استرس جنبه ای اجتناب ناپذیر از زندگی ماست. گرفتار شدن در دام استرس و اجازه دادن به آن برای تسلط یافتن بر وجود افراد، مسئله ای است که به آسانی رخ می دهد؛ از استرس گردهمایی های بزرگ اجتماعی گرفته تا ضرب الاجل پروژه های کاری.

اما لازم نیست اوضاع اینگونه باشد. در ادامه ۱۵ شیوه ی ثابت شده از لحاظ علمی و توصیه شده از سوی محققان برای کنترل استرس را از نظر خواهید گذراند. با به کار گیری این توصیه ها قادر خواهید بود میزان استرس روزانه ی خود را در سطح قابل قبولی نگه دارید و از تبدیل شدن آن به مشکلی حاد جلوگیری کنید.

 

۱- برای خود برنامه داشته باشید
داشتن فهرستی از کارهای انجام دادنی نه تنها استرس را کاهش می دهد، بلکه به شما کمک می کند متمرکز تر بمانید.

۲- نفس های عمیق بکشید
چند دقیقه کناره گرفتن از موقعیت استرس زا و تنفس عمیق می تواند به بدن شما کمک کند بهتر با شرایط کنار بیاید. ایده ی مورد نظر این است که تعداد نفس هایتان در دقیقه را پایین بیاورید تا بدن خود را در حالت آرامش قرار دهید.

۳- انتظارات بیش از حد را کنار بگذارید
انتظارات واقع بینانه ای برای خود در نظر بگیرید. پژوهش ها معمولاً انتظارات زیاد را به عنوان عامل استرس بیشتر معرفی می کنند.

۴- نشانه های استرس را بشناسید
کج خلقی، تحریک پذیری، خستگی، و سردرد، همگی از نشانه های بیرونی استرس هستند.

۵- پس انداز داشته باشید
پول، استرس زا ترین عامل در زندگی امریکایی ها شمرده می شود. بنابراین پس انداز کردن برای روز مبادا می تواند شما را از قرار گرفتن در معرض استرس بیشتر حفظ کند.

۶- تغذیه ی مناسب داشته باشید
خوردن میزان متعادلی از غلات کامل، گوشت بدون چربی، میوه و سبزیجات تازه به شما در مدیریت کردن میزان استرسی که متحمل می شوید کمک خواهد کرد.

۷- خندیدن را فراموش نکنید
پژوهشی که روی سطح استرس دانشجویان انجام شده نشان داده است که خنده، تمرینات یوگا و مطالعه، استرس را به میزان قابل توجهی کاهش می دهند.

۸- با دوستان خود بیشتر صحبت کنید
در یک نظرسنجی تازه، ۴۳ درصد از امریکایی هایی که اظهار داشته اند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی به عمل بیاورد، گفته اند میزان استرسی که ظرف یک سال گذشته متحمل شده اند نیز بیشتر شده است.

۹- موسیقی مناسب گوش دهید
پژوهش های بسیاری نشان داده اند که گوش کردن به صدا های آرامش بخش مثل صدای طبیعت و یا موسیقی کلاسیک می تواند فشار خون بالای مرتبط با استرس را کاهش دهد.

۱۰- در برنامه ی روزانه ی خود کمی هم ورزش بگنجانید
تمرین های هوازی باعث ترشح هورمونی به نام اندورفین در مغز ما می شوند. این هورمون مسئول ایجاد حال خوش در ماست و به ما کمک می کند احساس شادمانی بیشتری داشته باشیم و کمتر تحت تأثیر استرس قرار بگیریم.

۱۱- خواب کافی داشته باشید
پژوهش کوتاهی در سال ۲۰۱۲ مشخص کرد افرادی که از خواب کافی محروم بوده اند در مواجهه با استرس تحمل کمتری از خود نشان داده اند.

۱۲- چُرت بزنید
پژوهش دیگری نشان داد سطح هورمون مرتبط با استرس کورتیزول در افرادی که پس از گذراندن یک شب بیخوابی چرت کوتاهی زده بودند کاهش یافته است.

۱۳- بیش از حد در معرض استرس قرار نگیرید
حتماً خودتان می دانید چه عاملی به شما استرس وارد می کند. بنابراین اطمینان حاصل کنید تنها در حد اعتدال خود را در چنین موقعیتی قرار می دهید.

۱۴- به استرس های دراز مدت خود بی توجه نباشید
اگر عوامل استرس زای روزمره ی خود را نادیده بگیرید، این استرس ها ذره ذره به مشکل بسیار جدی تری به نام استرس مزمن تبدیل خواهند شد که می تواند به بروز اختلالات اضطرابی و افسردگی منجر شود.

۱۵- با یک متخصص مشورت کنید
استرس مزمن در امریکا در حال تبدیل شدن به یک مسئله ی سلامت عمومی است، با این حال گزارش ها حاکی از آن هستند که ۱ نفر از هر ۳ امریکایی هیچگاه در مورد مشکل استرس خود با متخصص مشورت نمی کند.


موضوعات: علمی-آموزشی
   دوشنبه 13 اسفند 1397نظر دهید »

شرح حدیثی درباره ویژگی‌های نزدیک‌ترین افراد به پیامبر در روز قیامت: 


عن جعفر ‌بن ‌محمّد علیهما ‌السّلام عن ابیه عن جدّه علیهم ‌السّلام قال قالَ رَسولُ‌ اللّهِ صَلَّی‌ اللّهُ ‌عَلَیهِ وَ ‌آلِهِ: اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیثِ وَ آداکُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاکُم بِالعَهدِ وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاسِ. (۱)

اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیث
در موقف قیامت همه‌ی سختی‌ها و وحشتها و ترسها و اهوال گوناگون برای انسان وجود دارد، و فرقی هم نیست بین مؤمن و غیر مؤمن: یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیـهِ * وَ اُمِّه؛ وَاَبیهِ * وَ صاحِبَتِه؛ وَ بَنیهِ ‌‌* لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیه؛(۲) یک چنین روزی است روز قیامت، که در آیات کریمه‌ی قرآن، بخصوص در سوره‌های اواخر قرآن خیلی زیاد به احوال و اهوال(۳) در قیامت پرداخته شده. خب در یک چنین معرکه‌ی سختی که اهمّیّت و سختی آن موقف اصلاً برای ما قابل تصوّر نیست، انسان دنبال یک مرجع امنی میگردد؛ یک جایی که به آن پناه ببرد، به آن تکیه کند، در زیر سایه‌ی آن باشد. آن کسی و آن جایگاهی که از همه‌ی اشخاص و جایگاه‌ها در قیامت امنیّت بیشتری به انسان میدهد، جایگاه پیغمبر اکرم است. اگر کسی بتواند خودش را نزدیک آن بزرگوار برساند، اطمینان خاطر پیدا میکند، احساس یک امنیّتی میکند؛ مثل دنیا دیگر؛ وضع دنیا را ملاحظه کنید: اگر چنانچه در جایی که سختی هست، مشکل هست، تهاجم هست، دزدی هست، رذالت هست، یک نفر انسانی که آنجا در معرض همه‌ی اینها قرار گرفته، بخواهد خودش را امنیّت بدهد، یک کسی را پیدا میکند، یک شخصیّتی را پیدا میکند که قوی باشد، مستحکم باشد و فوراً میرود نزدیک او می‌ایستد. در قیامت هر کسی بتواند نزدیک نبیّ مکرم اسلام قرار بگیرد، دیگر آنجا یک احساس امنیّتی دارد. خب، چه کسی میتواند برود آن نزدیک؟ خلایق جن و اِنس از اوّلین و آخرین که در آنجا جمعند، همه مایلند که خودشان را برسانند به این بزرگوار؛ می‌بینند مقام و مرتبه‌ی او را، می‌بینند مقامی دارد که «یَغبِطُهُ بِهِ الاَوَّلونَ‌ وَ الآخِرون‌»،(۴) آن را می‌بینند و میخواهند، [امّا] میتوانند؟ نه، همه نمیتوانند. این روایت میگوید وسیله‌ای که شما بتوانید با آن، خودتان را نزدیک پیغمبر بکنید، چیست؛ آن را دارند به ما یاد میدهند.

اینجا دار عمل است، آنجا دار نتیجه است. اینجا یک کارهایی را به ما یاد داده‌اند، گفته‌اند این کارها را انجام بدهید که اگر این کارها را اینجا در این دوره‌ی کوتاه -کوتاه است دیگر، این دنیا یک لحظه‌ی از عمر ابدی است، یک لحظه است؛ نود سال، صد سال اگر کسی عمر کند، یک لحظه است در مقابل آن عمر ابدی عالم آخرت- انجام دادیم، اگر در این یک لحظه انسان این چیزها را رعایت بکند، در آن موقف دشوار به دردش میخورد. حالا اینها چیست؟ چند مورد را ذکر کرده‌اند. خود حضرت فرمودند: اَقرَبُکُم غَداً مِنّی، [نزدیک‌ترین شما به من]، فِی المَوقِف -یعنی در قیامت- اوّل این [فرد] است: اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث؛ آن کسی که راستگوتر است، در حرف زدن راستگو است، آنچه میگوید از روی صدق بیان میکند؛ دروغ و تهمت و شایعه و حرف ضعیف و قول بغیر علم و مانند اینها در آن نیست. «صدق» یعنی انطباق با واقع، آنچه را واقع است -که او میداند واقع است- بیان میکند؛ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث.

وَ آداکُم لِلاَمانَة
آن کسی که بیشتر از همه اداء امانت میکند؛ که مکرّر عرض کرده‌ایم که امانت فقط این نیست که حالا یک پولی شما دست بنده بسپرید، بنده آن را به شما برگردانم؛ این یکی از انواع امانت است. همه‌ی آن چیزهایی که مردم به ما می‌سپرند، امانتهای مردم است؛ مقام را به ما می‌سپرند، امنیّت را به ما می‌سپرند، دینشان را به ما می‌سپرند، حفظ نوامیسشان را به ما می‌سپرند؛ همه‌ی این چیزها امانتهای مردم دست ما است. ما حکومتیم دیگر؛ هر کسی هر جا هست؛ یکی مثل بنده در یک جایگاهی قرار دارد، یکی در جایگاه دیگری قرار دارد، یکی قاضی است، یکی مسئول تعلیم و تربیت است، یکی امام جماعت است؛‌ همه‌ی اینها امانتهایی است که دست ما سپرده است؛ اداء امانت. هر کدام بهتر اداء امانت کردید، آنجا جایتان به حضرت نزدیک‌تر است و امنیّتتان بیشتر است.

وَ اَوفَاکُم بِالعَهد
[در مورد] پیمانهای فردی و اجتماعی، وفای به این عهد‌ها بکنید؛ که البتّه مهم‌ترینش پیمانهای اجتماعی است؛ این قراردادهای اجتماعی، این حقوق شهروندی [است]. خب این چیزهایی که حالا امروز فرنگی‌ها یاد گرفته‌اند میگویند «حقوق شهروندی»، ماها هم از اینها میخواهیم یاد بگیریم! حرفهایی که در روایات ما و در قرآن ما هست، حالا ما داریم از غربی‌ها اینها را [یاد میگیریم]! خب اینجا دارد میگوید «اَوفاکُم بِالعَهد»؛ «عهد» یعنی قرارداد، آن چیزی که بین شما و بین دیگران قرارداد بسته [شده]. شما وقتی در یک محیط با هم زندگی میکنید، یک قراردادی با هم بسته‌اید دیگر؛ مثل این است که در یک آپارتمانی ده خانواده زندگی میکنند؛ اینها ولو هیچ کاغذی هم امضا نکرده‌اند، [امّا] یک معاهداتی در مقابل هم دارند؛ این چیز قهری است دیگر؛ [مثلاً] تو سر و صدا نکن که در خانه‌ی او بچّه‌اش از خواب بیدار نشود، او هم سر و صدا نکند که بچّه‌ی تو از خواب بیدار نشود؛ این قرارداد روشنی است دیگر؛ حقوق شهروندی یعنی اینها.

وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً
یکی از چیزها هم این است که خوش‌اخلاق باشید؛ بداخلاق و عبوس [بودن] و [اینکه] در خانه یک ‌جور، در محلّ کار یک جور، با مردم یک جور، با تکبّر، با اوقات تلخی [رفتار کردن]، خیلی بد است. آن کسانی که «اَحسَنُهُم خُلقاً» هستند، آنجا نزدیک‌ترند.

وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاس
مردمی بودن. ببینید، سبک زندگی اسلامی اینها است. باز همین «مردمی بودن» هم از حرفهایی است که حالا متجدّدین و مانند اینها فکر میکنند که از دیگران یاد گرفته‌اند؛ نه، اینها در روایات ما است. مردمی باشید، با مردم باشید. معنای با مردم بودن این نیست که فرض کنید انسان به چهار نفر از طبقه‌ی ممتازه بگوید اینها مردمند؛ نه، یعنی توده‌ی مردم، طبقات پایین مردم، عامّه‌ی مردم؛ با اینها باشید، بین اینها باشید، مثل آنها زندگی کنید، در حدّ آنها زندگی کنید، پیش آنها تواضع کنید؛ اینها معنای مردمی بودن است.


