حکایت درس آموز در رابطه با ادب حضورنقل میکنند که محمود غزنوی، یکی از پادشاهان
ایران، غلامی به نام ایاز داشته که نزد او بسیار محبوب بوده است. ایاز، غلامی بسیار
مؤدب بوده و از جهت محبوبیتی که نزد محمود غزنوی داشته، افراد حسود مکرراً سعایت
و بدگویی او را میکردهاند تا بتوانند از التفات و محبت سلطان نسبت به ایاز بکاهند.
روزی از روزها بدخواهان در کفش او عقربی انداخته بودند تا او نتواند ادب ایستادن نزد ارباب
خود را مراعات کند، ولی ایاز وقتی در مقابل سلطان ایستاده بود و با وی صحبت میکرد،
توجهی به نیش عقب نداشت و در حالی که عقرب او را میگزید، همچنان در مقابل ارباب
خود مؤدب ایستاد و صحبت کرد و نیش عقرب از ادب او نکاست.
وقتی سلطان متوجه موضوع شد، به او گفت چرا چنین کردی؟ ایاز گفت: در هر حال و
حتی با نیش عقرب، ادب حضور باید مراعات شود.
در حکایت دیگری نقل میکنند که محمود غزنوی و همراهان او از سفر هندوستان بر
میگشتند و بار آنها مرواریدها و درهایی بود که از هندوستان به وطن خود میبردند.
در بین راه یکی از کیسههای پر از در گرانبها بر زمین افتاد و درهای آن در بیابان پخش
شد. محمود غزنوی از درهای ریخته، گذشت و اعلام کرد، هر کس هر مقدار در و مروارید
بردارد، مال خودش میشود.
در آن هنگام همه اهل کاروان به سوی درها شتافتند و هر کس هر چه میتوانست
جمع کرد، ولی از بین کاروان فقط یک نفر از محمود غزنوی جدا نشد و برای جمع آوری
در نرفت و او ایاز بود.
محمود غزنوی از ایاز پرسید: تو چرا نرفتی؟ ایاز گفت: من دری گرانبهاتر و مطلوبتر
از محمود غزنوی سراغ نداشتم و به این جهت نزد شما ماندم.
در حکایت دیگری، نقل میکنند روزی محمود غزنوی یک دُر شب چراغ را آورد و از وزرای
خود خواست که در مقابل جمعیت، آن دُر را بشکنند. وزرا و سران حکومت، هر یک
در برابر دستور پادشاه توجیهی درست کردند و چون آن در بسیار باارزش بود، حرف
پادشاه را نشنیدند و در را نشکستند.
پس از آن، محمود، آن در را به دست ایاز داد و گفت بشکن. ایاز هم بدون درنگ و
معطلی در را شکست. وزرا او را ملامت کردند و گفتند: چرا این در با ارزش را شکستی؟
ایاز گفت: اگر در را نمیشکستم کلام محمود را میشکستم و شکستن در برای من
بهتر از شکستن کلام مولا و اربابم است.
از این حکایات آموزنده باید استفاده و بهرهبرداری معنوی در جهت رعایت ادب حضور
در محضر خداوند متعال بشود. اهل معرفت با درسآموزی از اینگونه داستانها و با عمل
به نکات آموزنده آن، مسیر کمال و تقرب را طی میکنند.
کسانی که به راستی به ماه مبارک رمضان و برکات و ارزشهای معنوی آن اهمیت میدهند
و ادب حضور در محضر خداوند متعال را نظیر ادب ایاز در مقابل مولای خود، مراعات میکنند،
در آخر ماه مبارک رمضان خود مولا و خود خداوند متعال را پاداش میگیرند. نظیر ایاز که با
مراعات ادب در برابر مولا، تمام محبت و التفات محمود غزنوی را به سوی خود جلب کرده
بود و در واقع، محمود غزنوی را پاداش گرفته بود.
وقتی خداوند، خودش عیدی و پاداش کسی شود، همه عالم وجود و هه ثروتها و متعلقات
دنیا، در نظر او و در برابر خداوند متعال و ارزشهای معنوی، هیچ ارزش و جلوهای ندارد.
