، ج 78، ص 358: «اعلم انک لن تخلفوا من عین اللّه فانظر کیف تکون».

4. شهید مطهری، مسئله حجاب، ص 83.

5. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاک نژاد، ج 16، ص 191.

6. همان، ص 15.

   سه شنبه 1 بهمن 1398نظر دهید »

حکمت 6 نهج البلاغه :

 

وَ قَالَ (علیه السلام): صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ، وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ، وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ.
وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِي الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَيْضاً [الْمُسَالَمَةُ خَبْءُ الْعُيُوبِ] الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُيُوبِ، وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ.

و فرمود (علیه السلام): سينه عاقل صندوقچه راز اوست و خوشرويى دام دوستى است و بردبارى، گورگاه زشتيها. و نيز روايت شده كه آن حضرت در بيان اين معنى فرموده است كه آشتى جويى، سرپوش عيبهاست. هر كه از خود خشنود بود، خشم گيرندگانش بسيارند.

 

 


موضوعات: نهج البلاغه
   یکشنبه 29 دی 1398نظر دهید »

حکمت 5 نهج البلاغه: 

وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.

 
ترجمه:


و فرمود (علیه السلام): و دانش، ميراثى است گرانمايه و آداب، زيورهايى نو به نو و انديشه، آينه اى صافى است.


موضوعات: نهج البلاغه
   پنجشنبه 26 دی 1398نظر دهید »

صبر را سرلوحه خود قرار دهید و روضه ابا عبدلله (ع) و خانوم زینب کبری (س) فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که

تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرد.

 

 

 

 

 

«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی بازخردییم. سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۷

اینجانب «محمدرضا دهقان امیری» فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت می‌دهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت می‌دهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و امامت امیرالمومنین حیدر کرار علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند ایشان که آخرینشان حضرت حجت قائم آل محمد (عج) برپاکننده عدل علوی در جهان و منتقم خون مادر سادات خانوم فاطمه الزهرا (س) می‌باشد (اللهم عجل لولیک الفرج)

با سلام بر همه دوستان، آشنایان و اقوام و… این حقیر از همه شما عزیزان تقاضای حلالیت دارم و تشکر می‌کنم از پدر و مادر عزیزتر از جانم که تمام تلاش خود برای نشان دادن راه سعادت به فرزندشان انجام دادند و این حقیر حتی نتوانستم قدر کوچکی از این فداکاری‌ها را پاسخ دهم از این دو بزرگوار حلالیت می‌خواهم و از صمیم قلب نیازمند دعایشان هستم؛ و تشکر می‌کنم از برادر عزیزم و امیدوارم که شهادت و روحیه جهادی را سرلوحه خود قرار دهی و همچنین خواهر عزیزم و حامی همیشگی من که نهایت لطف را بر من داشته است و من فقط با بدی پاسخش را دادم امیدوارم هم اکنون نیز دعایت را برای برادرت دریغ نکنی و همیشه به یادش و زینب گونه پایداری کنی.

از همه دوستان دانشگاه و مسجد و استادان و مربیانم و … درخواست حلالیت دارم و از شما دوستان می‌خواهم این حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و اگر کوتاهی کردم در حق شما عزیزان به بزرگواری خود عفو کنید و از حقی که بر گردنم دارید درگذرید.

براساس آیه مبارکه ۱۵۶ سوره بقره «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا الله و انا الیه راجعون» آن‌ها که هرگاه مصیبتی به آن‌ها رسد صبوری کنند و گویند ما از آن خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.

صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی می‌ماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری (س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرد.

قال الحسین (ع):

«إن کان دین محمّد لم‌یستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی»

اگر دین محمد تداوم نمی‌یابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیر‌ها مرا در بر گیرید.

بال هایم هوس با تو پریدن دارد

بوسه بر خاک قدم‌های تو چیدن دارد

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و از آن روز سرم میل بریدن دارد

غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است

می‌شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است

قیمت عبد به افتادن در سجادست

سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است

خانه‌ای است در این جا که کریم از همه

سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است

دل ما سوخت در این راه، ولی ارزش داشت

هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است

بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم

هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است

هر گدایی برسد لطف که دارد، اما 
به گدایان برادر نظرش بیشتر است

ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ

ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼ‌ﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ

وسعت روح بدن را به فنا می‌گیرد

غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است

و من الله توفیق

محمد رضا دهقان امیری

۹۴/۶/۱۴

تهران

 


موضوعات: در محضر شهدا
   چهارشنبه 25 دی 1398نظر دهید »

 

 

حکمت 4 نهج البلاغه :

 

وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.

 

و فرمود (علیه السلام): ناتوانى، آفت است و شكيبايى، دليرى است و زهد، توانگرى است و پارسايى، چونان سپر است. بهترين همنشين خشنودى است از خواست خداوند.

 

 


موضوعات: نهج البلاغه
   چهارشنبه 25 دی 1398نظر دهید »

1 ... 45 46 47 ...48 ... 50 ...52 ...53 54 55 ... 139

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 154
  • دیروز: 115
  • 7 روز قبل: 1414
  • 1 ماه قبل: 4669
  • کل بازدیدها: 167874
نماز حاجت