دکتر سيد عبدالحسين طباطبايي مي گويند: مراقبت در عبادت، تعبد و تقيد امام در مسايل شرعي بر همه کس

روشن است . التزام هميشگي ايشان به انجام حتي مستحبات و ترک مکروهات از روزگار جدايي ايشان تا هنگام

ارتحال از جمله مطالبي است که بارها نقل شده است. ايشان حتي در شرايط بحراني بيمارستان هم معمولاً نماز شبشان

ترک نشد. مستحبات نماز را حتماً به جاي مي آورند؛ حتماً عطر  مي زدند، محاسن را شانه مي کردند و عمامه بر سر

مي گذاشتند. گفتن اين مسايل آسان است ولي در نظر بگيريد، بيمار کهن سالي را که با ضعف و درد و تب، دوران دشوار

بعد از عمل جراحي را مي گذراند، مقادير زيادي دارو از طريق سرم به بدن متصل است و امکان شستن ندارد و ماسک

اکسيژن بايستي بر دهان و بيني باشد، آن وقت به طور دايم به فکر ساعت نماز باشد و مستحبات را هم با همان حال به جاي

بياورد. در حالي که کيسه خون به دست وي وصل است، فارغ از همه محيط اطراف به نماز شب بپردازد .

چند ساعت آخر عمر امام همگي در حال نماز گذشت. چون حال شان مناسب نبود با اشاره دست رکوع و سجود را به جاي

مي آورند و با مختصري حرکت دادن سر و حرکات مختصر دست و پا نماز مي خواندند، زيرا ديگر قدرت نشستن نداشتند .

 

برگرفته از فصل صبر.علی الله سلیمی.ص196



موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 12 خرداد 13922 نظر »

پادشاهی پس از اینكه بیمار شد گفت:  «نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم

که بتواند مرا معالجه کند».

تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند  تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،

اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت : که فکر می کند می تواند شاه را معالجه

کند، اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید،  پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه

می شود. شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد. آن ها در سرتاسر

مملکت سفر کردند  ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.  حتی یک نفر پیدا نشد که

کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود.

آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی

داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.

خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند. آخرهای یک شب،  پسر شاه

از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.

« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام. سیر و پر غذا خورده ام و می توانم دراز

بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»

پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و

به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.

پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود

که پیراهن نداشت!!!!!


موضوعات: اخلاق
   یکشنبه 12 خرداد 13922 نظر »


خدایا مگذار دعا کنم

که مرا از دشواریها و خطرهای زندگی

مصون داری

بلکه دعا می کنم در رویارویی با آنها

بی باک و شجاع باشم

مگذار از تو بخواهم که درد مرا تسکین دهی

بلکه توان چیرگی بر آن را به من ببخش!!

 


موضوعات: دلنوشته
   یکشنبه 12 خرداد 13922 نظر »


توی سنگر با او و چند تا دیگه از بچه ها نشسته بودیم . یکی از بچه ها وارد شد،

پانزده - شانزده ساله به نظر میرسید،مثل بقیه جوان تر ها، شیفته فرهاد شده بود

و نشانی منزلش را می خواست.

فرهاد مکثی کرد و آرام سرش را بالا آورد و گفت:” شما لطف دارین، ما در خدمتتون

هستیم، خیابون های شیراز رو بلدی؟ -بله -قصردشت،سوار ماشین که شدی میگی

دارالرحمه،قبرستون جدید…. صدای خنده بچه ها جوان را گیج کرده بود،فرهاد پیشانی

جوان را بوسید و گفت:بنویس کاکو…برای مزاح بود… بنویس دارالرحمه،قطعه شهدا…،

ردیف…،پلاک…. بسیحی جوان رفت،روزها گذشت بچه ها یکی یکی شهید شدند…

جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمه

سپردند.وقتی به شوق زیارت مزار او به راه افتادم یک نفر زودتر از من به آنجا رسیده

بود،همان بسیجی جوان،نشانی را درست آمده بود.


