تحقیق پایانی با عنوان اصول و روشهای تشویق و تنبیه فرزندان از دیدگاه اسلام که توسط سرکار خانم معصومه مهدوی برای دریافت دانشنامه سطح2(کارشناسی) تدوین شده است، توسط هیأت داوران مورد ارزیابی قرار گرفته و در تاریخ 92/3/29 با کسب رتبه 19 پذیرفته شده است.
استاد راهنما: خانم حوری رضازاده
استاد داور: حجت الاسلام دکتر باقی زاده
چکیده
تشویق و تنبیه کودکان در تکامل روحی و روانی آنان نقش بسزایی دارد. اما چیزی که مهم است استفاده ی درست از این دو نوع شیوه ی تربیتی است. به طور مسلم والدین دلسوز، برای تربیت فرزندانشان، باید از اصول و روش های درست تشویق و تنبیه آگاهی داشته باشند؛ زیرا ساختار روانی و عاطفی انسان طوری است که اگر در ازای فعالیت به او پاداش دهند آن نوع فعالیت برایش خوش آیند می شود و اگر بعد از انجام کاری تنبیه شود از آن کار نفرت می یابد و تکرارش برای او خاطره ای آزار دهنده دارد، بنابراین تشویق و تنبیه در اصلاح وتغییر رفتار کودک با رعایت اصول و روش هایش مؤثر خواهد بود. این مسأله علاوه بر قرآن، در حوزه های مختلف علمی از جمله اخلاق، روانشناسی و علوم دینی مورد بررسی قرار گرفته و به اصول و شناخت آن ها ما را در تربیت صحیح فرزندان یاری می کند. تشویق ممکن است یه صورت کلامی، مالی یا عاطفی باشد و تنبیه نیز به صورت بدنی و غیر بدنی، اما اسلام مهر و محبت را بیش از روش های دیگر، در تربیت مؤثر می داند و حتی المقدور نباید از تنبیه اسافاده کرد.
این تخقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین شده است.
کلید واژه: تشویق، تنبیه، اصول، روش
تحقیق پایانی با عنوان آثار کرامت زن در خانواده و اجتماع از دیدگاه قرآن و روایات که توسط سرکار خانم ام البنین مقدم برای دریافت دانش نامه سطح2(کارشناسی) تدوین شده است، توسط هیأت داوران مورد ارزیابی قرار گرفته وبا کسب نمره 19 پذیرفته شده است.
استاد راهنما:سرکار خانم منیژه هاشم خانی
استاد داور: حجت الاسلام دکتر باقی زاده
چکیده:
تحقیق حاضر به بررسی کرامت زن در خانواده و اجتماع پرداخته است. کرامت موهبتی است که خداوند آن را به انسان ارزانی داشته، خداوند در آفرینش زن ومرد هیچ تفاوتی قائل نشده، آن ها را از یک سرشت و طینت آفریده، از همان ابتدای خلقت، مقام والا قرار داده، به او کرامت بخشیده است. حال این موجود والا مقام باید کرامت خود را حفظ نماید. این مقام وجایگاهی را که خداوند به او ارزانی داشته با تمام وجود حفظ کند تا در موقع ملاقات با او با سرافرازی در پیشگاهش حاضر شود. این مساله علاوه در قرآن و تفسیر، در حوزه های مختلف از جمله حقوق اسلامی، فقه، روان شناسی مورد بررسی قرار گرفته و به تأثیر کرامت در زندگی انسان پرداخته است. کرامت دارای آثار گوناگونی است که شناخت این مهم، ما را از افتادن در فساد و گناه باز می دارد، گناه نکردن یعنی خشنودی و رضایت خداوند از ما؛ از جمله آثار کرامت می توان به آثار فردی که شامل حجاب، عفاف، ازدواج، آثار کرامت نفس زن است و هم چنین آثار اجتماعی مانند: جایگاه تکریم که در روابط اجتماعی، حفظ شخصیت اجتماعی زن و نقش کرامت در تربیت اشاره نمود. بنابراین کرامت، همان بزرگواری، ارجمندی، شرافت ونزاهت از پستی وگناه می باشد این تحقیق توصیفی و هدف آن بنیادی و توسعه محور است و با استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین شده است.