به همه دنیا پشت پا میزند، زیرا دائما و کاملاً به خداوند توجه دارد.
امام حسین(ع) نه فقط دنیا و زندگی دنیوی، بلکه خود و حتی عیال و فرزندان خود را
فدای خدا و دین خدا کردند؛ چرا که هیچ چیزی و هیچ کسی در نظر آن حضرت، با ارزشتر
از خداوند و محبوبتر از اطاعت امر خداوند متعال نیست.
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
«وَ اللَهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَبْعَهَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَهَ فِی نَمْلَهٍ أَسْلُبُهَا
جُلْبَ شَعِیرَهٍ مَا فَعَلْتُهُ»
به خدا قسم، اگر نه تنها کره زمین، بلکه عالم وجود را به من بدهند و بگویند با امر خداوند
مخالفت کن، چنین نخواهم کرد.
امیرالمؤمنین(ع) حاضر نیستند به اندازه گرفتن پوست جو از دهان مورچه، با فرمان حق
تعالی مخالفت کنند، گر چه در مقابل این مخافت به ظاهر کوچک، همه عالم را به
ایشان بدهند.
پیام این روایت امیرالمؤمنین(ع) و پیام آن ایثار و فداکاری امام حسین(ع) در کربلا و نیز
پیام گفتار و رفتار همه معصومین(ع)این است که ای شیعیان! باید در برابر خداوند متعال،
ادب حضور را مراعات کنید و خود را در محضر خداوند متعال و معصومین بدانید و گناه
نکنید، نافرمانی خداوند متعال را نکنید، ظلم نکنید و با گفتار و کردار خود خداوند متعال
و معصومین(ع)را نیازارید.
توصیههای آیتالله مظاهری
1-پایه هاى اسلام
قال الباقر علیه السلام:
بنى الاسلام على خمسة اشیاء، على الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایه.
امام باقر علیه السلام فرمود:
اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت (رهبرى اسلامى).
فروع کافى، ج 4 ص 62، ح 1
2-فلسفه روزه
قال الصادق علیه السلام:
انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر.
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند.
من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 43، ح 1
3-روزه آزمون اخلاص
قال امیرالمومنین علیه السلام:
فرض الله … الصیام ابتلاء لاخلاص الخلقامام على علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.
نهج البلاغه، حکمت 252
4-روزه یاد آور قیامت
قال الرضا علیه السلام:
انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا على فقر الاخر.
امام رضا علیه السلام فرمود:
مردم به انجام روزه امر شدهاند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه
آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.
وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص 10
5-روزه زکات بدن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله لکل شیئى زکاة و زکاة الابدان الصیام.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
الکافى، ج 4، ص 62، ح 3
6-روزه سپر آتش
قال رسول الله صلى الله علیه و آله:
الصوم جنة من النار.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در
امان خواهد بود.»
الکافى، ج 4 ص 162
7-اهمیت روزه
الصوم فى الحر جهاد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
روزه گرفتن در گرما، جهاد است.
بحار الانوار، ج 96، ص 257
8-روزه نفس
قال امیرالمومنین علیه السلام
صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام.
امیرالمومنان على علیه السلام فرمود:
روزه نفس از لذتهاى دنیوى سودمندترین روزههاست.
غرر الحکم، ج 1 ص 416 ح 64
9-روزه واقعى
قال امیرالمومنین علیه السلام
الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
امام على علیه السلام فرمود:
روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنى و نوشیدنى پرهیز مىکند.
بحار ج 93 ص 249
10-برترین روزه
قال امیرالمومنین علیه السلام
صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن.
امام على علیه السلام فرمود:
روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.
غرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
11-روزه چشم و گوش
قال الصادق علیه السلام
اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک.
امام صادق علیه السلام فرمود:
آنگاه که روزه مىگیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزهدار باشند.
«یعنى از گناهان پرهیز کند.»
الکافى ج 4 ص 87، ح 1
12-روزه اعضا و جوارح
عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها
ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود:
روزهدارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزهاش به چه
کارش خواهد آمد.