سردار شهید فرهاد شاهچراغی
تولد:14/1/1340شیراز
سمت:فرمانده گردان
شهادت:13/9/1360سردشت کردستان


امام خمینی(ره):


عزیزم از جوانی به اندازه ای که باقی است استفاده کن که در پیری همه

چیز از دست می رود و حتی توجه ات به آخرت و خدای تعالی.


موضوعات: در محضر شهدا
   شنبه 11 خرداد 13921 نظر »

امام خمینی (ره )در مورد معیارهای انتخاب ریاست جمهوری می فرمایند:

منتخبین شما نباید به شرق و غرب توجه داشته باشند. کسانی که شما انتخاب می کنید

باید به اسلام توجه داشته باشند،مقدرات خود را به دست کسانی بسپارید که در همه

زمینه ها به درد کشور می خورند.

شما جوان ها و همه قشرهاى ملت بايد با بيدارى به پيش برويد. وقتى بناست كه

سرنوشتيك ملتى به دست خودش باشد كه بحمداللَّه به اينجا رسيديد و امروز كسى

به شما تحميل نمی‏كند چيزى را و شما آزاديد در اينكه سرنوشت خودتان را تعيين كنيد،

در اين مرحله هم من اميدوارم كه با روشن بينى، با تفكر، با مآل انديشى اين مراحل

را طى كنيد. و من اميدوارم كه اشخاصى كه كانديدا شدند براى رياست جمهورى شما

توجه كنيد و كسى كه از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ سوابقِ خوب، پيوسته به هيچ

طرفى نه شرقى باشد، نه غربى باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان

باشد، پيرو احكام اسلام‏ باشد، ملى باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت

باشد، سوابقش خوب باشد، در رژيم سابق هيچ گاه وارد نشده باشد و با اجانب پيوند

نداشته باشد، از خودتان باشد و براى خودتان. اختيار دست شماست.


باشد که سخنان این بزرگوار را سرلوحه کارهایمان مخصوصا در امر

انتخاب اصلح قرار دهیم.


 

 

 


موضوعات: سیاسی
   پنجشنبه 9 خرداد 13922 نظر »


مرحوم نخودکی عالم و عارف کامل در توصیه هایی ارزشمند به فرزندشان راه رستگاری

و نجات از مشکلات را با 14توصیه به ایشان و سایر مخاطبین اعلام کردند.

اول: آن‌که نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آن‌ها به جای آوری.

دوم: آن‌که در انجام حوایج مردم، هرقدر که می‌توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان

کار بزرگ از من ساخته نیست،‌زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او

را یاری خواهد فرمود.

سوم: آن‌که سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری، ‌در راه ایشان خرج

و صرف کنی و از فقر در این کار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه‌ای

نیست.

چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.

پنجم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.

ششم: بدان‌که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می‌شود و به عکس،

اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می‌بخشد.

هفتم: بدان‌که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری

شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این

اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است.

هشتم: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و

اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است.عمده همّ حقیر، اصلاح

قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیوم» سحرگاه برای همین است.

نهم: بین‌الطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه،

سوم قرائت قرآن و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بوده‌اید،

شکری کنید؛ و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافته‌اید، استغفار کنید.

دهم: دیگر آن‌که هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شب‌ها قدری در بی‌اعتباری

دنیا و انقلاب آن فکر نمایید وملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک می‌کند.

نخست موعظه پیر می‌فروش این بود/ که از معاشر ناجنس احتراز کنید

یازدهم: در مورد ذکر، در آغاز چند صلوات فرستاده و دل را حاضر کنید و بعد مشغول

ذکر شوید.

دوازدهم: برای توفیق تهجد و گشایش در کار؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً

یس غفلت منما.

سیزدهم: حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردان بد و شرور در مزاج آدمی پدید می‌آید،

جز به وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح زایل نمی‌گردد.

