انقلاب ایران، در نوع خود، و نیز در مقایسه با دیگر انقلابهای جهان، از لحاظ تکوین، حرکت، روند و نتیجه آن دارای ویژگیهای کم نظیری بود.
وجه مشترک پیدایش همه انقلابها، کم و بیش یکسان است.همگی ریشه طبقاتی و اجتماعی دارند، هنگامی که ظلم و فساد و بیکفایتی نظام حاکم
تحملناپذیر شد، توده ها به حرکت در می آیند، طغیان میکنند، نمایندگان سنتی خود را کنار میزنند و موانعی را که بر سر راهشان قرار دارد،
درهم میکوبند تا رژیم حاکم را بر اندازند و به جای آن نظام جدیدی که امیال و خواستهای آنها را تامین کند، بر پا سازند. کمتر انقلابی است
که صرفا ملی یا میهنی باشد. صرف وجود محرومیتهای اقتصادی در جامعه، برای برانگیختن شورش و انقلاب، بسنده نیست.هیچ انقلابی
موفق نمیشود مگر آنکه بر نیروهای مسلح تسلط پیدا کند، یا توان روحی و کارایی آن نیروها را تضعیف نماید و یا اینکه، آن نیروها، به
انقلابیون بپیوندند.عواملی که انقلاب را شتاب میبخشد، بیزاری از اشرافیت، ناسازگاریهای اجتماعی و اقتصادی و شدت محرومیتهای
تحمل ناپذیر، میان آنچه مردم میخواهند و آنچه به دست می آورند، میباشد.
انقلاب، بالفعل یک رویداد غیر مترقبه است.در یک انقلاب اصیل، همه قشرهای جامعه شرکت دارند، هدفهای انقلاب، در برگیرنده خواستهای
اکثریت جامعه است،در آغاز، تودهها با یک برنامه مدون و از پیش تهیه شده، برای ساختار نظام و جامعه جدید، به عرصه انقلاب نمیروند.
انگیزه تودهها، در آغاز، براندازی نظامی است که دیگر قادر به تحمل آن نیستند.رهبران و پیشتازان انقلاب، برنامه بازسازی جامعه را، در
نظام آینده تهیه میکنند و پس از تایید مردم آن را به اجرا میگذارند.
شخصیت امام خمینی رحمت الله علیه
مطالعه و تحلیل علل پیروزی سریع انقلاب سال 1357 بدون بررسی شخصیت آیت الله خمینی دشوار و حتی ناممکن است.امام خمینی در
پیروزی انقلاب اسلامی، همان نقشی را ایفا کرد که لنین در انقلاب کبیر روسیه، مائوتسه تونگ در انقلاب چین و فیدل کاسترو، در انقلاب
کوبا.با این تفاوت که لنین حزب کمونیست را پشتسر خود داشت و پس از پیروزی انقلاب فوریه 1917 وارد لنینگراد شد.مائو رهبر حزب
کمونیست چین بود و به نیروهای مسلح ومجهزی که ماهها با ارتش چیانکایچک در بخشهائی از خاک چین جنگیده بودند، فرماندهی داشت،
فیدل کاسترو نیز، با هزاران چریک و هواخواه، تجربه سه سال (59 - 1956) مبارزه مسلحانه دشواری را با رژیم باتیستا پشتسرگذاشته بود.
در صورتی که امام خمینی هیچ نوع سازمان سیاسی و نیروهای نظامی در اختیار نداشت، ستاد رهبری او، در خارج از ایران بود، از «مسجد»
به عنوان سنگر مقاومت و مبارزه استفاده کرد و در اوج انقلاب، وارد ایران شد.
برجسته ترین خصیصه امام خمینی، صراحت بیان، بی پروایی و شجاعت فوق العاده و کم نظیرش بود، تا بدان حد، که در میان روحانیون و
سیاستگران دو قرن اخیر ایران، هیچ کس به پای او نرسید.در دورانی که محمد رضا شاه، همه مخالفان، اعم از ملیون، چپ گرایان، توده ای ها،
مالکان بزرگ و نخبگان سنتی را سرکوب کرده و یا از صحنه خارج نموده بود، امام خمینی، یکه و تنها، علیه او قد علم کرد.وی در سخنرانی
خرداد 1342 (عاشورا 1383) محمد رضا شاه را با چنان شدت و حدتی به باد سرزنش و حمله گرفت، که تا آن روز سابقه نداشت.