کلید واژه ها: کرامت، زن، خانواده، اجتماع
دین، چیزی کم داشت و فاصلهاش تا کامل شدن، علی (علیهالسلام) بود…
وقتی دستان محمد (صلیاللهعلیهوآله) و علی (علیهالسلام) در آسمان اوج گرفت و به هم رسید، برکه کمجان غدیر،
اشک شوق جاری کرد.غدیر، همهی همهمهها را میشنید: «بیعت میکنیم با دلهای خود و جانهای خود و دست و
زبان خود…گیسوان بلند نخلستانها در هوای علی (علیهالسلام) وزیدن گرفت.گل ازروی گل شکفت و دلهای خسته
و بیرمق روزگار،سرشار از شادمانی شد.
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند تاجایگاهی فراهم کنند تا حتی کوته بینترین انسانها،قامت آسمانی ودلانگیزحضرت
راببینند؛ تا آنگاه که دست نورانی حضرت، امانت ولایت را به دستان با کفایت امامت میسپارد، همه شاهد باشند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بازوی علی (علیهالسلام) را گرفت و بالا برد. آسمان، همپای او قد کشید…
سروها، خودشان را بالا کشیدند…
رسول خاتم، در گوش جهانیان زمزمه میکرد: «هر کس من پیشوای اویم، علی (علیهالسلام) پیشوای اوست…»
جبرئیل فرود آمد. بوی خوش پیامش، زمین را عطرآگین کرد. خدا، او را با عهد بزرگی فرستاده بود؛ عهد ولایت.
زیرا كه هیچگاه، زمین، بیحجت نمیماند…
خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجی به نام غدیرخم که غدیر، گره محکمی است برای رشته دیانت.
غدیر خم، عید تکمیل رسالت مبارک…
سلام بر غدیر، سلام بر مظلومیت غدیر وسلام بر صاحب غدیر وسلام…چهارده قرن است از حیاط پر برکت غدیر
می گذرد وبا تمام فرازونشیب های آن،هنوزهم بربلندترین قله های تاریخ می درخشد وحافظ گذشته ی اسلام وضامن
بقای آینده ی آن است.چهارده قرن است که عاشوراییان همیشه تاریخ، در تداوم خطّ اسلام ناب محمدی(ص) ومسیر
ولایت وغدیر برای پای فشردن در تداوم وفاداری ورعایت عهد وپیمان ها وایثارگری ها و… با نوشیدن جرعه ای از
چشمه زلال غدیر به استقبال شهادت رفته اند.چهارده قرن است که قلم در اره غدیر و فکر واندیشه در خدمت صاحب
غدیر انجام وظیفه می کند ومیراث مکتوب عظیمی از غدیر را برای نسل های فردا حفظ وبه یادگار می گذارد.آری،
چهارده قرن گذشته است از گفته ی صادق آل محمد(ص): ای حفض، شگفتا از آنچه علی بن ابیطالب(ع) با آن مواجه
شد، او با ده هزار شاهد وگواه(در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که شخص با دو شاهد حق خود
را می گیرد.آری همان چهارده قرن پیش بود که حضرت ختمی مرتبت فرمودند: ای عمار،اگردیدی علی(ع) به راهی
می روی و همه ی مردم به راهی دیگر، تو با علی(ع) حرکت کن و همه مردم را رهاکن.
سالهاست که با امام زمان(عج) غدیر را دعا می کنیم و به زیارت صاحب مظلوم آن می رویم واز خدا می خواهیم
که درظهور مهدی آل محمد(عج) تعجیل نماید.چهارده قرن است که همراه عاشقان کوی یارومحبان امیرالمؤمنین(ع)
غدیر خم را عید می گیریم و با دوستان وعلاقمندان صاحب غدیر شیرینی آن روز را به سرور می نشینیم و روح و
جان خود را صفا می بخشیم.اینک ما میراث دار غدیریم، که در قله های عظمت آن به دنیا آمده ایم و درس الفبای ما
نام صاحب غدیر بوده است. امروز غدیر فراتر از دید دشمنانش قرار گرفته است وشیرینی و حلاوت خود را به تمام
آزاد اندیشان وحق طلبان عالم می چشاند. با این وجود، امروز باید غدیر وصاحب غدیر و اندیشه ی غدیر را خوب
بشناسیم تا بتوانیم درمقابل سقیفه های شرق و غرب روزگار از آن دفاع کنیم تا دیگر بار،این خورشیدعالم تاب، پشت
ابرهای جهل وگمراهی به انتظار ننشیند. پس بعد از چهارده قرن واندی سال، اینک این مائیم وباقی مانده ی غدیر،
دگر بار دست بیعت با امیر جهان می دهیم و یک یا علی دیگر سر می دهیم.