چهاردهم: بزرگان خیلی بر احتراز از مجالست با منکرین تأکید دارند و گفته‌اند ضرری

که یک وسوسه به وجود می‌آورد، در طول سال‌های دراز ممکن نیست بتوان آن را رفع کرد.


 برگرفته از کتاب نشان از بی نشانها


موضوعات: اخلاق
   پنجشنبه 9 خرداد 13921 نظر »

آقاى غرويان  مى نگارد:

از محضر آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) سؤ ال شد: حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد

مى گذرد امّا هنوز لذتى از عبادت و به خصوص نمازمان احساس ‍ نكرده ايم ، به نظر

شما چه بايد بكنيم كه ما نيز اقلاًّ اندكى از آنچه را كه ائمه و پيشوايان معصوم عليهم

السّلام فرموده اند، بچشيم ؟

معظّم له در حالى كه سر را تكان مى داد فرمود: آقا، عامّ البلوى است ! اين دردى

است كه همه گرفتاريم ! عرض شد: آقا، به هر حال مراتب دارد و مساءله نسبى است ،

بعضى همچون شما مراتب عالى داريد و ماها هيچى نداريم ، ماها چه بايد بكنيم ؟ باز در

جواب فرمود: شايد من مرتبه شما را تمنّا كنم . عرض شد: حاج آقا مساءله تعارف در كار

نيست و يك واقعيتى است.باز ايشان در جواب با فروتنى و تواضع خاصّى فرمودند كه :

عَمَّتُك مِثْلُك ! و مرادشان از اين ضرب المثل اين بود كه من هم مثل شما هستم .

   به هر حال…..

 پس از چند بار اصرار فرمودند: اين احساس لذّت در نماز يك سرى مقدمات خارج از

نماز دارد، و يك سرى مقدمات در خود نماز.آنچه پيش از نماز و در خارج از نماز بايد

مورد ملاحظه باشد و عمل شود اين است كه : انسان گناه نكند و قلب را سياه و

دل را تيره نكند و معصيت ، روح را مكدّر مى كند و نورانيت دل را مى برد. و در هنگام

خود نماز نيز انسان بايد زنجير و سيمى دور خود بكشد تا غير خدا داخل نشود، يعنى

فكرش را از غير خدا منصرف كند و توجّهش به غير خدا مشغول نشود. و اگر به طور غير

اختيارى توجّهش به جايى منصرف شد، به محض التفات پيدا كردن بايد قلبش را از

غير خدا منصرف كند.

 آقاى قدس يكى از شاگردان آيت الله بهجت (ره) نيز مى گويد: روزى از آقا پرسيدم:

آقا، چه كار بكنم در نمازم حضور قلب بيشتر داشته باشم ؟ آقا ابتدا سر به پايين افكند

سپس سرش را بلند كرد و فرمود: روغن چراغ كم است .

من به نظر خودم از اين جمله اين معنى را فهميدم كه يعنى معرفت كم است و ايمان

قلبى و باطنى ضعيف است ، و گرنه ممكن نيست با شناخت كافى ، قلب حاضر

نباشد. 

آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى نيز مى گويد: گاهى از آقا سؤ ال مى-

كردند: چه كنيم در نماز، حضور قلب داشته باشيم ؟ و ايشان دستورالعملهايى

مى فرمودند، يكى از آنها اين بود كه مى فرمود:وقتى وارد نماز مى شويد هنگام

خواندن حمد و سوره به معناى آن توجه كنيد تا ارتباط حفظ شود.

 


موضوعات: نماز
   پنجشنبه 9 خرداد 13922 نظر »

1 ... 123 124 125 ...126 ... 128 ...130 ...131 132 133 ... 139

 << < آذر 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 0
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 703
  • 1 ماه قبل: 5368
  • کل بازدیدها: 211793
نماز حاجت



 
مداحی های محرم