غم ِ غم می خورم و غم شده مهماندارم
غیر غم کس نبود تا که شود غمخوارم
گرچه از زهر هلاهل جگرم می سوزد
می دهد خاطره ی کوچه فقط آزارم
خانه ی امن مرا همسر من میران کرد
محرمی نیست که گردد زمحبت یارم
هرچه می خواست به او هدیه نمودم اما
پاسخی نیست به جز سینه ی آتش بارم
روزه بودم طلبیدم چو از او جرعه ی آب
خون دل شد زجفا قوت من و افطارم
می زند زخم زبان لیک نگوید گنهم
خود نداند زچه برخاسته بر پیکارم
من همان زادهی عشقم که بطفلی محزون
شاهد مادر خود بین درو دیوارم
هرگز از از خاطره ام محو نشد کودکیم
پاره پاره جگر از میخ در و مسمارم
تیر باران شده از کینه تن و تابوتم
تحفه از همسر بی مهر و وفایم دارم
قبر ویران شده از خاک بقیع می گوید
بهر مظلومی من این سند و آثارم
«حبیب اله موحد»
رحلت جانگداز پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله تسلیت باد
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
برگو که مرتضی چه شنیده کنار او
رنگش چنین زطرح مسائل پریده است
اینجا همه برای شما گریه می کنند
چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است
این روزها به پشت در خانه ات مرو
گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است
جان حسین و جان حسن جان مرتضی
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
« کمال مومنی»
آية المنافق ثلاث : اذا حدث كذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خيانت نمايد .
«صحيح مسلم ، كتاب الايمان ، ح89»
لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
(بحارالانوار،ج،83ص20)
خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
«و من يخرج من بيته مهاجرا الي الله و رسوله ثم يدرکه الموت فقد وقع اجره علي الله»نسا-100
درگذشت عالم رباني، معلم اخلاق مرحوم مغفور حضرت آيتالله مجتبي تهراني که عمري طولاني
را در خدمت به اسلام و مسلمين و مذهب حقه اهل بيت عليهم السلام و حوزههاي علميه ديني
به ويژه حوزه علميه تهران سپري و طلاب و فضلاي بسياري از محضرش بهرهمند شدند،
ثلمهاي است جبران ناپذير. اين عالم رباني، عمر شريف خود را در راه کسب علوم ديني وترويج
و گسترش معارف و فرهنگ اسلامي سپري نمود و طلاب و فضلا و جوانان بسياري از مکتب
درس اخلاق او بهره بردند. حضرت آيتالله تهراني عمر پربرکت خويش را صرف احياي دين و تبيين و
نشر احکام و معارف نوراني الهي نمود و شاگردان زيادي از محضر او سيراب گشتند و بدون ترديد
طلاب و فضلاي حوزههاي علميه برادران و خواهران به ويژه حوزه علميه تهران خدمات اين عالم جاهد
را از ياد نخواهند برد.
حوزههاي علميه خواهران اين ضايعه بزرگ را به محضر حضرت ولي عصر(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامي
مدظله العالي، بيت مکرم و معزز ايشان و تمامي پويندگان راه اخلاق و فضيلت و پژوهندگان فقه جعفري
تسليت ميگويد و براي آن عالم فرهيخته و مجاهد علو درجات از خداوند منان مسئلت دارد.
مرکز مديريت حوزههاي علميه خواهران سراسر کشور
از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند: «در روز اربعین هنگامی که روز بلند شد
زیارت میکنی و میگویی: سلام بر ولی خدا و حبیب او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او،
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده او، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آقایی که در
میان امواج بلا گرفتار آمد و کشته اشک روان است. آنگاه امام صادق علیه السلام فرمودند: علیه آن
حضرت هم دست شدندکسانی که دنیا فریبشان داده بود و بهره خود را در ازای بهایی ناچیز فروختند
و آخرت خویش را به قیمت ناچیز حراج کردند. در چاه هوا و هوس فرو رفتند و تو و پیامبرت را به
خشم آورده و مطیع بندگان شقی گردیدند؛ امام حسین علیه السلام در مقابل آنان تن به ذلت نداد و
با آنان با شکیبایی به جهاد پرداخت تا آن گاه که خونش را ریختند و اهل بیتش را به اسارت بردند».
از پرهای سوخته و خیمه های خاکستر چهل روز می گذرد، از شانه های بی تکیه گاه
و چشم های به خون نشسته، از لحظاتی که سیلی می وزید و صحرا در عطشی طولانی،
ثانیه هایش را به مرگ می بخشید . حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه های
داغ مکرر می کنیم.
چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گیریم .
« ای چرخ! غافل که چه بیداد کرده ای!».
از شام تا کربلا
از کربلا تا شام ، حکایت سرهای جسور شماست که شمشیرها را به خاک افکند.
من از روایت خونابه و خنجر می آیم، از شعله های به دامن نشسته و فریادهای بی یاوری.
امروز اربعین خورشید است، چگونه پرندگان بر شاخه های درختان روضه می خوانند!
چگونه ابرها فشرده، فراقی عظیم، پهنه زمین را می بارد.
رفته اید و پس از شما ، جاده ها ،اسیر همیشگی زمستانی همیشگی اند .
پرواز ناگهانی شما آتشی است که هرگز فرو نمی نشیند. زخم عاشورا همیشه تازه است .
پاییز را دیده ای؟ چگونه نوباوگان تابستان را به زمین می ریزد و سر و روی جهان ره بهزردی می نشاند ؟
اکنون دیری است که پروانه های هاشمی مان را شعله های یزیدی بر تپه های خاکستر فرو ریخته اند.
در راستاي اجراي منويات مقام معظم رهبري در خصوص راه اندازي كرسي هاي آزاد انديشي و نظريه پردازي، همايشي با موضوع نقد تفكر محدوديت هاي حقوقي زن در اسلام در تاريخ يكشنبه (91/10/3) در مدرسه برگزار گرديد.
در اين محفل حجج اسلام اسماعيل نيا، هراتي، باقي زاده، مظهري، ايماني، الهي و اسكندري همچنين سركارخانم رضازاده حضور داشتند.
آقاي باقي زاده به عنوان استاد صاحب نظر كرسي، آقاي مظهري به عنوان منتقد و آقاي اسكندري به عنوان رئيس جلسه و جمع كننده ي بحث در كرسي ايفاي نقش كردند.
در پايان به سوالات طلاب پاسخ داده شد و بعد از اتمام كرسي آزادانديشي جناب آقايان اسماعيل نيا و هراتي از پژوهش بازديد به عمل آورده و صحبت هايي راجع به امكانات پژوهشي مدرسه و همچنين پايان نامه هاي سطح سه و مشكلات طلاب رد و بدل شد.
<< 1 ... 128 129 130 131 132 133 ...134 ...135 136 137 138 139 >>