سلام بر تو ای ملکوت فروتن خداوند در سرزمین من ؛ سلام بر تو ای پاره ی پیکر پیامبر(ص) ؛

سلام برتوای سلطان سرزمین مهر؛ سلام بر توای مولای مهربان و بیکران؛ آقا جان! نامت برای

من همواره قرین خاطراتی است که از نور آکنده است. رواق های دل گشای مزارت وکاشی هایی

که نور آفتاب جمالت درآن ستاره های درخشان تلالو می باشد و سنگ هایی که پرسخن ترین سنگ

های عالمند و با تمام زائران تو رازمی گویند وحوض هایی که فواره های معرفت آدمیان در آن می

جوشند و گلدسته هایی که اشاره ی همیشه ی توست به آسمان الهی



موضوعات: مناسبتها
   دوشنبه 25 شهریور 13922 نظر »

مردي براي اصلاح سر  به آرايشگاه رفت در بين کار گفت و گوي جالبي بين آنها در گرفت.

آنها در مورد مطالب مختلفي صحبت کردندوقتي به موضوع خدا رسيد آرايشگر گفت: من باور نمي کنم که

خدا وجود دارد. مشتري پرسيد: چرا باور نمي کني؟

آرايشگر جواب داد: کافيست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت

اين همه مريض مي شدند؟ بچه هاي بي سرپرست پيدا ميشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجي وجود داشت؟ نمي

توانم خداي مهرباني را تصور کنم که اجازه دهد اين همه درد و رنج و جود داشته باشد.

مشتري لحظه اي فکر کرد اما جوابي نداد چون نمي خواست جر و بحث کند. آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتري

از مغازه بيرون رفت به محض اينکه از مغازه بيرون آمد مردي را ديد با موهاي بلند و کثيف و به هم تابيده و ريش

اصلاح نکرده ظاهرش کثيف و به هم ريخته بود. مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت:

ميدوني چيه! به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند. آرايشگر گفت: چرا چنين حرفي ميزني؟ من اينجا

هستم. من آرايشگرم. همين الان موهاي تو را کوتاه کردم.مشتري با اعتراض گفت: نه آرايشگرها

وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردي که بيرون است با موهاي بلند و کثيف و ريش اصلاح نکرده

پيدا نمي شد. آرايشگر گفت: نه بابا! آرايشگرها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه

نمي کنند.

مشتري تاکيد کرد:دقيقا نکته همين است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نميکنند و

دنبالش نمي گردند. براي همين است که اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد.!


موضوعات: عمومی
   دوشنبه 25 شهریور 13922 نظر »

شهيد آيه الله دستغيب در كتاب داستانهاي شگفت‌انگيز  خود مي‌نويسد:

مرحوم حاج شيخ محمد جواد بيد آبادي نقل كرد كه وقتي آن بزرگوار به قصد زيارت حضرت رضا عليه‌السلام

و توقف چهل روز در مشهد مقدس به اتفاق خواهرش از اصفهان حركت نموده و به مشهد مشرف شدند.

چون هجده روز از مدت توقف، در آن مكان شريف گذشت، شب، آن حضرت در عالم واقعه به ايشان امر

فرمودند :فردا بايد به اصفهان برگردي؛ عرض مي‌كند:

مولاي من! قصد توقف چهل روزه در جوار حضرت عليه‌السلام كرده‌ام و هنوز هجده روز بيشتر نگذشته

است.امام عليه‌السلام فرمود:

چون خواهرت از دوري مادرش دلتنگ است و از ما مراجعتش را به اصفهان خواسته براي خاطر او بايد

برگردي.آيا نمي‌داني كه من زوارم را دوست مي‌دارم؟

چون مرحوم حاجي بيدار مي‌شود، از خواهرش مي‌پرسد كه از حضرت رضا عليه‌السلام روز گذشته چه

خواستي؟

گفت:چون از مفارقت مادرم سخت ناراحت بودم،به آن حضرت شكايت كرده،درخواست مراجعت نمودم.

گفت: خواهرم! غمگين مباش؛ حضرت رضا عليه‌السلام به من دستور دادند كه فردا به اصفهان برگرديم.

ناراحت نباش.

 

برگرفته از کتاب ۵۳ داستان از كرامات حضرت رضا عليه‏السلام

 



موضوعات: مناسبتها
   شنبه 23 شهریور 13921 نظر »

به لطافت گل
اسلام مرد را قوام و زن را ریحان می داند .این نه جسارت به زن است نه جسارت به مرد نه نادیده گرفتن حق زن است نه نادیده گرفتن حق مرد بلکه درست دیدن طبیعت آنهاست .ترازوی آنها هم اتفاقا برابراست .یعنی وقتی جنس لطیف و زیبا و عامل آرامش و آرایش معنی محیط زندگی را در یک کفه می گذاریم و این جنس مدیریت و کار کرد و محل اعتماد و برابر می شود نه آن بر این ترجیح دارد و نه این بر آن78/12/22