۱) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص ۲۲۹؛ «امام صادق (ع) از پدرش از پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند که پیامبر فرمود: نزدیک‌ترین شما به من در قیامت، آن کسی است که راستگوتر باشد، آن کسی که بیشتر از همه اداء امانت میکند، به پیمانها و عهدهایش پایبندتر باشد، و خوش‌اخلاق‌تر باشد و مردمی‌تر باشد.»
۲) سوره‌ی عبس، آیات ۳۴ تا ۳۷؛‌ «روزى که آدمى از برادرش، و از مادرش و پدرش، و از همسرش و پسرانش میگریزد. در آن روز، هر کسى از آنان را کارى است که او را به خود مشغول میدارد.»
۳) ترس و اضطراب شدید، وحشت
۴) کافی، ج ۴، ص ۵۵۱

 

منبع : سایت http://farsi.khamenei.ir

   شنبه 11 اسفند 1397نظر دهید »

مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت هاست که شما را در استفاده از زمان کمک می کند. احتمالا روشن ترین دلیل عدم استفاده ازمدیرت زمان این است که مردم نمی دانند زمان چیست، دلیل دوم سستی و تنبلی است، بعضی ها فاقد هدف و انگیزه هستند.
این مقاله با ارائه نکات و همچنین چند تکنیک در غالب مدیرت زمان به شما کمک می کند تا بتوانید درجهت تبدیل شدن به یک مدیر موفق گام بردارید. استفاده از زمان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای موفقیت است. 
در بحث مدیریت نیز باید یادآور شویم که مدیریت زمان بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر ما نتوانیم زمان را در اختیار داشته باشیمکسب و کار ما با مشکل جدی مواجه خواهد شد. راه های مختلفی برای درک ما از زمان وجود دارد.

تکنیک های مدیریت زمان

1)توانایی گفتن “نه”
توجه داشته باشید هرگاه زمان کافی برای انجام کاری را داشتید، آن را قبول کنید، چرا که ممکن است نتوانید آن کار را به موقع انجام دهید. توانایی نه گفتن که خیلی از ما از ان عاجز هستیم بزرگترین دزد زمان ما می باشد. بارها براتون پیش اومده که کارای خیلی مهمی داشتید و وقتی یکی دیگه ازتون کاری رو میخواد که انجام بدین به دلیل اینکه نمیتونید نه بگید، مجبور میشید اینکارو انجام بدین و چه بسا که اون کار خیلی وقت گیر باشه و شما از تمامی کاراتون میمونید و در آخر با خودتون میگید که ای کاش این کار رو قبول نمیکردم. 
نه گفتن به نظر خیلی مشکل میاد ولی وقتی که توانایی گفتن آن را داشته باشید در پایین چند تکنیک ساده رو برای شما میارم تا بتونید به راحتی به درخواستهای رد شدنی نه بگید

چند تکنیک برای نه گفتن

اول از همه قبل از اینکه بخواین درخواستی رو قبول یا رد کنید زمانی رو واسه بررسی پیشنهادی که به شما میشه اختصاص بدید. نگاهی به تقویم کاری خودتون بندازید و بررسی کنید و مطمئن شوید که این تصمیم چقدر برای شما سود و ضرر دارد. میتونید بررسی کنید آیا میتونید درقبال کاری که قرار است انجام بدید میتونید از طرف مقابلتون بخواین که اونم برای شما کاری رو انجام بده و آیا اون شخص برای شما وقت خواهد گذاشت یا خیر.

دوم اینکه شما هر تصمیمی که قرار است بگیرید به این موضوع توجه کنید که شما نمیتونید دل همه رو بدست بیارید و همه رو از خودتون راضی نگه دارید. همه ما رونالدو بازیکن رئال مادرید رو میشناسیم. داشتم مقاله ای در مورد این بازیکن میخوندم که رونالدو از این موضوع شاکی بود که بسیاری از طرفداران مادرید مدام از وی انتقاد میکنند. رونالدو در این سالهایی که برای رئال بازی کرده تمامی رکوردها رو شکسته و تمامی افتخارات رو برای مادرید بدست آورده ولی حتی این بازیکن نیز نتونسته همه رو از خودش راضی نگه داره . پس شما هم زیاد نگران این موضوع نباشید.

موثرترین نوع نه گفتن
اگر نمی توانستید درخواست طرف مقابل را قبول کنید با ایجاد حس مثبت در فرد درخواست وی را رد کنید. به طرف مقابل خود این اطمینان رو بدهید که میخواهید کار وی را انجام دهید ولی به دلایلی که دارید نمیتونید اینکارو قبول کنید. و مطمئن شوید که فرد از شما رضایت کافی دارد. شما حتی میتونید برای اینکار گزینه های جایگزین رو پیشنهاد کنید، اگر واقعا قصد کمک به طرف مقابل رو دارید پیشنهادی به او دهید که وی را خوشحال کند.

مثلا به شما میگه که بیا امشب بریم شام ولی شما فردا امتحان دارید و اگه به این فرد جواب منفی بدید از شما ناراحت میشه . شمابه این فرد یادآوری کنید که خیلی علاقه دارید که باهم شام بخورید ولی فردا امتحان دارید و به جای آن فرداشب برای شام خواهید رفت.

2)روی یک کار متمرکز شوید

یک مکان مناسب برای انجام کار مورد نظرتان انتخاب کرده و تمامی مواردی که باعث حواسپرتی شما می شود را از خود دور سازید. این تکنیک که در بخش پومودورو توضیح داده میشود. بیشتر به این ضرب المثل اشاره میکنه که چندتا هندوانه رو با یک دست نمیتوان گرفت. خیلی از ما وقتی درگیر کاری میشویم دوست داریم کارهای دیگر رو هم کنار آن انجام بدیم و تمرکز خودمون رو روی کارهای مختلف میذاریم و در آخر هیچیک از کارها رو نمیتونیم به درستی انجام بدیم.

یادم میاد که قرار بود بسته های پستی رو واسه مشتریان ارسال کنیم و چون دیدیم کارا داره به کندی پیش میره به هرکسی چندتا وظیفه دادیم، و چند نفر کار مشابه رو انجام میدادن ولی از اونجاکه تمرکزشون رو از دست داده بودن در آخر یا چندتا بسته ارسال نشد، یا چندبار ارسال شد و در انتها مجبور شدیم دوباره برگردیم و لیست رو مرور کنیم ، به افراد زنگ بزنیم و خیلی زمان خودمون رو از دست دادیم .
برای اینکه بدونیم چگونه زمان را مدیریت کنیم باید خوب فکر کنیم و نقاط مثبت و منفی کارمون رو به درستی بسنجیم با اینکار در جهت بدست آوردن مهارت مدیریت زمان قدم برداشته ایم.

