حکمت 23 نهج البلاغه: اولویت عمل بر حسب و نسب
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ [حَسَبُهُ] نَسَبُهُ.
و فرمود (علیه السلام): هر كه در كارها درنگ كند، شرف نسب، سبب سرعت در كارش نشود.
اگر حق ما را بگيرند…
اين جمله حکمت آميز خواه مقارن ايام سقيفه گفته شده باشد يا در شوراى شش نفره عمر براى انتخاب خليفه پس از او، اشاره به مسئله خلافت دارد که حق مسلّم اهل بيت و امير مؤمنان على(عليه السلام) بود. مى فرمايد: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) وگرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هرچند زمانى طولانى اين سير در تاريکى بگذرد»; (وَقَالَ(عليه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَإِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الاِْبِلِ، وَإِنْ طَالَ السُّرَى).
با توجه به اين که «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سير شبانه است مفسران در اين که منظور از اين تشبيه چيست، احتمالاتى داده اند: مرحوم سيّد رضى مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آنها»; (قالَ الرَّضىُ وَهذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَفَصيحِهِ وَمَعْناهُ أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلاّءُ وَذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَالاْسيرِ وَمَنْ يَجْرى مَجْراهُما).
تفسير ديگر اينکه منظور اين است اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهيم افتاد همان گونه که شخص رديف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنين حالى را خواهد داشت.
تفسير سوم اين که اگر ما به حقمان نرسيم مخالفان ما براى مدتى طولانى ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) صبر مى کنيم و براى گرفتن حق خويش دست به شمشير نخواهيم برد.
اين احتمال نيز بعيد نيست که هر سه تفسير در مفهوم کلام امام جمع باشد به اين معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خوارى مى کشانند و هم به زحمت و مشقت مى افکنند و هم مدت طولانى ما را از حقمان محروم مى دارند و به فرمان پيغمبر اکرم ناچاريم صبر کنيم.
هر يک از اين تفسيرهاى سه گانه را انتخاب کنيم اشاره به اين نکته است که مخالفان ما افراد بى رحمى هستند که تنها به غصب حق ما قناعت نمى کنند، بلکه اصرار دارند ما را به ذلت و زحمت بيفکنند و هرچه بيشتر رسيدن ما را به حقمان تأخير بيندازند، همان گونه که تاريخ اين واقعيت را نشان داد که دشمنان امام هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن مى کردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشيدند و خاندان او را به اسارت کشاندند و آنچه از دستشان بر مى آمد از ظلم و ستم بود روا داشتند ولى آنها صبر کردند، تا اين شب تاريک و سياه و ظلمانى برطرف شود و البته باور ما اين است که پايان اين شب سياه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود خواهد بود که در آن زمان حق به صاحب حق مى رسد و جهان دگرگون مى شود و عالم ديگرى جاى اين عالم ظلمانى را خواهد گرفت.(1)
*****
پی نوشت:
(1). سند گفتار حکیمانه: طبرى (متوفاى 310) در تاریخ خود در حوادث سنه 23 آن را ضمن خطبه اى از امام نقل کرده است و ازهرى در کتاب تهذیب اللغة نیز آن را آورده است. مورخان نوشته اند این سخن جزء خطبه 74 بوده است که امام در روز شورى بعد از مرگ عمر و اجتماع شش نفر براى انتخاب خلیفه فرموده است (مصادر نهج البلاغه، ج 18، ص 133). در کتاب تمام نهج البلاغه این جمله را ضمن خطبه 38 (طبق شمارش همان کتاب) نقل مى کند. (تمام نهج البلاغه، ص 397). در بعضى از نقل ها آمده است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) این سخن را درباره ماجراى سقیفه فرمود. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 4، ص 252).
حکمت 22 نهج البلاغه: نظر امیرالمؤمنین(ع) درباره خلافت
وَ قَالَ (علیه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى.
(قال الرضي [رحمه الله تعالى] و هذا [القول] من لطيف الكلام و فصيحه، و معناه أنا إن لم نعط حقنا كنا أذلّاء و ذلك أن الرديف يركب عجز البعير كالعبد و الأسير و من يجري مجراهما).