بحار، ج 93 ص 295
13-روزه ناقص
قال الباقر علیه السلام
لا صیام لمن عصى الامام و لا صیام لعبد ابق حتى یرجع و لا صیام لامراة ناشزة
حتى تتوب و لاصیام لولد عاق حتى یبر.
امام باقر علیه السلام فرمود:
روزه این افراد کامل نیست:
1 - کسى که امام (رهبر) را نافرمانى کند.
2 - بنده فرارى تا زمانى که برگردد.
3 - زنى که اطاعتشوهر نکرده تا اینکه توبه کند.
4 - فرزندى که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.
بحار الانوار ج 93، ص 295.
14-روزه بى ارزش
قال امیرالمومنین علیه السلام
کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما و کم من قائم لیس له من قیامه
الا السهر و العناء.
امام على علیه السلام فرمود:
چه بسا روزهدارى که از روزهاش جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى ندارد و چه بسا
شب زندهدارى که از نمازش جز بیخوابى و سختى سودى نمىبرد.
نهج البلاغه، حکمت 145
15-روزه و صبر
عن الصادق علیه السلام فى قول الله عزوجل
«واستعینوا بالصبر و الصلوة»
قال: الصبر الصوم.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز
کمک بگیرید، صبر، روزه است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 298، ح 3
16-روزه و صدقه
قال الصادق علیه السلام
صدقه درهم افضل من صیام یوم.
امام صادق علیه السلام فرمود
یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 218، ح 6
17-پاداش روزه
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: قال الله تعالى
الصوم لى و انا اجزى به
رسول خدا فرمود خداى تعالى فرموده است:
روزه براى من است و من پاداش آن را مىدهم.
وسائل الشیعه ج 7 ص 294، ح 15 و 16 ; 27 و 30
18-جرعه نوشان بهشت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله
من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا على الله ان یطعمه من طعام الجنة
و یسقیه من شرابها.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
کسى که روزه او را از غذاهاى مورد علاقهاش باز دارد برخداست که به او از
غذاهاى بهشتى بخورانند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند.
بحار الانوار ج 93 ص 331
19-خوشا بحال روزه داران
قال رسول الله صلى الله علیه و آله
طوبى لمن ظما او جاع لله اولئک الذین یشبعون یوم القیامة
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
خوشا بحال کسانى که براى خدا گرسنه و تشنه شدهاند اینان در روز قیامت
سیر مى شوند.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 299، ح2.
20-مژده به روزهداران
قال الصادق علیه السلام
من صام لله عزوجل یوما فى شدة الحر فاصابه ظما و کل الله به الف ملک یمسحون
وجهه و یبشرونه حتى اذا افطر.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس که در روز بسیار گرم براى خدا روزه بگیرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته
را مىگمارد تا دستبه چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامى که افطار کند.
الکافى، ج 4 ص 64 ح 8; بحار الانوار ج 93 ص 247
21-شادى روزه دار
قال الصادق علیه السلام
للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه
امام صادق علیه السلام فرمود:
براى روزه دار دو سرور و خوشحالى است:
1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت)
وسائل الشیعه، ج 7 ص 290 و 294 ح6 و 26.
22-بهشت و باب روزهدارن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله
ان للجنة بابا یدعى الریان لا یدخل منه الا الصائمون.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
براى بهشت درى استبنام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد مىشوند.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 295، ح31.
معانى الاخبار ص 116
23-دعاى روزهداران
قال الکاظم (علیه السلام)
دعوة الصائم تستجاب عند افطاره
امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
دعاى شخص روزهدار هنگام افطار مستجاب مىشود.
بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33.
24-بهار مومنان
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)
الشتاء ربیع المومن یطول فیه لیله فیستعین به على قیامه و یقصر فیه نهاره
فیستعین به على صیامه.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانىاش براى شب زندهدارى واز روزهاى
کوتاهش براى روزه دارى بهره مىگیرد.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 302، ح 3.
25-روزه مستحبى
قال الصادق (علیه السلام)
من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلک صیام ثلاثة ایام من کل شهر.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس کار نیکى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه
در هر ماه است.