3)کار خود را به تاخیر نیاندازید 

کلا برای ما به یک عادت تبدیل شده که کارامون رو به تاخیر بندازیم. یکم به خودتون نگاه کنید. میخواین ورزش رو شروع کنید میگید از شنبه میرم، میخواین برید کلاس زبان میگید بذار سر ماه بشه ، میخواین برید تفریح میگید حالا بذار هفته بعد. مدام و مدام کارهامون رو به تاخیر میندازیم. اگر به موقع کاری را شروع کنید قادر خواهید بود آن را تا پایان مدیریت کنید. به خاطر داشته باشید انجام هیچ کاری مشکل نیست، اگر و تنها اگر مصمم به انجام آن باشید.

از اینجا شروع کنید. هروقت تصمیم گرفتید کاری رو انجام بدید همون موقع برای اون کار رفتار کنید. یه رفتار کوچیک هم کافیه. چون وقتی شخص تصمیم میگیره کاری رو انجام بده تو همون لحظه انرژی و انگیزه بالایی واسه انجام دادنش داره و اگه اونو به تاخیر بندازه کلا فراموشش میکنه و این تنبلی مانع از انجام دادنش میشه . مثلا اگه میخواین کتابی رو بخونید همون موقع پاشید و چند صفحه ای از اون رو ورق بزنید یا اگه میخواین کلاس زبان ثبت نام کنید همون موقع به چندتا آموزشگاه زنگ بزنید. خلاصه رفتاری رو از خودتون نشون بدید که هم انگیزه شما رو بالا ببره و هم شما رو به انجام اون کار متعهد کنه.

4)حذف جزئیات

اکثر ما دچار وسواس شده و به جزئیات زیاد اهمیت می دهیم. درواقع این همون کمالگراییه. بعضی از افراد وقتی میخوان کاری رو انجام بدن حتما میخوان تو انجام اون کار به خودشون نمره بیست بدن و به نوزده و نیم و نوزده قانع نمیشن. البته این در بعضی موارد خوبه ولی در اکثر موارد موجب میشه ما زمان رو از دست بدیم. مثلا قراره کاری رو انجام بدن که انجام دادنش کلا 20 تا 30 دقیقه زمان میبره ولی اینقدر درگیر جزئیات میشن که این کار روزها زمان میبره و مهمترین کارهای خودشون رو از دست میدن و یا زمان لازم برای انجام دادنش ندارن.

بهترین روش این است که نگاهی به گذشته خود انداخته، از آن درس گرفته و سعی کنید به آینده کاری که قرار است انجام دهید فکر خود را معطوف کنید، تا بتوانید به هدف خود برسید.

5)برای هرکار زمانی مشخص درنظر بگیرید

مهمترین بخش تکنیک پومودورو برای مدیریت زمان همین بخشه که ما برای هرکاری باید زمانی مشخص در نظر بگیریم و سعی کنیم کار مدنظر رو تو همون زمان مشخص شده انجام بدیم. وقتی برای کارهامون محدودیت زمانی ایجاد میکنیم متعهد میشم که حتما اون رو در زمان تعیین شده به پایان برسونیم و همین امر باعث میشه ما زمان خودمون رو از دست ندیم.

محدودیت زمانی باعث تمرکز بیشتر شما در انجام کارها خواهد شد. اگر نتوانستید کاری را در زمان مشخص انجام دهید بازگردید و با دقت و تمرکز بیشتر سعی کنید آنرا به پایان برسانید.

6) استراحت مابین کارها

هنگامی که کارها را به دنبال هم انجام می دهید نمی توانید درک درستی از آنچه که انجام می دهید داشته باشید. در حین انجام کارهایتان سعی کنید زمانی را برای آرامش و استراحت درنظر بگیرید تا مغزتان بتواند نفسی تازه کند.بدن انسان همچون یک ماشین میمونه که وقتی زیاد کار میکنه نیاز به استراحت و خنک شدن دارید.

اگه شمابخواین از بدنتون زیاد کار بکشید به اصطلاح آب روغن غاطی میکنه و دیگه انگیزه لازم و انرژی لازم برای انجام ادامه کارها رو نخواهید داشت. باید بین کارهاتون حتما زمانی رو برای تفریح و استراحت اختصاص بدید. خودتون رو از اون فضای کاری دور کنید و ذهنتون رو از اون فضای کاری کلا خارج کنید به موضوعات کاری فکر نکنید. این کار باعث ریکاوری ذهن شما خواهد شد و باعث میشه کار بعدی رو با همان انگیزه و انرژی اولیه انجام بدین.


7)ورزش کنید

طبق تحقیقات انجام شده بین سالم زندگی کردن و بازدهی کارها رابطه مستقیمی وجود دارد. به یاد داشته باشید خواب کافی، ورزش کردن و غذای سالم انرژی شما را در حد مطلوبی نگه می دارد. با ورزش کردن خستگی و کسالت از بدن شما رفع میشه و انرژیتون دوباره برمیگرده. تغذیه سالم رو نیز فراموش نکنید برای اینکه بتونید به خوبی مدیریت زمان داشته باشید باید سوخت اینکار رو تهیه کنید و این سوخت با ورزش کردن و استراحت کافی تامین میشه.


8) گروه بندی وظایف
فرض کنید وظایف مختلفی به شما محول شده است. بجای آنکه به صورت حدسی آنها را دسته بندی کنید، کارهایی را که شبیه به هم هستند را کنار هم بگذارید. کارهای گوناگون فضای فکری مختلفی را می طلبد. این کار باعث می شود ذهن شما روی کار مشخصی درگیر باشد و خط فکری شما حفظ می شود. 


اگه میخوایم مدیریت زمان داشته باشیم باید و کاری رو فراموش نکنیم و یا بتونیم به درستی همه کارهامون رو انجام بدیم بهتره که کارهای مشابه رو کنار هم دسته بندی کنیم. این باعث میشه که کارها رو به دنبال هم انجام دهیم. با این روش ما میفهمیم که این گروه از کارها رو انجام داده ایم و تمام شده و حالا باید سراغ دسته دیگری بریم و همچنین از طرفی میتونیم دقیقا بدونیم که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است.

 

9)نظم و ترتیب
داشتن نظم و ترتیب موجب صرفه جویی در وقت و هزینه می شود. یک سیستم بایگانی برای پرونده ها فراهم کنید و مطمئن باشید همه چیز درجایی ذخیره خواهد شد.

