حضرت آیت الله نوری همدانی در پیامی تصریح کردند: شهادت مظلومانه و همراه
با صلابت شهیدعزیز محسن حججی توانست فصل جدیدی از فرهنگ شهادت باز
کند و مرز حقیقت و انسانیت و شرافت را با خباثت و تکفیر و آدم کشی به
جهانيان نمایان سازد.
به گزارش پایگاه خبری - اطلاع رسانی حوزه های علمیه خواهران، متن پیام تبریک
و تسلیت حضرت آیت الله نوری همدانی به مناسبت شهادت رزمنده دلاور مدافع
حرم محسن حججی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا
سلام و درود به ارواح مقدس همه شهدا خصوصا شهدای مدافع حرم که با
جوانمردی و ایثار باردیگر برای دفاع از ارزشهای ناب به عرصه جهاد پانهاده تا
فرهنگ بزرگ ايثار و شهادت را زنده نگهدارند و خواب را از همه مستکبران و
متجاوزان بگیرند و سلام درود بر خانواده های آنان که با الگو پذیری ازبانوی
صبر و استقامت زینب کبری سلام اللهعلیها حماسه مقاومت خلق کردن و اما
اين روزها شهادت مظلومانه و همراه با صلابت شهید عزیز محسن حججی
توانست فصل جدیدی از فرهنگشهادت باز کند و مرز حقیقت و انسانیت
و شرافت را با خباثت و تکفیر و آدم کشی به جهانيان نمایان سازد امید
آنکه مدعيان دروغین آزادی و دموکراسی و حقوق بشر از خواب غفلت بیدار
شوند و دست از حمایت گروهای تکفیری بردارند و سرنوشت هر ملتی را به
خود آنان واگذارند در خاتمه ضمن احترام و تکریم به همه شهدا خصوصا
شهدای مدافع حرم و خانواده های آنان شهادت شهید محسن حججی را
تبریک و تسلیت می گویم .
حسین نوری همدانى
اندام و زیبایی هایت ، تراش و هندسه بدنت ،
هنـر خـداست
راستی هنر تو در چیست؟ از خودت چه داری؟ پوشاندنش هنر می خواهد…
و لباس پرهیزکاری بهترین جامه است.
بدون شرح!!!!
ملکه انگلیس به کیت میدلتون (عروسش) هشدار داده که دیگر حق ندارد لباس های
بدن نما، از جمله پالتو و دامن کوتاه و جوراب های ساپورت به تن کند.
مطبوعات انگلیسی از جمله سان و بریتیش میل، با انتشار تصاویری از سفر کیت
میدلتون به کانادا، نوشتند الیزابت دوم، ملکه انگلیس به عروس خاندان سلطنتی، کیت
میدلتون درباره نحوه لباس پوشیدنش تذکر داد.
این اتفاق پس از آن رخ داد که ملکه، فلم سفر کیت به همراه همسرش پرنس ویلیام به
کانادا را دید که در آن، کیت میدلتون هنگام خیرمقدم گفتن یک دختر دانش آموز،
دامن کوتاهی پوشیده که در شان خانواده سلطنتی نیست.
ملکه انگلیس به عروسش تاکید کرده که اگر لباس مناسب در اختیار ندارد، از
همراهان و خدمتکارانش لباس موقر به امانت بگیرد.
ساپورت از کجا آمد؟؟؟؟؟؟
در دهه 1980 میلادی در کنگره آمریکا طرح مطرح شد که زنانی که در کلوپ ها ، بارها
و مراکز فساد مشغول خود فروشی هستند باید با بقیه زنان اجتماعی تفاوت داشته
باشند.
در این زمان به فکر طراحی لباسی جذّاب و در عین حال منحرف کننده افتادند که
این دسته از زنان را از جامعه متمایز کنند.ساپورت محصول این تفکر غربی بود که
امروزه برای کشورهای جهان سوم تبدیل به فرهنگ و مد شده است.
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
در کنار خانه ی امن خدا می بینمت
پناه می برم از اینکه حسد کردم
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلا نمی دانستم
از اینکه زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم
از اینکه در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم
از اینکه مرگ را فراموش کردم
از اینکه در راهت سستی و تنبلی کردم
از اینکه عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم
از اینکه در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم
از اینکه منتظر بودم دیگران به من سلام کنند
از اینکه شب بهر نماز شب بیدار نشدم
از اینکه دیگران را به کسی خنداندم غافل از اینکه خود خنده دار از همه هستم
از اینکه لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم
…………
شهید علیرضا محمودی
پرسش : آیا آنچه صوفیان درباره کرامات خود از باب کشف و شهود و رویا می گویند، صحت دارد؟
پاسخ اجمالی: به گفته یکی از دانشمندان، حالتی که از شنیدن موسیقی فرحزا یا غم انگیز
حاصل می شود، نوعی خواب مغناطیسی است؛ همچنین اوهام و خیالات و تلقینات نیز تاثیر
زیادی در دیدن خواب یا تصویر خیالی در بیداری دارند. لذا گفتن اذكاری مثل یا هو، با ریتم و
استماع اشعار از حنجره خوش آوازان باعث خروج از حالت تعادل روحى و تقويت نيروى توهم
شده و در اثر تلقينات قبلى، قوه عاقله تخدير مى گردد. رياضتها هم که قوه خيال را تحریک
كرده است، موجب می شود ناگاه سالك در حال خواب يا بيدارى خیالاتش را در برابر چشمانش
مجسم ببیند.