وسائل الشیعه، ج 7، ص 313، ح 33
26-روزه ماه رجب
قال الکاظم (علیه السلام)
رجب نهر فى الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلى من العسل فمن صام یوما من
رجب سقاه الله من ذلک النهر.
امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
رجب نام نهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر هرکس یک
روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او مىنوشاند.
من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 56 ح 2
وسائل الشیعه ج 7 ص 350 ح 3
27-روزه ماه شعبان
من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین
متتابعین.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند خداوند
ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسوب مىکند.
وسائل الشیعه ج 7 ص 375،ح 22
28-افطارى دادن(1)
قال الصادق (علیه السلام)
من فطر صائما فله مثل اجره
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هر کس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.
الکافى، ج 4 ص 68، ح 1
29-افطارى دادن (2)
قال الکاظم (علیه السلام)
فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک.
امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
الکافى، ج 4 ص 68، ح 2
30-روزه خوارى
قال الصادق (علیه السلام)
من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه
امام صادق (علیه السلام)فرمود:
هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا مىشود
وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5
من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9
31-رمضان ماه خدا
قال امیرالمومنین
شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى
امام على (علیه السلام) فرمود:
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23.
32-رمضان ماه رحمت
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)
… و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش
آزادى از آتش جهنم.
بحار الانوار، ج 93، ص 342
33-فضیلت ماه رمضان
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)
ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة
منه
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مىشود و تا آخرین شب آن
بسته نخواهد شد.
بحار الانوار، ج 93، ص 344
34-اهمیت ماه رمضان
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)
لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنة
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
اگر بنده «خدا» مىدانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتى وجود دارد]
دوست مىداشت که تمام سال، رمضان باشد.
بحار الانوار، ج 93، ص 346
35-قرآن و ماه رمضان
قال الرضا (علیه السلام)
من قرا فى شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فى غیره
من الشهور.
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماه هاى
دیگر تمام قرآن را بخواند.
بحار الانوار ج 93، ص 346
36-شب سرنوشتساز
قال الصادق (علیه السلام)
راس السنة لیلة القدر یکتب فیها ما یکون من السنة الى السنة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده
نوشته مىشود.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8
37-برترى شب قدر
قیل لابى عبد الله (علیه السلام)
کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل
فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر.
از امام صادق (علیه السلام) سوال شد:
چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد
بهتر است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2
38-تقدیر اعمال
قال الصادق (علیه السلام)
التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة
ثلاث و عشرین.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مىگیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم
و تنفیذ آن در شب بیستسوم.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 259
39-احیاء شب قدر
عن فضیل بن یسار قال:
کان ابو جعفر (علیه السلام) اذا کان لیلة احدى و عشرین و لیلة ثلاث و عشرین
اخذ فى الدعا حتى یزول اللیل فاذا زال اللیل صلى.
فضیل بن یسار گوید:
امام باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیستسوم ماه رمضان مشغول
دعا مىشد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان مىرسید نماز صبح را مىخواند.
وسائل الشیعه، ج 7، ص 260، ح 4
40-زکات فطره
قال الصادق (علیه السلام)
ان من تمام الصوم اعطاء الزکاة یعنى الفطرة کما ان الصلوة على النبى (صلى الله
علیه و آله) من تمام الصلوة.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر
(صلى الله علیه و آله) کمال نماز است.
وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح
- مصرف مقادیر کافی آب بین افطار و هنگام خواب برای پیشگیری از کم آبی بدن
- مصرف مقادیر کافی از سبزیجات در وعده ی غذایی و مصرف میوه در پایان وعده ی
غذایی
- اجتناب از مصرف مواد غذایی پر ادویه
- اجتناب از زیاده روی در مصرف مواد غذایی حاوی قند بالا مانند شیرینی و شکلات به
ویژه در سحر
توصیه به مصرف کربوهیدرات های پیچیده برای سحر
- اجتناب از مصرف مقادیر زیاد نوشیدنی های کافئین دار مانند قهوه، چای و نوشابه به
خصوص در هنگام سحر.