مراسم ازدواج,پله اول ساده زیستی
در همه امور زندگیتان سادگی را رعایت کنید .اولی هم از همین مراسم زندگی است . از اینجا شروع می شود . اگر ساده برگزار می گردید. قدم بعدی اش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید.بعد دیگر نمی توانید بروید تو خانه کوچکی مثلا با وسایل مختصری زندگی کنید . این جور نمی شود دیگر چون خراب شده و از دست رفته است . از اول زندگی پایه اش را بر اساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان . بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شا الله اسان شود.74/6/13

معنی همکاری زن و مرد چیست؟
مراد از همکاری، همکاری روحی است ,این که زن ضرورتهای مرد را درک کند,فشار اخلاقی روی او نیاورد،کاری نکند که او در امر زندگی مستاصل شود و خدای ناکرده به راههای نا درست متوسل شود .او را به ایستادگی و مقاومت در میدانها ی زندگی تشویق کند و تحریص نماید اگر چنانچه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی مثلا رسیدگی کافی نداشته باشد این را به رخ او نکشد . از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورتهای زن رادرک کند،احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد .75/2/10

دل آرامش باشید
زن مسلمان در محیط خانواده ,دل آرام شوهر و فرزندانش باشد مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد,در دامن پر مهر و عطوفت و با سخنان پر نکته و مهر آمیزش فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند ,انسان های بی عقده انسان های خوش روحیه ,انسان های سالم از لحاظ روحیه و اعصاب در دامان او پرورش پیدا کنند و مردان و زنان و شخصیت های جامعه را به وجود آورد.71/9/25

ما با بیکاری خانم ها مخالفیم
بعضی ها از ما می پرسند . شما موافقید زنها بروند کار کنند؟البته ما با بیکاری خانمها مخالفیم,زن اصلا باید کار کند . البته کار دو جور است اگر کسی استعداد دارد در کار های مربوط به بیرون منزل باید انجام بدهد خیلی هم خوب است . منتها یک شرط دارد . باید جوری باشد که این اشتغال حتی در داخل خانه-به پیوند زن و شوهری لطمه نزند .بعضی از خانمها هستند که خودشان را صبح تا شب می کشند بعد که مرد به خانه می آیدحوصله ی یک لبخند زدن به او را هم ندارد این هم بد است.کار خانه را باید کرد اما نه آنقدری که این کار خانه به انهدام خانواده منتهی بشود.72/11/12


   جمعه 22 شهریور 13923 نظر »

سوال: آیا انداختن گردن بند صلیب به گردن اشکال دارد؟

حجت الاسلام ماندگاری پاسخ می دهد:

من به حکم فقهی کاری ندارم . حکم فقهی را از دفاتر مراجع تقلید خودشان بپرسند . در بازی های فوتبال دو گروه با دو رنگ بازی می کنند . فرض کنیم که ایشان طرفدار استقلال است . ایشان به ورزشگاه می رود و با تمام وجودش هم طرفدار استقلال است اما یک لباس قرمز می پوشد . آیا او را در سکوی طرفداران استقلال راه می دهند ؟ هرچه داد بزند که من از ته دل طرفدار استقلال هستم و من آبی هستم ، باز می گویند که پس این لباس قرمز چیست ؟ صاحبان ادیان الهی هر کدام با یک رنگی مشخص می شدند . آنها بچه ای که بدنیا می آید را در یک رنگ آب خاصی شستشو می دهند مخصوصا یهودی ها . یهودیان صدر اسلام به مسلمانان نیش و کنایه می زدند . می گفتند که شما قبله ندارید و رو به قبله ی ما نماز می خوانید ، می گفتند که شما رنگ ندارید . حتی بچه ای را با لباس زرد پیش پیامبر آوردند ولی پیامبر بچه را نپذیرفتند زیرا زرد لباس آنها بود . بچه مسلمان بود ولی به شکل بچه یهودی ها لباس به او پوشانیده بودند . در آنجا آیه ای نازل شد: سبقت الله و من احسن من الله سبقة . من به این جوان می گویم که مگر رنگ خدا چه کم دارد که می خواهی از رنگهای دیگر استفاده کنی ؟ رنگ مسلمانی و شیعه بودن تو چه کم دارد که می خواهی یک صلیب در گردنت بیندازی ؟ آیا کمبود شخصیت داری ؟ یک گام ارزیابی این است که ما در ارزیابی های مان به اندازه ای به خودمان توجه می کنیم که متدین و دین دار هستیم که تشخص دینی داریم . تشخص به معنای تظاهر است . یعنی اگر من از پوشیدن لباس دینی احساس کمبود شخصیت می کنم و می خواهم مدل دیگران لباس بپوشم ، من به همین مقدار در بندگی ام افت دارم . بعبارتی من به میزانی که عمل می کنم دین دار هستم نه به میزانی که میگویم و می خواهم . این آقا می خواهد طرفدار استقلال باشد ولی عملش می گوید که من طرفدار پیروزی هستم . من به خانواده های عزیز عرض کنم که بچه های ما آن بچه ای نمی شوند که ما می خواهیم ، بچه های ما آن بچه ای می شوند که ما حداکثر هستیم . برنامه ریزان صدا و سیما ، ما و شما همه دوست داریم که مردم خیلی متدین بشوند ولی بینندگان ما آن فردی نمی شوند که ما دوست داریم و می خواهیم ، عزیران ما آن فردی می شوند که ما هستیم . به هر میزان که دین در برنامه ها ، اعمال فعالیت های ما حضور دارد ، یک پله پایین تر را از بچه های خودمان توقع داشته باشیم . عزیز بزرگوار دین مبین عمل من نیست ، عمل من مبین دین من است . در روز قیامت وقتی دهانها بسته می شود یک عکس از تو نشان می دهند که با صلیب هستی ، تو دوست داری که در روز قیامت تو را با صلیبی ها حاکمه کنند . قرار نیست که تو با زبان بگویی من چه کسی هستم ، مثل همان طرفداران تیم فوتبال . تو با این صلیب می خواهی بگویی که نمی خواهم مسلمانی ام را نشان بدهم . تو مسلمان هستی ولی پرچم مسحیت نصب کرده ای . طرفدار تیم آبی با پرچم قرمز نمی شود . بترسم که روز قیامت پرچم من را نشان بدهند و هر چه من داد بزنم که نیت من چیز دیگری بوده قبول نمی کنند