کامپیوتر خونتون رو در نظر بگیرید، شما مطالب زیادی رو فقط داخلش کپی میکنید و حجم زیادی از اطلاعات رو وارد اون میکنید. حال بعد گذشت یه مدت شما میخواین این مطالب رو پیدا کنید. مطمئنا اینجا فراموش کردید که چه مطلبی رو کجا ریختید و الان به مشکل خوردید و نمیتونید اون مطلب رو پیدا کنید و همین امر باعث میشه زمان زیادی رو از دست بدید و به دنبال مطلبتون سرچ کنید. بعد از گذشت چند ساعت یا اصلا مطلب رو پیدا نمیکنید و یا وقتی بهش میرسید اینقدر خسته شدید که دیگه میلی به اون ندارید. دقیقا کارهای ماهم مثل همین میمونه.

اگه شما بخواین به صورت قدیمی و همونطور به طور نامنظم کارهاتون رو انجام بدین مدام باید زمانتون رو بذارید تا به یاد بیارین که چه کارهایی رو انجام دادید و چه کارهایی هنوز مونده و وقتی آخر شب که میخواین به رختخواب برید تا آسوده بخوابید استرس تموم وجودتونو میگیره و با کف دست به پیشونیتون میکوبید و میگید ااااا دیدی یادم رفت اینکارو انجام بدم

 

10 )نوشتن

نوشتن را به یکی از عادت های منظم خود تبدیل کنید. شاید نوشتن هزاران کلمه در یک هفته دشوار به نظر برسد، اما اگر آن را به یک عادت تبدیل کنید امری شدنی است. نوشتن باعث میشه ذهن شما از درگیری خارج بشه و بتونید مدام ایده پردازی کنید و یا اینکه روشهای مختلف به ذهن شما خطور میکنه. وقتی شما ذهن خودتون رو با نوشتن خالی میکنید، اینکار در روند یادگیری شما نیز خیلی زیاد تاثیر گذاره . چونکه شما یکبار دیگر مطلبی رو که میدانید دوباره از طریق نوشتن میبینید و این باعث میشه که اون مطلب هیچگاه فراموش نشه. این یکی از مهمترین تکنیک های مدیریت زمان می باشد.
حتما برای شما پیش اومده که مطلبی رو چندین بار میخونید ولی اونو به خاطر نمیارید. شاید مجبور باشید واسه اینکار چندین بار یک کتاب رو مطالعه کنید و یا اینکه یهو یه مطلبی به ذهنتون میرسه ولی نمیدونید که باید کجای یک کتاب رو مطالعه کنید تا به مطلبتون برسه و زمان زیادی رو از دست میدید. اینجاس که نوشتن تاثیر فوق العاده خودشو به شما نشون میده.

عادت نوشتن را حفظ کنید تا همواره ذهنتان درگیر نوشتن باشد و به راحتی بتوانید زمان را مدیریت کنید.
من خودم واسه اینکه بخوام مطلبی رو فقط یکبار بخونم و به خوبی اونو به حافظه بسپرم، هنگامی که کتابی رو مطالعه میکنم از هر فصلش نکته برداری میکنم. این باعث میشه که علاوه بر خوندن اون متن من یکبار دیگه اونو با چشمام میبینم و یکبار دیگه در ذهنم تکرار میشه و این تکرار های مکرر مانع فراموشی بنده میشه و همچنین اگه روزی بخوام دوباره به اون مطلب مراجعه کنم دیگه نیاز نیست کل کتاب رو ورق بزنم ، بلکه فقط نکته برداری های خود را نگاه کرده و به مطلب مورد نظر دست پیدا میکنم.

حالا بازهم میپرسید که چگونه زمان خود را مدیریت کنیم  ؟؟؟  فقط کافیست که به نکات بالا به خوبی عمل کنید تا ببیند چگونه قدرت زمان را در اختیار دارید و به همه کارهای خود رسیده و روز را به زیبایی به شب تبدیل میکنید. 

نویسندگان :  ماهان تیموری – صابر خلیلی


موضوعات: علمی-آموزشی
   شنبه 11 اسفند 1397نظر دهید »

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هرشب تنهایی گوشه ای با کتابت کز میکنم

با دلی پر از اندوه

آیه ها را خط به خط میخوانم

جزء ها را صفحه به صفحه پیش می روم

به دنبال حاشیه امن ات

در جستجوی آغوش گرمت

و به دنبال کلامت که آرامم کند

من به ”فوز المبین” طمع دارم

به ”و لا خوف علیهم و لاهم یحزنون” حریص ام

دست هایم را دراز میکنم اما به تو نمی رسم

آیات عذاب را میخوانم

آنقدر میخوانم تا برسم به الا…

“الا من تاب و اصلح”

آرام می شوم

پشت سر ابراهیم علیه السلام تکرار میکنم:

“انی وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا”

حنیفا را جور دیگری میخوانم

با نگاهی عمیق

به ”اولئک لهم الامن و هم مهتدون” چشم میدوزم

تو مارا خوب بلدی

میدانی چقدر تنهاییم

ترس هامان را میشناسی

چیزی در سینه مان گذاشتی به نام قلب

خودت شدی مقلب القلوب…

تو لرزش ما را میبینی

تردید هایمان را میدانی

و از دل هایمان با خبری

پس مارا بچرخان به سمت خودت

ای مقلب القلوب

و صراط مستقیمت

و منقلب کن ما را…

 

به خودم آمدم

یکباره ترس هایم ریخت

چقدر امید در دلم افتاد

چقدر آرام شدم

خودت یادمان دادی صبر کنیم

و یادمان دادی به سمت تو بیاییم

همین که تو ما را می بخشی

همین که تو ما را میخواهی

کافی ست…

باید این را سر در جهان قاب کنند

“قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم

لا تقنطوا من رحمة الله

ان الله یغفر الذنوب جمیعا

انه هو الغفور الرحیم”

سوره زمرآیه 53

 

به قلم سیده شبنم میرجلالی. طلبه پایه پنجم. مدرسه علمیه زینبیه

 

 


موضوعات: دلنوشته
   شنبه 11 اسفند 1397نظر دهید »

