بسم الله الرحمن الرحیم

ناله

آیا می دانید…
خدمت سروران گرامی
سلام علیكم

1. آیا می دانید كه در همه مساجد در شب قدر دعای شریف جوشن كبیر و عزاداری و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار می شود اما چرا در شب قدر كه شب نزول قرآن است تفسیر رنگی ندارد؟

2. آیا می دانید سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجوید و ظاهر قرآن بیش از توجه به محتوای قرآن است؟

3. آیا می دانید به ما دستور داده اند كه هر گاه فتنه های زیاد مانند پاره هایی از شب تار به شما روی آورد به قرآن پناه ببرید؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع)‏

4. آیا می دانید بعضی به اسم این كه دین از سیاست جداست به صدها آیه سیاسی بی توجهی می كنند؟

5. آیا می دانید آن مقدار كه در متون آموزش و پرورش و دانشگاه كلمات عربی را تزریق می كنند كارساز نیست و فارغ التحصیلان ما نمی توانند اكثرا یك صفحه قرآن را بی غلط بخوانند؟

6آیا می دانید مهجوریت  قرآن غافلانه نیست زیرا در قرآن می خوانیم در روز قیامت پیامبر(ص) می فرماید: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نمی فرماید قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً  

7. آیا می دانید آیه وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً چه معنایی دارد:
الف: در پر خطر ترین دادگاه یعنی روز قیامت
ب: نزد عالی ترین قاضی یعنی خداوند
ج: از محبوبترین و بالاترین مقام هستی یعنی پیامبر(ص)
د: شكایت توسط كسی است كه مظهر رحمه للعالمین است.
ه: شكایت پدر از فرزند است انا و علی ابوا هذه الامه
و: شكایت حتمی است چون با فعل ماضی آمده است. (وَ قالَ الرَّسُولُ)
ز: شكایت با استمداد از كلمه یا رب است.
ح: شكایت از كسی است كه امید شفاعت از او داریم. ویل لمن كان شفعاء ه خصماءه؟

8. آیا می دانید بعضی ها نمی توانند قرآن بخوانند؟
بعضی به غلط می خوانند.
بعضی كه می توانند درست بخوانند نمی خوانند.
و بعضی كه می خوانند تدبر نمی كنند.
و بعضی به آن عمل نمی كنند.
و بعضی قرآن را محور كار خود نمی دانند و در درسها و سخنرانی ها و نوشته به قرآن اولویت نمی دهند.
و بعضی قرآن را تنها برای مهریه عروس، بالای سر مسافر، سوگند یاد كردن، كتاب استخاره و امثال آن می خواهند.

9. آیا می دانید مثال ما مثال بیماری است كه بجای مصرف دارو مشغول چیدن و تنظیم انواع قرص هاست؟

10. آیا می دانید مثال ما مثال مهمانی است كه به جای گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه می كند؟

11آیا می دانید در بسیاری از سخنرانی ها سهم تاریخ، تحلیل سیاسی، شعر و خواب و خطابه و روضه و امثال آن داده می شود ولی سهم قرآن داده نمی شود با اینكه خداوند به پیامبر(ص) می فرماید سخنرانی تو باید درباره بیان قرآن باشد لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏ ؟

12. آیا می دانید تفسیر ساده برای نوجوانان نایاب است؟

13. آیا می دانید بیان صحیح از قصه های قرآن برای نوجوانان نایاب است؟

14. آیا می دانید موقوفات برای قرآن كمیاب است؟

15.  آیا می دانید نذر تلاوت قرآن نایاب است؟

16. آیا می دانید اگر كتاب آسمانی را به پا نداریم خداوند لقب پوچی به ما داده است؟ قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُم‏  

17. آیا می دانید كلمه اقامه در قرآن در چهار جا به كار رفته است:
أَقيمُوا الدِّين‏  
أَقيمُوا الْوَزْنَ  
أَقيمُوا الصَّلاةَ  وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِم.‏  31. آیا می دانید اگر ما كتاب آسمانی را بپا داریم وضع اقتصادی ما بسیار خوب می شود؟ وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم

18. آیا می دانید باید تلاوت هر آیه ای ایمان ما را زیاد كند؟ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً

19. آیا می دانید تلاوت قرآن باید دل ما را بلرزاند؟ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم‏


20. آیا می دانید قرآن ذكر است إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْر  و اعراض از آن زندگی نكبتی را به بار می آورد (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا)

21.آیا می دانید در قیامت بعضی شفاعت ها برای بعضی مفید نیست؟ فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ  ولی شفاعت قرآن حتما كارساز است. شافع مشفع

22. آیا می دانید قرآن مثل دریا است كه هر كسی از آن بهره ای دارد. بعضی با نگاه، بعضی با شنا، بعضی با قایق رانی، و بعضی با غواصی. قرآن نیز این گونه است كه:كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ.