و فرمود (علیه السلام): ما را حقى است كه اگر آن را به ما دادند، بگيريم و اگر ندادند، بر ترك شتر سوار مى شويم، هر چند، سير در شب باشد و به دراز كشد.
[سید رضى گويد: اين سخن، سخنى لطيف و فصيح است. يعنى اگر حق ما را ندهند، ما در زمره خوارشدگان باشيم زيرا بنده و اسير و امثال آنها را بر سرين شتر مى نشانند يعنى پشت سر آنكه شتر را مى راند].
شرحی بر دعاى افتتاح
سید بن طاووس در كتاب «ألاقبال بالأعمال الحسنه» به سند خویش این دعا را از كتاب دعاى ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمرى رضىاللّه عنه نقل كرده و مىنویسد: در این كتاب دعاهاى بسیارى وجود دارد كه ابوجعفر محمدبن عثمان به خواندن آن اهتمام داشته است.
سّیدبنطاووس در کتاب “الاقبال بالاعمال الحسنه” به سند خویش این دعا را از کتاب دعای ابوجعفر محمد بن عثمانبنسعید عمری رضیالله عنه نقل کرده، که در شبهای ماه رمضان خوانده میشود.
سیدبن طاووس مىگوید: «من از آن كتاب دعاهاى فراوانى را نسخهبردارى كردم و از جمله آنها همین دعاى افتتاح است كه در شبهاى ماه رمضان خوانده مىشود.1 نگارنده مىگوید گرچه این دعا بر حسب ظاهر از امام معصوم(ع) نقل نشده است لكن با توجه به این كه ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمْرى از نُوّاب خاص2 حضرت بقیّهاللّه روحى لهالفداء بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، مىتوان اطمینان پیدا كرد كه این دعا از ناحیه مباركه امام عصر(عج) و یا از سایر معصومین(علیهم السلام) به دست ایشان رسیده باشد . والله العالم.
نام دعا
دعاى افتتاح در شبهاى ماه مبارك رمضان قرائت مىشود و این دعا داراى مضامین عالیه از حمد و ثنای الهى و راز و نیاز عارفانه و صلوات و درود بر معصومین(علیهم السلام) و در پایان، دعا براى ظهور باهرالنور حضرت مهدى ارواحنا لهالفداء و تشكیل حكومت كریمه آن امام همام است و ترجمه و شرح آن با زبان ساده براى عموم مؤمنان مفید است تا در هنگام قرائت به مفاهیم آن توجه داشته باشند و با حضور قلب با خدا راز و نیاز كنند و با عرفان و شناخت بیشتر و با صفا و اخلاص در پیشگاه ربوبى عرض حاجت نمایند .
ضمنا باید دانست هر چند خداوند سبحان اذن داده است كه ما همه چیز را از كوچك و بزرگ از او بخواهیم ولى شایسته است كه مطالب و هدفهاى عالى را در اولویت قرار داده و حاجتهاى كوچك و ناچیز را در مرتبه دوم از او درخواست كنیم كه در پیشگاه شخص بزرگ از كوچك و خُرد آغاز كردن زیبنده نیست .
بخشهای مختلف دعا
دعای افتتاح از سه بخش کلی تشکیل میگردد که نخستین بخش آن حمد و ثنای الهی میباشد، بسیاری از معارف دینی به زبان حمد و ثنا و تسبیح و راز و نیاز و سوز و گداز بیان میشود. در این بخش واژههای حمد، مدح، ثنا و تسبیح بیش از نوزده بار تکرار میشود. و در واقع این بخش چگونگی راز و نیاز با خدا را در زبان دعا به ما آموزش میدهد .
بخش دوم دعا: صلوات بر محمد و آل و محمد با اوصاف ویژه .
بخش سوم: به مساله انتظار فرج و شکایت از غیبت حضرت ولی عصر عجل الله و زیادی دشمنان و کمی دوستان و آرزوی دولت کریمه و آمادگی برای جانفشانی و خدمت در آن دولت میپردازد و در آخر با دعای نصرت و عزت برای مسلمانان به پایان میرسد .
