« فرازهایی از زیارت اربعین | اولين كرسي آزاد انديشي در مدرسه » |
از پرهای سوخته و خیمه های خاکستر چهل روز می گذرد، از شانه های بی تکیه گاه
و چشم های به خون نشسته، از لحظاتی که سیلی می وزید و صحرا در عطشی طولانی،
ثانیه هایش را به مرگ می بخشید . حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه های
داغ مکرر می کنیم.
چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گیریم .
« ای چرخ! غافل که چه بیداد کرده ای!».
از شام تا کربلا
از کربلا تا شام ، حکایت سرهای جسور شماست که شمشیرها را به خاک افکند.
من از روایت خونابه و خنجر می آیم، از شعله های به دامن نشسته و فریادهای بی یاوری.
امروز اربعین خورشید است، چگونه پرندگان بر شاخه های درختان روضه می خوانند!
چگونه ابرها فشرده، فراقی عظیم، پهنه زمین را می بارد.
رفته اید و پس از شما ، جاده ها ،اسیر همیشگی زمستانی همیشگی اند .
پرواز ناگهانی شما آتشی است که هرگز فرو نمی نشیند. زخم عاشورا همیشه تازه است .
پاییز را دیده ای؟ چگونه نوباوگان تابستان را به زمین می ریزد و سر و روی جهان ره بهزردی می نشاند ؟
اکنون دیری است که پروانه های هاشمی مان را شعله های یزیدی بر تپه های خاکستر فرو ریخته اند.
سلام
از تلاش شما برای تبلیغ در فضای مجازی تشکر می کنم
اگر برای پست ها از فونت tahomaبا سایز 3 یا 4 استفاده کنید.
فکر کنم صفحه زیباتر شود.
موفق باشید
ای مرمان رد شده از هفت شهر عشق
رحمی به ساکنین خم کوچه ها کنید….
التماس دعا
آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
فرا رسیدن اربعین سالار شهیدان بر شما
تسلیت و تعزیت باد
در پناه حق پیروز باشید.
فرم در حال بارگذاری ...