پاسخ تفصیلی: موضوع کشف و رویا از نظر اینکه سند و مدرک بسیارى از عقاید و اعمال صوفیه
است و غالب اذکار اختراعى و مرشد سازیها و … به آن منتهى مى شود، باید مورد دقت و توجه
فراوان قرار گیرد تا معلوم شود که شالوده کارشان بر چه پایه سستى است و انصافا اگر این دو
موضوع (کشف و رویا) از دست آنها گرفته شود، دستشان خالى شده و دستگاه کرامات آنها
همه به هم خواهد خورد.
این نکته را هم ناگفته نگذاریم که دعوى کشف و شهود، اختصاص به جمعیت صوفیه ندارد؛
بلکه بسیارى از فلاسفه هم در این قسمت با آنها شریک هستند، منتهى آنها در عین این که
به کشف عقیده دارند براى براهین عقلیه نیز ارزش فراوانى قائلند.
به هر حال چون این موضوع جداً مربوط به روح و روان است، باید از نظر روان شناسى مورد
بررسى دقیق قرار گیرد، لذا چند قانون مربوط به این موضوع را پیگیرى می کنیم.
1. خواب مغناطیسى با چه وسایلى تولیدمى شود؟
یکى از دانشمندان این علم در کتابى که در موضوع «تنویم مغناطیسى» یا «هیپنوتیسم»
نگاشته است، چنین اظهار مى دارد: خواب مغناطیسى تنها آن مرتبه قویه اى که به توسط
«عامل» (خوابکننده) در «سوژه» (خواب رونده) پیدا مى شود نیست، بلکه تمام امورى که
باعث بیرون رفتن روح از حالت تعادل طبیعى مى شود، یک مرتبه (ولو ضعیف باشد) از خواب
مغناطیسى را تولیدمى کند یعنى تمام اسبابى که موجد سرور و یا باعث حزن و اندوه است
و همچنین آهنگهاى مختلف موسیقى و شنیدن نغمه ها و صداهاى فرح انگیز یا غم انگیز
هر کدام به نوبه خود یک مرتبه از خواب مغناطیسى را در انسان تولیدمى کند و در اثر آنها
یک حالت تخدیر مخصوص که در حقیقت یک مرتبه ضعیف از خواب است، در مغز حاصل
مى گردد.(دقت کنید)
همه امورى که اسباب خستگى و ملالت خاطر مى شود، مانند تکرار زیاد یک عمل و مکرر
شنیدن یکصداى غیر موسیقى، مانند ضربات متوالى یک چوب بر روى میز، همه داراى این
اثر مى باشد و هر تاثیر به سزایى در ایجاد یک درجه ضعیف از خواب مغناطیسى دارند.
زنگ هایى که در گردن حیوانات مى بندند و موزیک هایى که در هنگام نبرد مى نوازند، همه
داراى این خاصیت هستند و در نتیجه آن، حیوان یا انسان در حالت تخدیرِ فکرىِ مخصوصى
فرو رفته و به این جهت زحمت و رنج نمى برد و یا باربرى و راهپیمایى را کمتر احساس مى کند.
مادرهاى اطفال براى خواب کردن بچه ها (بر اثر تجربیاتى که دارند) از این قانون استفاده کرده
و بوسیله گفتن (لالایى) و ضربات آهسته متوالى در پشت بچه او را خواب مى کنند.
استادان فن هیپنوتیسم با وسایل مختلف از این راه براى خواب کردن افراد استفاده مى کنند و
ساده ترین اقسام آن این است که چوبى را به طور متوالى بر روى میزى مى زنند که در اصطلاح
آن را «مذکر سمعى» مى نامند و معتقدند در آن محیط هایى که آهنگهاى غم انگیز یا فرح زا
نواخته می شود، عمل خواب هیپنوتیکى آسانتر انجام مى گیرد.
بر اثر همین موضوع است که دانشمندان روان شناس عقیده دارند اگر انسان بخواهد مطلبى را مورد
قبول کسى قرار بدهد بهتر این است که آن را در هنگام غم و یا فرح شدید به او پیشنهاد کند، زیرا در
این موقع روح حالت تعادل خود را از دست داده و زودتر مطالب را مى پذیرد.