این دعا، «افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثناى الهى اینگونه آغاز مىشود: «اللهم انى افتتح الثناء بحمدك … . بار خدایا من ثناى تو را با حمدت آغاز مىكنم .
اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ َ اَللّـهُمّ
خدایا من ستایش را بوسیله حمد تو مى گشایم
نام دعا از همین فراز اول گرفته شده افتتاح یعنی گشودن، باز کردن. چه چیز را قرار است آغاز کنیم؟ ثنا را. ثنا یعنی ستایش. ثنا را با چه آغاز خواهیم کرد؟ با حمد خداوند. حمد یعنی چه؟ یعنی ستایش! اما ستایش خاص. حمد یعنی ستایش کسی که کاری را از روی اختیار انجام داده اما مدح از حمد عام تر است. شما زیبایی گل را مدح می کنید اما حمد نمی کنید زیرا گل در این زیبایی از خود اختیاری ندارد .
ما که آفریدهی خداوندیم باید او را به نحوی ستایش کنیم که خود فرموده همچنان كه در حدیث مورد اتفاق شیعه و سنى از رسول خدا (ص) رسیده كه مى گفت : «لا احصى ثناء علیك ، انت كما اثنیت على نفسك» (پروردگارا من ثناء تو را نمى توانم بشمارم، و بگویم، تو آنطورى كه بر خود ثنا كرده اى). امام صادق (علیهالسلام) فرمود: استر پدر من گم شد (استر: حیوانی که سوار آن میشوند), ایشان گفتند كه اگر حق تعالى , آن حیوان گـم شـده را بـه مـن بـاز رسـانـده او را آنطور سـتـایش می كنم كه پسندیدهی مقام جلال او باشد. زمان کوتاهی نگذشت که استر را یافتند و با زین و لجام حاضر ساختند. امام سوار شدند و حاضران مـتـرصد بودند كه ببینند ایشان خدا را چگونه ثنا میگوید؟ ایشان فقط فرمودند الحمدللّه و هیچ جملهی دیگری نگفتند. یـكـ نفر از امام پرسید كه : یابن رسول اللّه , شما شرط كرده بودید كه بعد از یافتن حیوان گمشده خداوند را ثنایى گویید كه موجب رضاى او شود و لایق كبریاى او باشد و جـز به كلمه الحمدللّه تكلم نفرمودید؟ فرمودند كه با این كلمه طیبه همه ثنا و ستایش ها را نثار بارگاه عزت وى كردم.
فصرت ادعوك آمنا و اسئلك مستأنسا لا خائفا ولاوَجِلاً مُدِلاًّ علیك فیما قصدت فیه الیك فان ابطأ عنى عَتَبْتُ بجهلى علیك و لعل الذى أبطأ عنى هو خیرلى لعلمك بعاقبة الامور …
در این بخش از دعا مىگوییم: پروردگارا لطف و رحمت تو موجب شده كه من با این همه گناه با آرامش خاطر تو را بخوانم و با احساس محبت و انس از تو حاجت بخواهم بىآنكه بیم و هراسى به خود راه دهم در حالى كه مقصودم را عاشقانه و با ناز و كرشمه با تو در میان مىگذارم و اگر حاجتم دیر آید، از روى نادانى با عتاب و خطاب با تو چون و چرا مىكنم. با این كه ممكن است دیر شدن اجابت به سود من باشد، زیرا سرانجام كارها را تو مىدانى و من از اسرار عالم آگاه نیستم و از آینده چیزى نمى دانم .
هر چند لطف خداوند اقتضا دارد كه ما هیچ گاه از درگاهش نومید نباشیم و همواره با امیدوارى عرض حاجت كنیم ولى باید بدانیم كه لطف او با حكمت و مصلحت همراه است و بسیارى از تقاضاها و حاجتهاى ما به صلاح ما نیست زیرا این عالم، عالم ماده و عالم تضاد و تزاحم است و چه بسیار چیزها كه در محدوده تزاحم و تضاد نه به صلاح ما و نه به صلاح دیگران است و چه بسا در این محدوده امكان وجود ندارد البته خدا دعاى ما را بىپاسخ نمىگذارد و بىدرنگ لبیك مىگوید و اگر خواسته ما را نمیدهد ولى براى ما پاداشى بزرگ مقدر مىفرماید و براى روز گرفتارى (روز قیامت) ما ذخیره مىكند .