موضوعات: آيا مي دانيد
   پنجشنبه 21 شهریور 13922 نظر »

حضرت سيد امير احمد(علیه السلام) ملقب به شاهچراغ و سيدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسي كاظم(علیه السلام) است. در فضیلت احمد بن موسی(علیهما السلام) سخن بسیار است. به طور کلی از آنچه نسب شناسان، علمای رجال، محدثان، محققان، مورخان،‌ مولفان و نویسندگان در خصوص احمد بن موسی(علیهما السلام) و فضایل وی نوشته اند،‌ بر می آید که او کریم، شجاع، فاضل،‌ صالح، پرهیزگار، صاحب ثروت و منزلت، بزرگوار و با عزت بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است. شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود، با قلم خود، ‌قرآن بسیار نوشت و شخصی موثق و راوی احادیث زیادی از نیای خود بود.

شیخ مفید علیه الرحمه در کتاب خود بنام ((ارشاد)) در شرح حال حضرتش می فرماید:حضرت احمد بن موسی(علیهما السلام) جلیل القدر،‌ کریم و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف بود به «بسیره»، به او بخشید و گویند حضرت احمد بن موسی رضی الله عنه هزار بنده خرید و در راه خدا آزاد نمود. حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) که می گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه بسوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی(علیهما السلام) بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آنجناب بجای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی(علیهما السلام) می نشست آن بیست تن می نشستند و چون برمی خاست بپا می ایستادند. در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که چون احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاههای گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و ما متفرق نمی شدیم تا اینکه احمد از جمع ما خارج نمی گشت.محمد کشی در کتاب خود، احمد بن موسی(علیهما السلام) را یکی از فضلای عصر خود نام می برد و او را از محدثانی می شمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده و می نویسد که: احمد بن موسی(علیهما السلام) به دست مبارک خویش، قرآن کریم را نوشته است.سید محسن امین، در اعیان الشیعه به نقل از محمد بن هارون موسی نیشابوری(محدث نیشابوری) در کتاب لُبّ الانساب، ضمن شرح فضایل احمد بن موسی(علیهما السلام) می نویسد:… و گفته می شود که احمد بن موسی(علیهما السلام) سه هزار بنده داشت و هزار بنده را آزاد کرد و هزار قرآن با دست مبارکش نوشت و او با عزت و بزرگوار و دارای منزلتی بزرگ بود. و احادیث بسیاری از پدر و اجدادش حکایت کرده است.


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 21 شهریور 13922 نظر »


اگر خدای ناکرده همگی تان یک وقت بگویید،ما می خواهیم این

کاررا ببوسیم وکناربرویم،عقیده ندارم که این میدان خالی خواهد

ماند؛نه،عقیده ی من این است که بارخدا،زمین نمی ماند.گردونه

ی الهی دارد روی غلتک می رود،ماعقب می مانیم،ما پرت می

شویم ازآن گردونه،از آن ارابه ی عظیمی که دارد می رود.بار

خدا زمین نمی ماند،این رابدانید.یک روزگاردیگراین باربه سر

منزل خواهد رسید.خوش به حال کسی که توفیق پیداکند این بار

را اوبکشد.اصلا بزرگترین افتخاراین است که خدا ما را بنده ی

خودش بداند واز ما بخواهد که این بار را برداریم.لذاست که من

عرض می کنم:شما باید تلاش کنید تا جبهه خودی وآن جمع سیصد

وسیزده نفری بدرکبرای امروز سایش پیدا نکند.

   سه شنبه 19 شهریور 13923 نظر »

1 ... 102 103 104 ...105 ... 107 ...109 ...110 111 112 ... 139

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 99
  • دیروز: 244
  • 7 روز قبل: 2096
  • 1 ماه قبل: 9072
  • کل بازدیدها: 173504
نماز حاجت