در آن سخنرانی تاریخی امام خمینی شاه را «بدبخت!» ، «بیچاره!» ،«نوکر اسرائیل!» و «فرمانبر آمریکا!» خواند.
زیرکی، هشیاری، موقع شناسی، از خصایص برجسته دیگر ایشان بود.در دورانی که مال اندوزی، تجمل گرایی، فساد و نادرستی، در میان طبقه
بالای جامعه،حتی میان برخی از روحانیون، رواج یافته بود، آیت الله خمینی، همان زندگی بسیار ساده و بدون تکلف گذشته را حفظ کرد.در
شناسایی جامعه ایران، تبحر خاصی داشت و زمان شروع مبارزه و حمله را به خوبی تشخیص داد.در دوران چهارده ساله تبعید، با ایراد
سخنرانیها، ارسال پیامهای کتبی و شفاهی به وسیله کاست، مردم ایران و جهان را از نقاط ضعف شاه و فساد و بیدادگری رژیم او، آگاه
ساخت، همکاری دولت ایرانبا اسرائیل غاصب، وابستگی اقتصادی،سیاسی و نظامی ایران به غرب، بالاخص بهآمریکا، غارت بیت المال،
خرید روز افزون جنگ افزار، نابودی کشاورزی، بالا رفتن قیمتها، کمبود مسکن،تباهی فرهنگ، ثروتمندتر شدن اغنیا و فقیرتر شدن
مستضعفان، نقض قوانین حقوق بشر،پایمال کردن قانون اساسی، سانسور مطبوعات، محو آزادیهای مردم، سرکوب مخالفان، اوجگیری فساد
در همه شئون کشور و….از مواردی بود که در بیانات و پیامهای امام خمینی بدان استناد میشد و شاه را عامل همه نابسامانیها،میدانست و
لزوم اتحاد همه قشرهای جامعه را برای ادامه مبارزه تاکید میکرد.
اللّهم عَجِّل لِوليّكَ الفَرج
قال المهدي(عليه السلام):
فإنّا يُحيطُ عِلمُنا بِأنبَائِكُم وَلا يَعزِبُ عَنّا شَئٌ مِن أخبَارِكُم
همانا از اوضاع شما كاملا آگاهيم وهيچ يك از احوال شما بر ما پوشيده نيست.
بحارالانوار ج53ص175
پيامها:
1.ائمه اطهار(عليهم السلام) به تمام حالات انسان آگاهي واحاطه كامل دارند.
2.اعتقاد به نظارت امام زمان(عليه السلام) بر اعمال انسان عامل مهمي در درست انجام دادن كار است.
3.همه انسانها در دايره علمي امام زمان(عليه السلام) قرار دارند.
4.امام زمان (عليه السلام) به اذن خدا ظاهر وباطن ما را مي بيند.
5.غايب بودن امام زمان(عليه السلام) مانع از ديدن اعمال نمي شود.
قال المهدی علیه السلام:
فَلیَعمَل کُلُ امِرءٍ مِنکُم ما یُقَرِبُ بِه مِن مَحَبتِنا
هر یک از شما باید به آنچه اورا به محبت ما نزدیک می سازد عمل نماید.
الاحتجاج.ج2
پیام ها:
1. عملکرد انسان باید در مسیر کسب رضایت و محبت خدا و اهل بیت علیه السلام باشد.
2. انسان باید برای انجام عمل خداپسندانه برنامه ریزی داشته باشد.
3. محبت به اهل بیت علیه السلام برای انسان فرصت و عمل مهم در رسیدن به سعادت است.
4. جلب محبت اهل بیت علیه السلام یک تکلیف است.
5. محبت حقیقی ما به اهل بیت علیه السلام سبب محبت آنها به ما می شود.
ادب
اخلاق، یكی از عناصر مهم شخصیت انسان است، و كاشف كیفیت ذات، و درون اوست.