نخست: خدا را خواندن و او را صدا زدن و اسماء صفاتش را به زبان آوردن. دوم: از او حاجت خواستن. در بعد نخست هیچ دعایى و هیچ ندایى بى پاسخ نمىماند. اما بعد دوم دعا ممكن است گاهى به تأخیر بیفتد .
در این بخش از دعا مىتوان به چند نكته اشاره كرد:
الف) ادب دعا: كه مبادا لطف و عنایت الهى سبب شود كه ما ادب دعا و ادب حضور را فراموش كرده و در برابر پروردگار خود را طلبكار بدانیم زیرا ما هیچگونه حقى بر خداوند نداریم كه آن را مطالبه كنیم .
ب) آنكه دعاهاى ما بى پاسخ نمىماند و وعده الهى به مقتضاى (اذا سئَلَكَ عِبادى عَنّى فإنّى قریبٌ أجیبُ دَعْوةَ الداعِ إذادَعانِ…» عملى خواهد شد .
ج) آنكه مبادا تأخیر در پاسخ سبب نومیدى شود چون بعضى از خواستههاى ما به صلاح ما نیست و خدا صلاح ما را بهتر مىداند و آنرا به آینده موكول مىكند و این آینده ممكن است روز قیامت باشد چه بسا تقاضایى كه در دنیا عملى نیست، زیرا دنیا دار تزاحم است و بندگان خدا گاهى چیزهاى متضاد مىخواهند كه در محدوده این عالم و در جهان ماده قابل تحقق نیست و به قول شاعر :
هر كه نقش خویشتن بیند در آب برزگر باران و گازر آفتاب
دو دشمن هر یك پیروزى خود و شكست حریف را مىخواهند و جمع پیروزى و شكست براى هر دو امكان ندارد پس خداوند دعاها را بر طبق حكمت و نظام احسن مستجاب مىفرماید و در صحنه تزاحم دعاى مؤمنان با پاداش نیك و دعاى كافران با پاداش متناسب به اجابت مىرسد و احیانا اگر براى كافران در ظاهرپیروزى دیده مىشود این پیروزى به خیر آنها نیست. و این گونه رخ دادها ممكن است در واقع براى مؤمنان آزمایش و براى كافران و املاء و استدراج باشد خداوند در قرآن مىفرماید :
والذین كذّبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون
آنانكه آیات ما را تكذیب كنند آنها را به تدریج نابود مىكنیم .
و نیز مىفرماید:
ولایَحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلى لَهُم خیرٌ لانفسهم إنَّما نُملى لهم لِیَزدادوا إثْما و لَهُم عذاب مهین
كافران گمان نكنند كه این مهلت چند روزه به سود آنها است ما آنها را مهلت مىدهیم تا به گناه خویش بیفزایند و گرفتار عذابى دردناك شوند .
در برابر اگر مؤمنان دچار درد و رنج مىشوند براى آن است كه سره از ناسره (خالص از ناخالص) جدا شود و مؤمنان مخلص از پاداش بیشتر بهره گیرند .