شهید! فقط به نام تو می ‏شود سکه پیروزی زد که بعد از تو، هر که مانده، در توهم زندگی شناور است. نام تو ای لاله سرخ، معنای زندگی‏ست و غربت بعد از تو، دامن اهالی کوی شجاعت را گرفته؛ ماییم و دلی که جز به بهای خون، نه فروخته می‏شود و نه خریداریش هست.
کاش بودید!
چفیه ‏های خون آلود، بر شط آرامش پل بسته‏ اند. در لایه‏ های زیرین هستی، غوغایی است. قسم به نام سرخ شهادت که پس از جنگ، راهی که شما به خون گلو پیموده ‏اید، به خون دل می ‏رویم. ما هر روز، در راه مولای شهیدان روی زمین، فلسفه می‏خوانیم و هر شام، عده ‏ای پشت سیم ‏خاردار ابتذال گیر می ‏کنند. هر روز، روز شماست؛ کاش بودید!
هر روز، برایم شعر می‏خوانی
هر روز، در خاکریز فکرم شهید می‏شوی، پشت سنگر احساسم تیر می‏خوری و از قرارگاه فکرم، پر می‏کشی. به‏ سوی کربلای آرزوهایم به راه می‏افتی و من هر روز، شادی‏ام را تشییع می‏کنم و زندگی مردانه را به خاک می‏سپارم. من هر روز از شما دور می‏شوم؛ در حالی‏که دست تمنا به‏سوی شما دارم. هر روز عهد می‏کنم که دلم بر سر مزار شما بماند تا شیون مادران فرزند مرده را در هیاهوی تبلیغات خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها گم نکنم.
شعری سروده‏ام به نام خاک و تو بر روی بیت‏هایش، با نعش خون‏ آلود افتاده‏ای. کتابی نوشته‏ام که پلاکت را در همه صفحاتش آویزان کرده‏ای. هر روز برایم سخنرانی می‏کنی؛ می‏گویی جان شما و فرمان رهبر! هر روز برایم شعر می‏خوانی. هر روز برایم نقاشی می‏کنی. هوا بوی سرخی می‏دهد و واژه ‏ها و زندگی، رنگ نام شما گرفته.
دریا دریا اشک، در فراق تو
از هامون نیاز جاماندگان حقیقت، تا کاروان رفتگان سرخ ‏جامه، هزار افسوس به رنگ تنهایی نوشته‏ اند. از مرز ارزش‏های بشر جدید تا سه راهی شهادت کربلای ایران، هزار امید به نام ولایت نگاشته ‏اند. من، غم تنهایی و فراق تو را ای برادر شهیدم، به دامن مولایم می‏برم و سر به سجدگاه محراب ابرویش، دریا دریا اشک می‏ریزم و اوست تسکین من. 

به قلم : حسین امیری


موضوعات: در محضر شهدا
   جمعه 10 اسفند 1397نظر دهید »

١ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:  
المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.
مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب‌ فی‌الحِکَمِ و الآداب، ص ١٦)

٢ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.
افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است. (الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦)

٣ـ «حضرت مهدی(عج)»:
اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

٤ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:
اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)

٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مَن اَنكَرَ القائِمَ مِن وُلدی أَثناءَ غَیبَتِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیةً.
کسی که قائم(مهدی) را که از فرزندان من است در دوران غیبتش مُنکِر شود، بر حالت جاهلیت قبل از اسلام از دنیا خواهد رفت. (منتخب‌الاثر، ص ٢٢٩)

٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا قائم ما اهل بیت(علیه‌السلام) ظهور یابد. (منتخب‌الاثر، ص ٢٥٤)

٨ـ «حضرت مهدی(عج)»:
فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم.
ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥)
٩ـ «حضرت مهدی(ع)»:
اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)

١٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر كَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ.
کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. (کمال‌الدین، ص ٦٤٧)

١١ـ حضرت مهدی(ع):
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِكُم ولا ناسین لِذِكرِكُم و لَولا ذلِكَ لَنَزلَ بِكُم اللّأْواءُ وَاصطَلَكُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. (بحار، ج ٥٣، ص ٧٢)

١٢ـ حضرت مهدی(ع):
اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

١٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یخرُجُ المَهدی و علی رَأسِه غَمامَةٌ فیها مُنادٍ ینادی «هذا المَهدی خَلیفةُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»
زمانی که حضرت مهدی(ع) ظهور می‌کند ابری بالای سر دارد که در آن منادی ندا می‌کند «این مهدی خلیفة‌الله است، از او متابعت و پیروی کنید.» (بحار، ج ٥١، ص ٨١)

١٤ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
قَبْلَ قیامِ القائمِ(علیه‌السلام) خَمسُ علاماتٍ مَحْتُوماتٍ. اَلیمانی وَ السُّفیانی و الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّكِیةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداء.
پیش از ظهور حضرت قائم(علیه‌السلام) وقوع این پنج علامت حتمی است: ظهور یمانی (از یمن)، سفیانی (از شام)، صیحه و فریاد آسمانی، کشته شدن نفس زکیه (سیدی بزرگوار در مسجدالحرام) و فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء (بیابان میان مکه و مدینه). (الزام‌الناصب، ج٢، ص ١٣٦ ـ بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٤)

١٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
وَ قَتلُ غلامٍ مِن آلِ مُحمّدٍ عَلیهِمُ السلامُ بَینَ الرُّكنِ و المَقامِ اِسمُهُ محمدُبنُ الحَسَنِ «اَلنَّفسُ الزّكیةِ».
(از علائم نزدیک ظهور حضرت) جوانی از آل محمد(علیه‌السلام) به نام محمد بن الحسن «نفس زکیه» میان رکن حجر‌الاسود و مقام ابراهیم به شهادت می‌رسد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٩٢)

١٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَیسَ بَینَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ علیهم السلام وَ بینَ قَتلِ النّفسِ الزّكِیةِ الاّ خَمسَ عَشَرَةَ لیلةً.
فاصله میان قیام قائم آل محمد(علیه‌السلام) و شهادت «نفس زکیه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٣)

١٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
قُداّمُ القائِمِ مَوتَتان: مَوتٌ احمرُ وَ موتٌ اَبیضُ حتّی یذَهَبَ مِن كُلِّ سبعةٍ خمسةٌ! اَلموتُ الأحَمرُ السَیفُ و المَوتُ اَلأَبْیضُ الطَاّعونُ.
پیش از قیام حضرت، دو نوع مرگ و میر خواهد بود: یکی مرگ سرخ و دیگر مرگ سفید آنچنان (سهمگین و هولناک) كه از هر هفت نفر پنج نفر از بین خواهند رفت! مرگ سرخ با شمشیر(اسلحه) و مرگ سفید بیماری(همه‌گیر) طاعون است. (كمال‌الدین، ص ٦٥٥)

١٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایقومُ حتّی یقتَلَ الثُّلثُ و یموتُ الثُّلثُ و یبقَی الثُّلث!
قیام حضرت نخواهد بود تا زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر می‌میرند و تنها یک سوم باقی خواهند ماند! (بشارت‌الاسلام، ص ١٧٥)