23. آیا می دانید عجایب قرآن قابل شمارش نیست؟ امیرالمومنین فرمود: لَا تُحْصَى‏ عَجَائِبُه‏

24. آیا می دانید قرآن نور است و كسی كه خودش نور ندارد نمی تواند مردم را از ظلمات به نور دعوت كند؟

25. آیا می دانید اینكه پیامبر (ص) فرمود هرگز نباید بین قرآن واهل بیت جدایی باشد بنابراین سزاوار است در كنار هر جلسه عزاداری یك جلسه قرآن هم باشد؟

26. آیا می دانید كه امام رضا فرمود نماز بر مردم واجب شد تا قرآن از مهجوریت بیرون آید؟ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ‏ أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِي الصَّلَاةِ لِئَلَّا يَكُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَيَّعا

سروران گرامی باید به پا خیزیم و اگر غفلت یا تقصیر و قصوری بوده از خداوند عذر خواهی كنیم و از امروز قرآن را جدی بگیریم؟ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ


کلیدواژه ها: مهجوریت قرآن

موضوعات: آيا مي دانيد
   شنبه 26 مرداد 13921 نظر »

از دیدگاه مقام معظم رهبری ،حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مقتدای بصیرت وصبر هستند.

 

به عقیده ایشان:عصمت امیرالمؤمنین (علیه السلام)قابل تقلیدنیست.شخصیّت امیرالمؤمنین علیه السلامقابل

 

مقایسه با هیچ کس نیست.هر کدام از انسان های بزرگی که ما درمحیط ویا در تاریخ خودمان هم مشاهده

 

کرده ایم،اگر بخواهند با امیرالمؤمنین(علیه السلام) مقایسه شوند، مثل مقایسه ذرّه باآفتاب است؛ قابل

 

مقایسه نیستند؛اما این دو خصوصیت در امیرالمؤمنین علی‌ (علیه السلام) قابل تقلید وپیروی است.کسی

 

نمی تواند بگوید که اگر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) صبر وبصیرت-یعنی بیداری و

 

پایداری-داشت به خاطر این بود که امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود.نه این درست نیست.همه در این

 

خصوصیت بایدسعی کنند که خودشان را به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)نزدیک کنند؛هر کس یه میزان

 

همّت واستعدادخودش باشد.

   شنبه 26 مرداد 1392نظر دهید »

زینب کبرى‌(س) نمونه‌ برجسته‌ تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکى از مهم‌ترین مسائل

تاریخ نشان می‌دهد.زهد، تقوا و پیروی از امام در کنار صبر و استقامت تنها گوشه ای از

دریای بی کران شخصیت حضرت زینب کبری(س) است. بی گمان هرگاه نام مبارک ایشان در

هر محفل و مکانی بتابد،دلها را به یاد حوادث عاشورا و کربلا، مصیبت های آن روز، اسارت

خاندان پیامبر اعظم(ص)و شجاعت ایشان در بیان حقایق می اندازد. به درستی که اگر زینب(س)

نبود، کربلا نبود. اگر رشادت های حضرت زینب(س) نبود، حادثه عاشورا این چنین گسترش پیدا

نمی کرد و اینچنین در تاریخ ماندگار نمی شد.هنگامی که حضرت زینب(س) تولّد یافت، مادرش

زهرا(س) او را نزد پدرش امیرالمؤمنین (ع) آورده وعرض کرد: نام این مولود را بگذار. حضرت

علی (ع) فرمودند: من بر پیغمبر (ص) سبقت نمی‌گیرم .

حضرت زهرا (س) طفل تازه به دنیا آمده را نزد پدر بردند که نام او را بگذارد. جبرئیل نازل شده،

سلام به رسول‌خدا (ص) رساند و گفت: نام این مولود را “زینب” بگذار و این نامی است که خدای

تبارک و تعالی اختیار فرموده. آن‌گاه پیغمبر(ص) را از مصائبی که بر حضرت زینب (س) وارد

می‌شود آگاه نمود. رسول خدا (ص) گریان شده و فرمودند: “هر کس بر زینب (س) گریه

کند اجروثوابش مانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریه نموده باشد”

مادران شهید

من مادران شهدائى را زیارت کردم که بجد و با صدق واقعى میگفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم،

حاضربودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمی گفتند. من مادران و پدرانى را ملاقات کردم که احساس

عزت وافتخارمیکردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شهید شدند. البته حق هم با آنهاست،

عزت و افتخار است؛همان طورى که عمه‌ى ما زینب کبرى‌ (سلام الله علیها) فرمود: ما رأیت الّا

جمیلا؛ جز زیبائى ندیدم.حادثه‌ى کربلا چیز کوچکى است؟ این چشم خدابین، از این حادثه، از این

خونهاى ریخته شده، از این مصیبت سنگین، یک حقیقت زیبا مشاهده می کند؛ “ما رأیت الّا جمیلا”.