پس دعا و درخواست مؤمنان هیچگاه بى پاسخ نمىماند. در روایات اهل بیت علیهمالسلام آمده است كه مؤمنان در روز قیامت با پاداشهاى بزرگى روبرو مىشوند كه خود نمىدانند پاداش كدام عمل آنها است به آنها گفته مىشود كه این پاداش دعاهایى است كه در دنیا به اجابت نرسید و خدا آنرا براى روز نیاز و تنگدستى شما ذخیره كرده بود كه اینك به شما اعطا مىشود چنانكه در حدیثى از امام صادق (علیهلسلام) آمده است:
إنَّ المؤمنَ لَیَدْعُو اللّهَ عَزَّوَجلَّ فى حاجته فیقول الله عزوجل أخِّرُوا إجابته شوقا الى صوته و دُعائه فاذا كان یَومَ القیامة قال الله عزوجل: عبدى دَعَوْتَنى فأخَّرْتُ إجابَتَك و ثَوابَكَ كذا و كذا و دَعَوْتَنى فى كذا و كذا فَأخَّرت إجابَتَك و ثَوابَكَ كذا و كذا، قال: فَیَتَمَنَّى المُؤمنُ انه لم یُسْتَجَبْ له دعوة فى الدنیا مما یرى مِنْ حُسْنِ الثواب
براستى مؤمن خداى عزوجل را درباره حاجت خود مىخواند و خدا دستور مىدهد اجابت او را به تأخیر اندازید بخاطر شوقى كه به آواز او دارم آنگاه كه روز قیامت شود خدا مىفرماید اى بنده من تو مرا خواندى (دعا كردى) و من اجابتت را به تأخیر انداختم اینك ثواب و پاداش توچنین و چنان است، و باز در باره فلان چیز و فلان چیز مرا خواندى و من اجابتت را به تأخیر انداختم و پاداش تو چنین و چنان است آنگاه مؤمن آرزو مىكند كاش هیچ دعایى از او در دنیا اجابت نشده بود بخاطر ثواب و پاداش نیكى كه مىبیند.
پس هیچگاه از دعا خسته نشوید و همواره خدا را بخوانید كه لطف پروردگار مرهون دعاهاى شما است چنانكه مىفرماید: قل ما یعبأبكم ربى لولا دعاؤكم؛ بگو اگر دعاهاى شما نباشد پروردگار من به شما عنایتى نمى كند.
دعا نشانه بندگى و وسیله عروج بنده به سوى خدا است. با دعا و راز و نیاز ونماز انسان به معراج مىرود و به خدا نزدیك مىشود و سرّ نماز و حقیقت آن دعا است كه صلوة در اصل به معنى دعا و دعا مغز عبادت است نماز وسیله تقرب هر انسانِ پرهیزكار به خدا است .
فلم ارمولىً كریما اصبر على عبدلئیم منك على یا رب، انك تدعونى فاولى عنك و تتجبب الىّ فاتبغض الیك و تودّد الى فلا اقبل منك كان لى التطول علیك فلم یمنعك ذلك من الرحمة لى و الاحسان الىّ والتفضّل علىّ بجودك و كرمك فارحم عبدك الجاهل وجد علیه بفضل احسانك انك جواد كریم.
خدایا! من هیچ مولاى كریمى را شكیباتر از تو نسبت به بنده لئیم و بخیلى مانند خود ندیدهام. پروردگارا! تو مرا مىخوانى و من از تو روى مىگردانم. تو به من محبت مىكنى و من دشمنى، تو نسبت به من اظهار دوستى و مودت مىكنى و من پذیرا نیستم گویا كه من بر تو منتى و حقى دارم ولى تمام این برخوردهاى ناشایست من، تو را از رحمت و نیكى و تفضل نسبت به من باز نمىدارد. خدایا! رفتار من از روى نادانى است پس بر بنده نادانت مگیر و او را مشمول رحمتت قرار داده و با فضل و احسان و كرمت با او رفتار كن كه تو جواد و كریمى.
و بعد در ادامه می فرماید:
الحمدلله مالك الملك مجرى الفلك مسخّرالریاح فالق الاصباح دیان الدین رب العالمین
در این بخش از دعا مىگوییم سپاس خداى را كه مُلك جهان از آن او و نظام عالم با تدبیر و اراده او سامان مىیابد. كشتىها در دریاها به اراده او در جریان است و بادها با تسخیر وى در نوسان است. اوست كه سینه افق را شكافته و روشنایى بامداد را از آن بیرون مىآورد(و تاریكى شب را به روشنى روز تبدیل مى كند) خدایى كه قانونگذار و آغازگر دین و شریعت است. نظام تكوین و تشریع از سوى او و قانون دین و شریعت از جانب او تنظیم و تدوین مى شود زیرا او ربالعالمین و پروردگار جهانیان است.
این بخش از دعا در ارتباط با ربوبیت آفریدگار است از این رو با صفت رب العالمین پایان مى یابد.