کافئین موجود در این نوشیدنی ها باعث دفع زیاد ادرار و در نتیجه کم آبی و از دست دادن
مواد معدنی مورد نیاز بدن در طول روز می شود، بنابراین سه تا پنج روز قبل از ماه رمضان
به تدریج دریافت این نوشیدنی ها را کاهش دهید. البته به خاطر داشته باشید که کاهش
ناگهانی کافئین منجر به سردرد، تغییرات رفتاری و تحریک پذیری می شود.
- اجتناب از پرخوری به ویژه در سحر
- پرهیز از مصرف غذاهای چرب و سرخ شده، غذاهای چرب باعث سوزش سر دل سوء
هاضمه و اضافه وزن می شوند.
- سیگار یک عامل خطر برای سلامتی است اگر نمی توانید یکدفعه سیگار را ترک کنید
چند هفته قبل از ماه رمضان به تدریج شروع به کاهش استعمال سیگار نمایید.
- تهیه انواع و اقسام خوراکی ها در مهمانی های افطار موجب از بین بردن اثرات معنوی
روزه و منجر به پرخوری و اسراف می شود.
روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان علاوه بر آثار روحی و معنوی، اثرات جسمانی بسیار
ارزشمندی دارد. اما بدون شک زمانی می توان از تاثیرات مثبت روزه بهره مند شد که
تغذیه در هنگام افطار و سحر منطبق با یک رژیم متعادل و متنوع باشد. در طول این
ماه نیازی به پرخوری نیست؛ زیرا در طول روزه داری بدن مکانیسم های تنظیمی خود
را از قبیل مصرف بهینه ی ذخیره ی چربی و کاهش سوخت و ساز بدن باعث حالت هایی
چون کرختی، بی حالی و کاهش دمای بدن می شود که این امر در زوزهای طبیعی
است و جای نگرانی ندارد.
روزه به درمان برخی از بیماری سم زدایی بدن و استراحت دستگاه گوارش کمک
می کند و به منظور کاهش وزن کاهش چربی خون و کنترل قند خون به افراد جامعه
توصیه می شود .
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص
انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم.
خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت
توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند …
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص
انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید
تا من برگردم.
خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت
توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند …
یکی از بچهها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت
که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من
نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا،
بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد
همهجا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه میکرد سمت پرده
و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش
هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم،
آن بچه شرور همه جا را هی میریخت به هم، هی میدید این خوشحال است،
ناراحت نمیشود. وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد.
ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و
خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن.
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.
” وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ” (اسراء آیه79)
و پاسی از شب را به قرائت قرآن و اقامه نماز بیدار باش . این وظیفه اي افزون براي تو
است ، امید است که پروردگارت تو را به جایگاهی پسندیده ( و در خور ستايش ) برانگیزد.
این دستوری است که خداوند به پیامبرشداده تا بیشتر ازشب را و همچنین برای دیگران
است تا قسمتی از شب را بیدار و به عبادت خدا بپردازند.
نکاتی چند :
1.ما باید در شب بخوابیم سپس قسمتی یا قسمتی هایی از آن را بیدار شویم(فتهجد به)
2.در این آیه خداوند به ما دستور داده است که در شب حقیقتا کمی بیدار شویم نه اینکه
خواب آلوده باشیم.(فتهجد به)
3.این یک نفع ویژه ای برای ما دارد. مثال بهوسیله نماز شب در نیمه شب) (نافله لک)
4.چرا که خداوندمی خواهد ما را به جایگاهی ستوده مهیا کند.اگر ما حتی قسمتی از
نیمه شب را حقیقتا بیدار شویم اما ما را به آن جایگاه ویژهو ارزشمند می رساند ان شا الله
عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا “
کرسی آزاداندیشی با موضوع ” حدود و ثغور اطاعتپذیری زنان در محیط خانواده وارتباط آن با
عصرظهور ” در مدرسه علمیه زینبیه برگزار گردید .