به قلم خانم لشگری (طلبه پایه اول)
روز عرفه هیجان عجیبی داشتم هر لحظه منتظر بودم تا بتوانم در مراسم دعای عرفه حاضر شوم.بعد
حضور در مدرسه تا رسیدم خانه رفتم دوباره وضو گرفتم نشستم سر سجاده .مفاتیح الجنان رابرداشتم
دو صفحه از دعای امام حسین(ع) در روز عرفه را خواندم.اما حضور قلبی حاصل نشد.عیب از خودم
بود خوب می دانستم.سعی کردم معنای دعا را بخوانم شاید رقت قلبی حاصل شود.دیدم کلام گهربارامام
حسین (ع) کجا ومن بنده گنه کار کجا.شروع کردم با خدا درد ودل کردن ازگذشته،ازدلایل آمدنم به حوزه
از لطفها ومحبتهایی که تا الان به واسطه حضورم درحوزه برایم حاصل شده بود را شمردم. کم کم حس
کردم می توانم خودم را پشت واژگان امام حسین(ع) پنهان کنم وایشان را واسطه قرار دهم حسی خاص
سراسر وجودم را فرا گرفت .بغضی در گلویم نشست شروع کردم های های گریه کردن. و فقط می گفتم
خدایا ممنونم مرا به درگاهت راه دادی ومرا با حوزه آشنا کردی. می دانم قصور از من بوده که تا الان
توفیق حضور درمکتب انبیاء(ع) برایم حاصل نشده بود.اما تورا قسم می دهم به گریه های امام حسین(ع)
در روز عرفه دست همه ما طلاب را بگیر ولحظه ی ما را رها مکن. خدایا راه سخت و دشوار. ما هم اول
راهیم خدایا کمکمان کن.کم کم دلم آرام شد. انگار خدا بهم نگاه کرده بود. خوشحال بودم نمی دانم چرا اما
خوشحال بودم واز صمیم قلبم به خدا گفتم: خدایا بنده ی کوچک تو فقط می خواست از تو تشکر کند.
میرحسینی(طلبه سال اول)
عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مى رسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده قربانى مى كند تا سبكبال شود.
صداي پاي عيد مي آيد. عيد قربان عيد پاك ترين عيدها است عيد سر سپردگي و بندگي است. عيد بر آمدن انساني نو از خاكسترهاي خويشتن خويش است. عيد قربان عيد نزديك شدن دل هايي است كه به قرب الهي رسيده اند. عيد قربان عيد برآمدن روزي نو و انساني نو است.
… و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ … ؟
اين را تو خود مي داني، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر كه هست - بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب كني، من فقط مي توانم ” نشاني ها “يش را به تو بدهم:
آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف مي كند، آنچه تو را در “رفتن"، به “ماندن” مي خواند، آنچه تو را، در راه “مسئوليت” به ترديد مي افكند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگي اش نمي گذارد تا “پيام” را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف كني، آنچه ترا به “فرار” مي خواند، آنچه ترا به توجيه و تاويل هاي مصلحت جويانه مي كشاند، و عشق به او، كور و كرت مي كند، ابراهيمي و “ضعف اسماعيلي” ات، ترا بازيچه ابليس مي سازد.
… و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ … ؟ در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگي ات تنها يك چيز هست كه براي به دست آوردنش، از بلندي فرود مي آيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست مي دهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممكن است يك شخص باشد، يا يك شيء، يا يك حالت، يك وضع، و حتي، يك ” نقطه ضعف"!هرچه هست مراقب باش اگر در راه خدا قربانی نگردد، خدای نکرده در راه غیر دین قربانی نشود.
خدایا یاری مان کن اسماعیل وجودمان را در راهت قربانی کنیم.
امام محمد باقر(علیه السلام) فرمود: من أحَبِّ عِبادِ اللهِ إلَي اللهِ المُحسِنُ التَّوَّابُي
یکی از محبوبترین بندگان خدا در نزد خداوند کسی است که نیکوکار وبسیار توبه کننده باشد.
(جهاد با نفس، ح 836)
<< 1 ... 99 100 101 ...102 ...103 104 105 ...106 ...107 108 109 ... 139 >>