من خانواده‌هاى بسیارى را دیدم که همین احساس زینب کبرى‌ در آنها هم بود؛ آنها هم میگفتند: “ما

رأینا الّا جمیلا“. اینهاست که به یک ملت اقتدارمی دهد؛ اینهاست که اعتماد به نفس را در یک ملت

به وجود مى‌آورد؛ اینهاست که تهدیدهاى قدرت هاى مادى دنیا، عربده‌هاى مستانه‌ى دولتهاى متجاوز

و مستکبر دنیا دل آنها را نمی لرزاند.

مقام معظم رهبری

   شنبه 26 مرداد 13921 نظر »

«زیبایی در قرآن» انسان فطرتا زیباطلب است. این جزء فطرت انسان است و شیطان هم از همین

 

فطرت استفاده می‌کند. «زَینَ لَهُمُ الشیطانُ أَعمالَهُم‏» (انفال/۴۸) زیبایی نیاز انسان است. همیشه هم

 

زیبایی عامل نجات نیست. این هم یک مساله است. گاهی ممکن است کسی زیباتر باشد، دختری

 

خوشگل است زودتر خواستگار برایش می‌آید. دختر زشت یا غیرخوشگل می‌گوید: چطور شد

 

ما را خدا خوشگل نیافرید؟ او برایش خواستگار می‌آید و برای ما نمی‌آید. این در عقیده‌اش ‌گیر می‌کند.

 

حضرت امیر می‌گوید: دخترخانم اگر می‌بینی یک نمره، دو نمره شکلت کمتر است، ببین خدا به تو

 

چه کمالی داده است؟ ممکن است خوشگله ۶۲ سال عمر کند و تو ۹۵ سال. منتهی اینهایی که زیبا

 

هستند باید خودشان را حفظ کنند. دختران زیبا، دخترهایی که شکل‌ و‌رو دارند، قرآن می‌گوید که:

 

«اللولُو المَکنُونِ» (واقعه/۲۳) لولو، مکنون و پوشیده است، حراج نیست. زیبا هستی «مکنون.»

 

می‌گوید: «کَأَنهُن الیاقُوتُ وَ المَرجانُ» (الرحمن/۵۸) این زن‌های بهشتی مثل یاقوت و مرجان

 

هستند ولی «لَم یطمِثهن إِنسٌ قَبلَهُم وَ لَا جَان» (الرحمن/۵۶) یعنی زن‌های بهشتی خوشگل هستند

 

اما هیچ‌کس دست به آنها دراز نکرده است. خوشگلی معنایش حراجی نیست. بعضی از این دخترها

 

تا فکر می‌کنند خوشگل هستند، خودشان را حراج می‌گذارند. مفت مرا ببینید. هان! ببینید. بابا قرآن

 

گفته: نگذار تو را ببینند. هرکس می‌خواهد تو را ببیند باید خرجت را بدهد. خانه، ماشین، تلفن، آب، گاز،

 

برق، هرکس نوکر تو شد، تو را ببیند. این دختر می‌گوید: مرا مفت ببینید. خودش را حراج کرده است.

 

حیف هستی!

کلیدواژه ها: زیبایی در قرآن

موضوعات: اخلاق
   جمعه 25 مرداد 13924 نظر »