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه زینبیه، کرسی آزاداندیشی با موضوع” حدود و
ثغور اطاعتپذیری زنان در محیط خانواده و ارتباط آن با عصر ظهور “ در تاریخ18/2/95 با حضور
دکتر محمدجعفر غفرانی ، سرکار خانم موسوی و سرکار خانم سلیمانی پور در این مدرسه
برگزار گردید .
استاد غفرانی به عنوان استاد ارائه کننده بحث صحبت هایشان را با توجه به فلسفه بعثت
اطاعت پذیری از پروردگار آغاز کردند . ایشان فلسفه بعثت اطاعت پذیری را طبق ایات 54 و
55 سوره نور تبیین کردند .
در ادامه ایشان اقسام اطاعت را نام و تشریحکردند که اطاعت بر دو قسم است اطاعت
تکوینی و اطاعت تشریعی .
در اطاعت تشریعی مخلوق مختار با اطاعت از منصوبین خداوند به بارگاه الهی شرفیاب
می شود.
منصوبین الهی طبق آیات قران برای بانوان 6 مورد است .عقل پیامبران پیامبرخاتم اولی الامر
و همسر طبق آیه 34 سوره نساء . البته این طاعت طبق فتاوای تمامیمراجع در دو مورد
محدود است :1-خروج از منزل 2-تمکین و تمتع
در حین ارائه مباحث از سوی استاد غفرانی سرکار خانم موسوی به عنوان استادمنتقد مواردی
را متذکر شدند ایشان حدود اطاعت پذیری از همسری غیرمتشرع را نیازمند تبیین بیشتر
دانستند .
در برخی روایات از مجالست با افرادی نهی شده است مانند نادان، دروغگو و… در مواردی
که همسر مبتلا به این رذائل است تبعیت زن از همسر لزومی ندارد همچنین ایشان سعة
وجودی همة بانوان در برابر ناملایماتزندگی را به یک میزان ندانستند ، طبق آیه لایکلف الله
نفسا الا وسعها، گاه تحمل طرف مقابل منجر به مشکلاتی برای زن میشود و در برخی
موارد، صبر و تحمل همسر را بر رفتارهای غیرمنطقی اش جری تر می کند و در واقع نوعی
معاونت در ظلم است.
در پایان دبیر جلسه سرکار خانم سلیمانی پور به جمع بندی مباحث پرداختند .
ارزش و مقام معلم
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد كه بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود
خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد.
لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یكی از آن معلمان راستین است كه اولاً با
نگاه تركیبی به همه معارف بشری نظر می كند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و
عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه
می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را كامل می سازد. خداوند را می
خوانیم كه او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به
عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی
است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این
هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم
بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان
! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که
نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را
بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست،
به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش
حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم
و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار
فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این
آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار
آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می
فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه
او، یعنی علم و دانش هم طراز است.به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ….. به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند
به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای
انسان است.
داستانی زیبا از رابطه شاگرد و معلم:
بهترین نوع این رابطه که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی
(ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر (ع) در مقام معلم ـ نمود دارد. موسی (ع) مأمور
شد تا از بنده ای صالح به نام خضر (ع) کسب علم کند. قرآن آغاز گفت و گوی این
معلم و شاگرد را این چنین بیان می کند:
قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشداً * قال انک لن تستطیع
معی صبراً * و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبراً * قال ستجدنی ان شاء الله صابراً
و لا اعصی لک امراً * قال فان اتبعتنی فلا تسئلنی عن شی ءٍ حتی احدث لک منه
ذکراً. (کهف: ۶۶ ـ ۷۰)
موسی به او گفت: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایه
رشد است به من بیاموزی؟ گفت : «تو هرگز هم پای من نمی توانی صبر کنی
و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی می کنی؟» گفت:
«اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم».
گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم.»
معلم در کلام امام خمینی (ره):
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.
تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام
افرادش متعلم.
معلم در سخنان مقام معظم رهبری:
دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند.
اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: «من علمنی حرفاً
فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.» این
بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر،
وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود.
باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق
است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ
کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می
آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.
<< 1 ... 76 77 78 ...79 ...80 81 82 ...83 ...84 85 86 ... 139 >>