امام رضا علیهالسلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب كردند، همچنین انسانیت آن
حضرت، یگانه و بیمانند بود،و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود كه خود آن حضرت، یكی از نگهبانان و امانتداران و
وارثان اسرار آن به شمار میرفت. از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده، كه گفته است:
من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با كسی درشتی كنند.من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن
كسی را پیش از فراغ از آن، قطع كند. هرگز درخواست كسی را ،كه قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند. هرگز پاهای خود را، جلو
همنشین، دراز نمیكردند. هرگز در برابر همنشین تكیه نمیكردند. هرگز او را ندیدم،كه غلامان و بردگان خود را بد گویند. هرگز او را
ندیدم، كه آب دهان بیندازند. هرگز او را ندیدم، كه قهقهه بزند، بلكه خندهاش تبسم بود. تا آنجاكه میگوید: هر كه بگوید در فضلیت، كسی
را مانند او دیده، از او باور نكنید.
زهدامام علی بن موسی الرضا علیه السلام جامع تمام فضائل بودند، به طوری كه تمام صفات عالی در ایشان جمع شده بود. خصایص شریف
امام رضا علیه السلام قسمتی از صفات جدش، بزرگترین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود كه از میان پیامبران ممتاز بودند.
ایشان درباره زهد به نقل از پدرانشان میفرمودند زاهد آن است كه حلال دنیا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنیا را از ترس عقاب ترك میكند.
صبر و مقاومت
یكی از اصول مشترك در زندگانی امامان كه همواره در زندگی آنها مشاهده گردیده صبر و مقاومت است. این بزرگواران الگوی بزرگ صبر
و قهرمان مقاومت بودند.در بررسی زندگی امام رضا علیه السلام میبینیم كه ایشان نیز همچون دیگر امامان نمونه كامل این صفت اخلاقی بودند.
شاید بتوان از موقعیتهای دشواری كه ایشان با آن رو به رو شدند زمانی كه مأمون این بزرگوار را به خراسان دعوت كرد نام برد.
ایشان برای وداع خانه خدا به مكه رفتند لحظه جدایی آن حضرت از فرزندش ابی جعفر محمد بن علی جواد (علیه السلام) بود كه ایشان با دلی
استوار و مطمئن به قضا و قدر الهی این مصیبت را تحمل كردند شكیبایی و بردباری آن حضرت در دوره خلافت مامون در برابر سیاستها
مرموز و پشت پرده او به ویژه جریان ولایتعهدی درجه صبر و تحمل آن حضرت را برای ما آشكار میكند.
سخاوت
از اصول اخلاقی كه در زندگی همهی امامان فراوان دیده شده است جود و سخاوت است. سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، یعنی انسان از
امكانات مادی و معنوی كه در اختیارش وجود دارد فقط خودش استفاده نكند بلكه با بخشش به دیگران قسمتی از مشكلات آنها را حل كند و
دیگران را از نعمتهایی كه خداوند به او داده،چه نعمت مادی و چه نعمتهای معنوی مانند علم برخوردار كند.
سخاوت از «سخاء» گرفته شده است و «سخا النار و یسخوها»، یعنی این كه اگر خاكستر آتش را از آتش پاك كنیم، بهتر میسوزد و
روشناییاش بیشتر میشود، بنابراین تعریف سخاوت كه از همین ریشه است موجب روشنایی و گرم كردن كانون خانوادههای بینوایان
میشود شاید بهترین تعریف درباره سخاوت بیان امام رضا علیه السلام باشد كه فرمودند:
«السخی یاكل من طعام الناس لیاكلوا من طعامه و البخیل لایاكل من طعام الناس لئلا یاكلوا من طعامه»؛
انسان سخاوتمند از غذای دیگران میخورد تا از غذای او بخورند، ولی انسان بخیل از غذای دیگران نمیخورد تا از غذای او نخورند.»
منابع:
1.المکتبه الاسلامیه.محمدباقر مجلسی ص90-91
2.عیون اخبار الرضا.ابن بابویه.صدوق.ج1.ص628
3.عیون اخبار الرضا.ابن بابویه.صدوق.ج2.ص529
4.اصول اخلاقی امامان.محمد مهدی اشتهاردی.ص53
<< 1 ... 128 129 130 131 132 133 ...134 ...135 136 137 138 139 >>