رازها داری درون سینه پنهان ای بقیع

نیست چشمی که نباشد بر تو گریان ای بقیع

گر شود روزی سکوت خویشتن را بشکنی

هستی از غم می شود بی تاب و حیران ای بقیع

لاله و یاس و شقایق پرپر از باد خزان

خفته در آغوش تو از باغ جانان ای بقیع

مجتبی(ع) دلبند زهرا(س) با دل صد چاک او

گشته از زهر جفا نزد تو مهمان ای بقیع

باقرالعلم النبی(ع) و صادق(ع)و سجاد(ع) را

همچو جان بنموده ای در خویش پنهان ای بقیع

خلق می گویند زهرا(س) خفته در آغوش تو

ریخته بر روی تو اشک فراوان ای بقیع

ای زمین مهمان نوازی کن شکسته پهلویش

پشت درب خانه از بیداد عدوان ای بقیع

بازوی او زخمی و رخساره اش باشد کبود

رحم کن قلب پیغمبر(ص) را مسوزان ای بقیع

حضرت پیغمبر(ص) از نزدیک باشد ناظرت

بیش از این هرگز مکن او را پریشان ای بقیع

روزگاری گنبد و گلدسته هایی داشتی

آب بستند و تو را کردند ویران ای  بقیع

درب های تو برروی زائرانت بسته است

نیست راحت بهر دیدار تو مهمان ای بقیع

کاش می شد مهدی زهرا(عج) زغیبت می رسید

تا که می شد جلوه گر آن قبر پنهان ای بقیع

عالم امکان رها می شد زجور ناکسان

خاک کویت می شد از نو چون گلستان ای بقیع

گرچه داری قلبی از آتش فروزانتر ولی

می شود هر قلب سوزان در تو درمان ای بقیع

ای نگین حلقه ی عالم زغربت غم مخور

عاقبت روزی شود رنج تو پایان ای بقیع



موضوعات: مناسبتها
   جمعه 25 مرداد 13922 نظر »

الف) شاخصه های بسیج

۱-ميدان داري عرصه هاي حياتي و اساسي زندگي

«بسيج يعني به صحنه آمدن و به ميدان آمدن. چه ميداني؟ ميدان چالش هاي حياتي و اساسي(…). اين

ميدان ها،ميدان فکر و دانايي و توليد علم است. ميدان چالش هاي گوناگون براي جبران عقب ماندگي

است.(…) در اين چالش ها، چالش دانايي و علمي هست، چالش توليد فکر هست، چالش سازندگي و

خدمت رساني به مردم هست،چالش دفاع سياسي هست، چالش تهاجم سياسي هست، چالش دفاع نظامي

هست».

۲- پيشتازي

«بسيج بايد جلوتر از همه وارد علم بشود، شما بايد برويد عرصه هاي علمي را، عرصه هاي فن آوري را،

نوآوري هاي علمي و آفاق شناخته نشده علم را تصرف کنيد».

۳- عدالت طلبي

«بسيجي عدالت طلب است. عدالت طلبي به اين نيست که انسان رو در روي کسي بايستد و بگويد تو عدالت

طلب نيستي نه، اين ساز و کار دارد. بايد جامعه به نقطه اي برسد که سياست هاي عدالت طلبانه در آن طراحي

شود.»

۴- احساس «صاحب خانه» داشتن نسبت به کشور

«بسيج يعني آن عنصر دلسوزي که کشور را متعلق به خود و آينده را وابسته به تلاش خود مي داند، نگران است،

چون صاحب خانه است».

ب) بسيج  و نيازهاي اساسي آن

۱- فکر، تحليل و روشن بيني

«بسيجی نيازهايي دارد. نيازهاي اصلي و عنصري و اساسي. نياز اولش به فکر و تحليل و روشن بيني است.

فکر، تفکر و انديشه پردازي- يا به قول شماها کار تئوريک- در زمينه مسائل اسلام، در زمينه مسائل انقلاب،

در زمينه مسائل بين المللي و در زمينه مسائل جاري».

۲- جهاد علمي

«يک نياز ديگر عبارت است از جهاد علمي. جهاد علمي براي شما لازم است. بايد در ميدان هاي علم وارد شويد».

۳- اخلاق و معنويت‌

«يکي از نيازهاي عمده شما مسأله اخلاق و معنويت است.(…) سعي تان اين باشد که گناه نکنيد. فرائض را با شوق

و رغبت انجام بدهيد. از ياد خدا غفلت نکنيد. با قرآن انس پيدا کنيد. در محيط هاي گوناگون که با همديگر هستيد،

سعي کنيد به دينداري و معنويت يکديگر کمک کنيد. شما به يک معنا شبيه ما طلبه ها هستيد؛ مردم از طلبه ها انتظار

بيشتري دارند، از بسيج هم انتظار بيشتري دارند».

۴- اتاق فکر

«از جمله نيازهاي شما مجموعه انديشه ورز است. يک مجموعه فکري درست کنيد»

۵- مراقبت از نفوذي ها

«يکي از نيازها، گزينش افراد با صلاحيت در بخش هاي مختلف اين تشکيلات بزرگ است. امام (رضوان الله عليه)

هميشه به همه توصيه مي کردند از نفوذي ها بپرهيزيد.»