از این سخنان چنین نتیجه مى گیریم که گفتن اذکارى از قبیل لا اله الّا اللّه و یاهو و ذکرهاى چهار
ضرب و «آورد و برد!» به طور متوالى و پى در پى و خسته کننده، خصوصاً اگر با آهنگ و وزن
مخصوصى توام باشد، آن گونه که در مجالس صوفیان معمول است و همچنین استماع اشعار مثنوى
و غیر آن، با آن الحان مخصوص و از حنجره خوش آوازها، تاثیر فراوانى در برهم زدن حالت تعادل
روحى داشته و هر کدام به نوبه خود تاثیر به سزایى در تخدیر مغز خواهند داشت، البته اگر مضمون
آن اشعار نیز یک سلسله مطالب ذوقى و عرفانى و ادبى باشد تاثیر آن زیادتر خواهد بود، به طورى
که ممکن است انسان از شنیدن آنها عرشهایى را سیر کند!
2. اثر تلقین از نظر روان شناسى
بنا به گفته همان دانشمند روانشناس مصرى، عقیده و تلقین هم در مبحث «تنویم مغناطیسى»
نقش مهمى را بازى مى کند، از این جهت استادان این فن براى خواب کردن اشخاص، به این
موضوع نیز متوسل مى شوند و با کلماتى از قبیل «الان نزدیک است به خواب روى!» و «خودت را
آرام بدار که خوابت نزدیک شد!» و «پلکهاى چشمانت سنگین شده نزدیک است روى هم بیفتد» و
نظایر اینها، طرف را تلقین کرده و نتایج مثبتى از آن مى گیرند! راه دور نرویم! بسیارى از افراد این
موضوع را در زندگى خود تجربه کرده اند که ممکن است عقاید اشخاص را در اثر تلقین زیاد و پى در
پى تا حد زیادى تغییر داد، یا به کلّى وارونه کرد. مثلا: اشخاصى که از خوردن بعضى طعامها متنفر و
منزجرند، ممکن است در اثر تلقین طورى شوند که نه تنها از آن متنفر نشوند؛ بلکه به خوردن آن
راغب و مایل گردند و بر عکس مى توان طعامهایى را که مورد علاقه کسى است، با تبلیغات و
تلقینات مخالف، مورد تنفر و انزجار او قرار داد. مطالبى که مى خواهند آنها را تلقین کنند اگر در لباس
ادبى و شعر بیرون آورند، تاثیر آن زیادتر مى شود و پاره اى از اوقات آثار حیرت انگیزى نشان خواهد
داد.
حکایات بسیارى در حالات شعرا و در تواریخ نقل شده که اثر مثبت تلقین و عقیده را بر روى افکار و
احساسات روشن مى کند که اگر وقت و کتاب اجازه مى داد قسمتى از آن را در اینجا نقل مى کردیم
و بسیارى از مردم نمونه هایى از آن را شنیده اند.
البته همان تاثیرى که تلقین هاى دیگران در انسان دارد، در تلقینات خود او هم نسبت به خودش
موجود است. مثلا: کسانى که داراى ضعف اراده و حالت تردید و یا کم رویى غیر متعارف مى باشند،
مى توانند در اثر تلقین خودشان آن را تغییر داده و یا لااقل تفاوتى در آن ایجاد کنند.
مبحث الهامو تلقین همچنان که از نظر روان شناسى مورد توجه فراوان است، از نظر علم اخلاق
نیز شایان توجه مى باشد و بزرگان این علم توانسته اند استفاده هاى زیادى از این راه در قسمتهاى
مختلف تعلیم اخلاق و تربیت نفوس بکنند.
3. تجسم اوهام!
موضوع دیگرى که از همه اینها مهمتر است این است که: ممکن است در اثر اشتغال فراوان فکر به
یک موضوع و تکرار آن در مغز، کم کم صورت خارجى به خود بگیرد، به این معنى که در برابر دیدگان
فکر کننده مجسم شود.
این موضوع گاهى در عالم خواب به صورت «رویا» و زمانى در حالت بیدارى اتفاق مى افتد و در
صاحبان ارواح ضعیفه بیشتر دیده مى شود، شاید بیشتر افراد این موضوع را تجربه کرده اند که
مطالبى را که در روز مورد توجه و تفکر زیاد قرار مى دهند، در هنگام شب آن را به صورت خواب
«رویا» مى بینند.
بعضى از مردم مى گویند: جنهاى سم دار! را در حمامهاى خلوت در موقع سحر و یا هنگام شب دیده
اند. البته ما شکى در وجود جن و این که یکى از مخلوقات الهى است نداریم ولو اینکه از نظر ما
پنهان باشد، زیرا در قرآنمجید مکرر تصریح به وجود آن شده، ولى آیا او همان است که مردم به
صورت انسان یا حیوان سم دارى در حمام خلوت دیده اند؟! بعضى هم شاید غولهاى خیالى را در
بیابانهاى دور دست و یا در قبرستانها در هنگام شب دیده باشند، ولى این امور جز مجسم شدن
اوهام چیز دیگرى نیست.
موضوع تجسم اوهام یکى از پدیده هاى مورد بحث در علم روان شناسى است و بسیارى از مردم
مکرر آن را در مدت زندگى خود تجربه کرده اند.
منبع سایت آیه الله العظمی مکارم شیرازی
<< 1 ... 64 65 66 ...67 ...68 69 70 ...71 ...72 73 74 ... 139 >>