تلخیص از کتاب شرح دعای افتتاح آیت الله مهدوی کنی
حکمت 21 نهج البلاغه: نکوهش ترس و حیای بیجا
قَالَ (علیه السلام): قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ.
و فرمود (علیه السلام): ترس قرين نوميدى است و شرم، موجب محرومى است و فرصت مى گذرد، چونان كه ابرها مى گذرند. فرصتهاى نيكو را غنيمت شمريد.
بسیج همدلی طلاب، کادر و اساتید مدرسه و موسسه آموزش عالی حوزوی زینبیه برای غلبه بر مشکلات ناشی از کرونا
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه و موسسه زینبیه کرج، طلاب، کادر و اساتید این مرکز حوزوی با تمام توان و با روحیهی تحسین برانگیز، برای مقابله با بیماری کرونا و کاستن از عوارض آن و ترمیم آلام ناشی از این بیماری بر پیکرهی اجتماع، صحنه های زیبایی از جهاد و همدلی را به تصویر کشیدند.
طلاب و کادر این مرکز، در همکاری و تعامل با گروه جهادی مشکات، تاکنون دوخت حدود 8000 ماسک را به عهده گرفتهاند.
به منظور جلوگیری از تجمع افراد و رعایت پروتکل های بهداشتی، ماسک های آماده دوخت و سایر وسایل مورد نیاز توسط معاونت فرهنگی مدرسه به دست عزیزان داوطلب رسید، تا در منزل، به کار دوخت ماسک ها بپردازند. بیش از 20 نفر از طلاب در این امر مهم، مشارکت دارند.
از دیگر فعالیت های این مرکز، معرفی طلاب داوطلب جهت تطهیر و تغسیل اموات میباشد، که با وجود مخاطرات این کار، خواهران جهادگر این مدرسه، در این کار پیشقدم بودند و حدود 7 نفر از آنها برای آموزش و انجام مأموریت در این زمینه، معرفی شدند.
از دیگر کارهای ضروری، توجه به معیشت افراد نیازمندی است که در این ایام به سبب تعطیلی کسب و کارها، متضرر شده و در تنگنای اقتصادی قرار گرفتهاند. تهیه ارزاق و بسته های غذایی و نیزتوزیع گوشت قربانی، و نیز کمکهای نقدی، از دیگر فعالیت های این مدرسه در این راستا، میباشد.
تعدادی دیگر از طلاب نیز، در همکاری با پایگاههای سلامت در امر غربالگری تلفنی وزارت بهداشت،مشارکت نمودهاند.
مدیریت فضای مجازی، تقویت روحیه و عمق بخشی به باورهای دینی، خصوصا در ماههای با فضیلت رجب و شعبان نیز، بسیار مورد توجه و اهتمام بوده است، تا در گذر از این ابتلاء الهی، پایه های ایمانی تقویت شده و توجهات حقیقی به محضر باریتعالی و نیز توسل به ائمه اطهار علیهم السلام بیشتر شود. در این راستا از سخنرانی ها، کلیپها، متن ها و سایر محتواهای مرتبط و اثرگذار، استفاده شده و نیز در صیانت از باورهای دینی مردم که وظیفهی اصلی حوزههای علمیه است، مشاوران و مبلغان توانمند به پاسخگویی شبهات اهتمام ویژه داشتهاند.و برخی دیگر در گردان های سایبری، به مقابله با جریانات انحرافی و مخرب افکار عمومی پرداختهاند.
همچنین در راستای پویش #در-خانه-بمانیم-کتاب-بخوانیم، کتابهای مفید، با توجه به مناسبتها معرفی شده و طلاب تشویق به مطالعه شدهاند. شروع سیر مطالعاتی نهج البلاغه خوانی با عنوان در سایه سار نهج البلاغه از جمله این فعالیت هاست.
شفای عاجل بیماران و شادی ارواح درگذشتگان را از درگاه الهی مسئلت می نمائیم و امید آن داریم که این فعالیت ها، مورد رضایت ولی الله الاعظم ارواحناله الفداه قرار گیرد و هرچه زودتر این بیماری از جامعهی بشریت رخت بربندد.
<< 1 ... 39 40 41 ...42 ...43 44 45 ...46 ...47 48 49 ... 139 >>