١٩ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
كَذَبً الوَقّاتون، إنّا اَهلُ بَیتٍ لانُوَقِّتُ.
دروغ می‌گویند کسانی که زمان ظهور حضرت را پیشگوئی می‌کنند. ما خاندان اهل بیت برای فَرَج حضرتش زمان معین نمی‌کنیم. (بحار، ج ٥٢، ص ١١٨)

٢٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
اذا خَرَجَ أَسنَدَ ظَهْرهُ اِلَی الكَعبةِ وَ اجتَمع له ثلاثُمِأَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رجَلاً. فَأَوَّلُ ما ینطِقُ بِهِ هذِهِ الإیة «بَقِیةُ‌الله خیرٌلكُم اِنْ كُنتُم مؤمنین.»
زمانی که حضرت ظهور می‌کند به خانة کعبه تکیه می‌دهد و در خدمتش سیصد و سیزده نفر (یاران به تعداد لشکریان بدر) حضور پیدا می‌کنند. اول سخن حضرت آیه شریفه است: «بَقِیةُ‌اللهِ خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مُؤمنین». (اِعلام الوری، ص ٤٣٣)

٢١ـ «امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام)»:
علامَتُهُ أَن یكوُنَ شَیخَ السِّنِّ شَابَّ المَنظَرِ حتّی أَنَّ النّاظِرَ اِلَیهِ یحسَبُهُ اِبنَ اَربعینَ سنةً.
نشانة مخصوص حضرت چهرة جوان بودن او در سن کهولت است به گونه‌ای است که هر کس حضرت را می‌بیند او را چهل ساله می‌پندارد. (اِعلامُ الوَری، ص ٤٣٥)

٢٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایبقی مُؤمنٌ مَیتٌ اِلاّ دَخَلتْ عَلیهِ الفَرحةُ فی ‌قَبرِه.
در وقت ظهور حضرتش، هیچ مؤمن از دنیا رفته باقی نمی‌ماند مگر آن که سرور و شادمانی قبر او را فرا می‌گیرد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٢٨)

٢٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مِن ذُُرَّیتی اَلمهدی اِذا خَرجَ نَزَل عیسَی بنُ مریمَ(علیه‌السلام) لِنُصرتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صلّی خَلفَهُ.
مهدی(ع) از فرزندان من است، زمانی که قیام می‌کند عیسی بن مریم(علیه‌السلام) جهت نصرت و یاری او (از آسمان) فرود می‌آید و حضرتش را برای نماز مقدّم می‌دارد و به او اقتدا می‌نماید. (امالی صدوق، ص ١٨١)

٢٤ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
اَلمهدی(ع) یكسِرُ الصلیبَ وَ عِندَهُ عیسی(علیه‌السلام).
حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، در حالی که حضرت عیسی(ع) در محضر اوست صلیب (مسیحیان) را درهم می‌شکند. (اثباة‌الهداة، ج ٣، ص ٦٥٠)

٢٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
(فی روایةٍ) اَوّلُ مایبدأُ القائمُ علیه السلام بِأنطاكِیةَ فَیستَخرِجُ مِنَها التَّوریةَ مِن غارٍ فیه عصا موسی و خاتَم سلیمان(ع).
نخستین کاری که امام زمان(علیه‌السلام) انجام می‌دهد (در یک روایتی) تورات (حقیقی) را از غاری در شهر «انطاکیه» که عصای موسی و انگشتر سلیمان(علیه‌السلام) نیز در آن است بیرون می‌آورد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٩٠).

٢٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یظْهَرُ علی یدَیهِ «تابوتُ السَّكینَةٍ » مِن بُحَیرَةِ طَبَرَیة، یحمَلُ فَیوضَعُ بَینَ یدَیهِ ببَیتِ المَقدِسِ فاذا نَظَرَتْ اِلَیه الیهودُ اَسلَمَت اِلاّ قلیلاً مِنهم.
«تابوت سکینه» به دست حضرتش از دریاچة طبرّیه (در فلسطین) بیرون آورده می‌شود و همراه آن حضرت حمل شده و در بیت‌المقدس در برابرش گذاشته می‌شود. یهودیان وقتی آن را می‌بینند، به جز تعدادی اندک، همه مسلمان می‌شوند. (الملاحم و الفتن، ص ٥٧)

٢٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
یقومُ بأمرٍ جَدیدٍ و سُنَّةٍ جَدیدةٍ و قَضاءٍ جَدید عَلَی العَرَبِ شَدید.
حضرت که ظهور می‌کند، اموری نوین، و سنتّی نوین، و قضاوت‌های نوینی به همراه خواهد داشت و بر قوم عرب سخت گران خواهد بود. (غیبت نعمانی، ص ١٢٢)

٢٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ القائمُ لایبقی اَرضٌ اِلاّ نُودِی فیها شَهادَةُ «اَن لااله اِلاّ اللهُ و أَنّ مُحمداً رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم.».
زمانی که حضرت قیام می‌کند سرزمینی باقی نمی‌ماند جز اینکه ندای (رسای) شهادتین «لا اله الاالله محمد رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله)» از آن برخواهد خواست. (بحار،‌ ج ٥٢، ص ٣٤٠)

٢٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
كَأنّی بِأَصحابِ القائمِ(علیه‌السلام) وَ قَد اَحاطوا بِما بَینَ الخافِقینَ فَلَیس مِن شَیءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطیعٌ لَهمُ.
گویا یاران حضرت قائم(ع) را می‌بینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافته‌اند و دیگر چیزی وجود ندارد که مطیع و تحت فرمان آنان نباشد. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٦٧٣)

٣٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
هُوَ المُفرِّجُ الكُرَبِ عَن شیعَتِه بَعد ضَنكٍ شَدیدٍ وَ بَلاءٍ طَویل.
تنها او (مهدی(علیه‌السلام)) است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید. (الزام‌الناصب، ص ١٣٨)

٣١ـ «امام زین‌العابدین (علیه‌السلام)»:
اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم كَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعینَ رَجُلاً.
زمانی که قائم ما قیام می‌کند خدای متعال آفت‌ها را از میان شیعیان برطرف می‌کند و دلهایشان (در استقامت) همانند الوار آهنین قرار می‌دهد که قوّت یك مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٣١٧)

٣٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
فلا یبقی فی الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ.
در حکومت حضرتش جای مخروبه‌ای در زمین باقی نمی‌ماند الّا آنکه آباد می‌گردد. (بشارة‌الاسلام، ص ٩٩)

٣٣ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایدَعُ بِدعةً اِلاّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاّ اَقامها.
حضرت، هیچ بدعت و ضلالتی باقی نمی‌گذارد مگر اینكه از بین می‌برد و هر سُنّت (و احکام از دست رفته) را از نو برپا خواهد داشت. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٣٥)