ج) بسيج و راهبردهاي آن

۱- هوشياري توأم با عدم محافظه کاري

«محافظه کار نشويد و همواره بسيجي- به همان معناي مثبت و پرخون و پرتپش- باقي بمانيد. البته دنباله اين که

مي گويم «محافظه کار نشويد»، اين است که «ولي هوشيار هم باشيد».(…) گاهي اوقات دشمن کار را به گونه اي

ترتيب مي دهد که حرف حقي از زبان يک نفر صادر شود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا مي خواهد اين حرف

حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون مي خواهد پازل خودش را کامل کند. اينجا حرف حق را نبايد زد. پازل

دشمن را نبايد کامل کرد».

۲- نگاه فراجناحي به پديده هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي

«مطالب را از بالا سر خطوط سياسي و جناح بازي ها ديدن، همان چيزي است که من از شما توقع دارم. بسيج

در عين آن که يک تشکل نظم يافته و برخوردار از سازماندهي است، نه در جناح هاي سياسي هضم و حل مي شود

و نه خود را رقيب سازمان هاي دیگر متعارف مي شمرد»

۳- توجه همزمان به ظاهر و باطن

«به عمق ها توجه کنيد و آن را بطلبيد. از ظواهر هم دست نکشيد. اين خطاست که کسي خيال کند يا توهم کند

که بايد باطن را درست کرد، ظاهر مهم نيست. نخير، همين ظاهر، انسان را به وادي هاي گوناگون مي کشاند. ظاهر

ديني، ظاهر اسلامي، پاي بندي به تعبد ديني، همين مجالس دعا، همين مجالس توسل به ائمه (عليهم السلام) لازم

است، منتها همه اين ها را با دانايي همراه کنيد.»

   جمعه 25 مرداد 1392نظر دهید »

حجت السلام و المسلمين قدس، امام جمعه کلاچاي که خود سال‌ها در درس ايشان حضور داشته است

مي‌گويد:«روال حضرت آيت الله بهجت اين بود که پيش از شروعِ درس، حدود ده دقيقه موعظه مي‌کرد؛

ولي نه با عنوان موعظه؛ بلکه با عنوان حکايت حال بزرگان گذشته. و معلوم بود که منظور اصلي آيت

الله مصباح يزدي که سال‌ها در درس خارج فقه ايشان شرکت مي‌کردند(15سال)، افزون بر استفاده

علمي،استفاده از روحيه ملکوتي آقا بوده است.»


آيت الله مصباح در اين باره مي‌گويد:«حضرت آيت الله بهجت گاهي داستاني را يا حديثي را نقل مي‌کردند

که براي ما تعجب آور بود، ايشان چه اصراري دارند که بر مطالب معلوم و روشن تکيه مي‌کنند، از جمله

مطلبي که ايشان در تذکّرات پيش از درس اصرار مي‌کردند؛ امامت اميرالمؤمنين(ع) بود، ما تعجب مي‌کرديم

که ما مگر در آن حضرت شک داريم که ايشان اين قدر اصرار دارند که دلائل امامت حضرت علي(ع) را براي

ما بيان کنند. يک خورده ته دلمان گله مند بوديم که چرا به جاي اين مطالب يک چيز‌هايي که بيشتر حاجت ما

است(در امور اخلاقي و معنوي) مطالبي را نمي‌گويند. اما بعد از اين که به پنجاه ـ شصت سالگي رسيديم، در

بسياري از مباحث ديديم که آن نکته‌هايي که ايشان چهل سال پيشتر در درسشان درباره امامت علي(ع) مي‌فرمودند

به دردمان مي‌خورد. گويا ايشان آن روز را مي‌ديد که يک مسائلي بنا است در آينده مورد غفلت و تشکيک قرار

بگيرد. شايد اگر توجه‌هاي ايشان نبود، ما انگيزه‌اي نداشتيم درباره اين مسائل مطالعه‌اي داشته باشيم، حتي از

نکته‌هايي که ايشان چهل سال پيش بيان مي‌کردند، امروز بنده در نوشته هايم در مورد مسائل اعتقادي يا جاهاي ديگر

استفاده کرده‌ام.»


موضوعات: اخلاق
   جمعه 25 مرداد 13921 نظر »

1 ... 107 108 109 ...110 ... 112 ...114 ...115 116 117 ... 139

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 106
  • دیروز: 244
  • 7 روز قبل: 2096
  • 1 ماه قبل: 9072
  • کل بازدیدها: 173504
نماز حاجت