٣٤ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المَهدی سَمِحٌ بِالمالِ شدیدٌ عَلی العُمّالِ رحیمٌ بِالمَساكینِ.
حضرت مهدی(علیه‌السلام) بخشنده است و مال را به وفور می بخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سخت‌گیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است. (الملاحم و الفتن، ص ١٣٧)

٣٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
دارُمُلكِهِ الكوفةُ و مَجلِسُ حُكمِهِ جامِعُها وَ بیتُ سَكَنِهِ و بَیتُ مالِهِ مسجدُ السَّهلةِ.
مقرّ خلافت و حکومت حضرت شهر کوفه است و مجلس حُکم و قضاوتش مسجد اعظم آن، و بَیت‌ُالمال و مَحّل سکوُنت ایشان مسجد سهله خواهد بود. (بحار، ج ٥٣، ص ١١)

٣٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ قائمُ آلِ محمدٍ (علیهم‌السلام) بَنی فی‌ظَهرِ الكوفَةِ مَسجداً لَهُ اَلفُ بابٍ وَ اتَّصلَت بیوتُ الكوفَةِ بِنهرِ كَربلاء.
زمانی که قائم آل محمد(علیه‌السلام) ظهور می‌کند در نجف اشرف مسجدی بنا می‌کند که هزار باب دارد و در آن زمان خانه‌های شهر کوفه به شریعة فرات کربلا متصل می‌گردد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٣٧)

٣٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا فَتَحَ جَیشُهُ بلادَ الرّوم یسلِمُ الرومُ علی یدِه فَیبنی لَهُم مَسجداً.
زمانی که قوای حضرت، مغرب‌زمین را فتح می‌کند آنان به دست حضرتش به دین اسلام می‌گروند و امام(علیه‌السلام) برای ایشان مساجد بنا می‌کند. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٥١)

٣٨ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فی‌كتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ «أَمَّن یجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یكَشِفُ السُّوءَ وَ یحعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض».
به خدا سوگند که او (مهدی (علیه‌السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می‌فرماید: «اَمَّن یجیب‌المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ…» (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤١)

٣٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
مَن قَرأَ المُسبِّحاتِ كلَّها قَبلَ أن ینامَ لَمْ یمُتْ حَتّی یدرِكَ القائمَ صَلواتُ الله علَیه و إنْ ماتَ كانَ فی ‌جِوار رسولِ الله صلی‌الله علیه و آله و سلم.
کسی که هر شب مُسَبِّحبات را قبل از خواب بخواند (سوره‌های پنجگانة حدید و حشر و صف، و جمعه و تغابن) نمی‌میرد تا حضرت قائم(علیه‌السلام) را دریابد و اگر پیش از آن از دنیا برود در جوار رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله و سلم) خواهد بود. (تفسیر صافی، ج ٥، ص ١٤١)

٤٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
فَیاطوبی لِمَن أَدْرَكَهُ وَ كانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَیلُ كُلُّ الوَیلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ كانَ مِن اعدائِه.
خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دریابد و در جمع یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٨)

   جمعه 10 اسفند 1397نظر دهید »

برگزاری نشست مهدویت در مدرسه علمیه زینبیه

نشست مهدویت روز دوشنبه مورخ 6/12/97 با حضور حجه الاسلام موسوی ، مدیر، اساتید و طلاب مدرسه علمیه برگزار گردید.

موسوی ضمن تبریک به مناسبت ولادت حضرت فاطمه  زهرا  سلام الله علیها گفت: اگر انسان در دنیا دینش ناقص یا بی دین باشد ممکن است در دنیا اذیت نشود؛ کسی وارد دنیای آخرت شود دیگر نمی تواند برگردد ،  آخرت مکان برداشت است و مرحله کاشت در دنیا می باشد.

 استاد مهدویت افزود: بنابر تفسیر سوره عصر همه انسانها در زیان هستند مگر کسانی که به اصول و فروع دین اهمیت می دهند. در دنیا با بدن انسان کار دارند و در آخرت با روح.  

 استاد مربوطه اذعان کرد: دین یعنی نحوه زندگی کردن. تنها راه خوشبختی دینداری است.

موسوی ضمن بیان سختیهای اول خلقت  آدم و حوا ، پیامبران ، 14 معصوم علیهم السلام ، گفت:  امام زمان(عج) منتظر است که طلبه ها برایش کاری کنند، ما طلاب باید یار امام زمان (عج) باشیم ، امام شیعیان پدر امت هستند و قلب امام زمان در فشار است و فلسفه قرائت دعای سلامتی امام زمان (عج)  مشخص می شود. طلاب باید حضرت ام البنین را الگو و سرلوحه زندگی خود قرار دهند. ما بعد از مرگ متوجه می شویم خدمت به امام زمان چه معنایی دارد.  قلب امام زمان تا حدی صبر و تحمل دارد ما باید با صدقه دادن این درد و رنج وارد شده بر امام را کاهش دهیم.

وی افزود: فرق است بین معرفت و شناختن. کسی که بمیرد نسبت به امام معرفت نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است. امام مبین اسلام است، مومن و منتظر هر کس منتظر واقعی نیست اصلا مومن نیست  معرفت خدا یعنی چه؛ طبق فرمایش امام حسین(ع) تبعیت از امام معصوم، اصل و اساس دین است.

استاد موسوی در خاتمه نشست مهدوی تاکید کرد: ما باید به معرفت امام برسیم نه معلومات. معلومات مهدوی با معرفت امام فاصله زیادی دارد. ما باید با قلم، سخنرانی و نحوه رفتار از امام زمان دفاع کنیم. ما نباید نسبت به کتب مهدوی بیگانه باشیم و باید بر معارف مهدوی اشراف داشته باشیم. طلاب خواهر باید سخنرانی های مجالس خانگی باید در دست بگیرند و  نباید صحنه ها را خالی کنند. همه سازمان ها و نهادها باید در این زمینه همکاری داشته باشند. بینش مهدوی یعنی  باور ،  بصیرت . منش یعنی رفتار که باید امام زمان (عج) پسند باشند. ما نباید دنبال مردم باشیم بلکه باید کاری کنیم که مردم دنبال ما باشند. ما لحظه به لحظه تحت نظارت امام زمان (عج) هستیم. با امام زمان لحظه به لحظه هماهنگ باشید. انسانی آرامش واقعی دارد که با جهان هستی هماهنگ باشد.

 

 

 

 


موضوعات: اخبار مدرسه
   چهارشنبه 8 اسفند 13971 نظر »

1 ... 51 52 53 ...54 ... 56 ...58 ...59 60 61 ... 139

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 197
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 2096
  • 1 ماه قبل: 9146
  • کل بازدیدها: 173862
نماز حاجت