« بخشی از توبه نامه شهید 13سالهبدانیدبرای هیچ چیز که اهداف مادی داشه باشد به سوریه نرفتم »

پرسش : آیا آنچه صوفیان درباره کرامات خود از باب کشف و شهود و رویا می گویند، صحت دارد؟


پاسخ اجمالی: به گفته یکی از دانشمندان، حالتی که از شنیدن موسیقی فرحزا یا غم انگیز

 

حاصل می شود، نوعی خواب مغناطیسی است؛ همچنین اوهام و خیالات و تلقینات نیز تاثیر

 

زیادی در دیدن خواب یا تصویر خیالی در بیداری دارند. لذا گفتن اذكاری مثل یا هو، با ریتم و

 

استماع اشعار از حنجره خوش آوازان باعث خروج از حالت تعادل روحى و تقويت نيروى توهم

 

شده و در اثر تلقينات قبلى، قوه عاقله تخدير مى گردد. رياضتها هم که قوه خيال را تحریک

 

كرده است، موجب می شود ناگاه سالك در حال خواب يا بيدارى خیالاتش را در برابر چشمانش

 

مجسم ببیند.


پاسخ تفصیلی: موضوع کشف و رویا از نظر اینکه سند و مدرک بسیارى از عقاید و اعمال صوفیه

 

است و غالب اذکار اختراعى و مرشد سازیها و … به آن منتهى مى شود، باید مورد دقت و توجه

 

فراوان قرار گیرد تا معلوم شود که شالوده کارشان بر چه پایه سستى است و انصافا اگر این دو

 

موضوع (کشف و رویا) از دست آنها گرفته شود، دستشان خالى شده و دستگاه کرامات آنها

 

همه به هم خواهد خورد.


این نکته را هم ناگفته نگذاریم که دعوى کشف و شهود، اختصاص به جمعیت صوفیه ندارد؛

 

بلکه بسیارى از فلاسفه هم در این قسمت با آنها شریک هستند، منتهى آنها در عین این که

 

به کشف عقیده دارند براى براهین عقلیه نیز ارزش فراوانى قائلند.


به هر حال چون این موضوع جداً مربوط به روح و روان است، باید از نظر روان شناسى مورد

 

بررسى دقیق قرار گیرد، لذا چند قانون مربوط به این موضوع را پیگیرى می کنیم.

 

1. خواب مغناطیسى با چه وسایلى تولیدمى شود؟

 


یکى از دانشمندان این علم در کتابى که در موضوع «تنویم مغناطیسى» یا «هیپنوتیسم»

 

نگاشته است، چنین اظهار مى دارد: خواب مغناطیسى تنها آن مرتبه قویه اى که به توسط

 

«عامل» (خوابکننده) در «سوژه» (خواب رونده) پیدا مى شود نیست، بلکه تمام امورى که

 

باعث بیرون رفتن روح از حالت تعادل طبیعى مى شود، یک مرتبه (ولو ضعیف باشد) از خواب

 

مغناطیسى را تولیدمى کند یعنى تمام اسبابى که موجد سرور و یا باعث حزن و اندوه است

 

و همچنین آهنگهاى مختلف موسیقى و شنیدن نغمه ها و صداهاى فرح انگیز یا غم انگیز

 

هر کدام به نوبه خود یک مرتبه از خواب مغناطیسى را در انسان تولیدمى کند و در اثر آنها

 

یک حالت تخدیر مخصوص که در حقیقت یک مرتبه ضعیف از خواب است، در مغز حاصل

 

مى گردد.(دقت کنید)

 

همه امورى که اسباب خستگى و ملالت خاطر مى شود، مانند تکرار زیاد یک عمل و مکرر

 

شنیدن یکصداى غیر موسیقى، مانند ضربات متوالى یک چوب بر روى میز، همه داراى این

 

اثر مى باشد و هر تاثیر به سزایى در ایجاد یک درجه ضعیف از خواب مغناطیسى دارند.


زنگ هایى که در گردن حیوانات مى بندند و موزیک هایى که در هنگام نبرد مى نوازند، همه

 

داراى این خاصیت هستند و در نتیجه آن، حیوان یا انسان در حالت تخدیرِ فکرىِ مخصوصى

 

فرو رفته و به این جهت زحمت و رنج نمى برد و یا باربرى و راهپیمایى را کمتر احساس مى کند.


مادرهاى اطفال براى خواب کردن بچه ها (بر اثر تجربیاتى که دارند) از این قانون استفاده کرده

 

و بوسیله گفتن (لالایى) و ضربات آهسته متوالى در پشت بچه او را خواب مى کنند.


استادان فن هیپنوتیسم با وسایل مختلف از این راه براى خواب کردن افراد استفاده مى کنند و

 

ساده ترین اقسام آن این است که چوبى را به طور متوالى بر روى میزى مى زنند که در اصطلاح

 

آن را «مذکر سمعى» مى نامند و معتقدند در آن محیط هایى که آهنگهاى غم انگیز یا فرح زا

 

نواخته می شود، عمل خواب هیپنوتیکى آسانتر انجام مى گیرد.


بر اثر همین موضوع است که دانشمندان روان شناس عقیده دارند اگر انسان بخواهد مطلبى را مورد

 

قبول کسى قرار بدهد بهتر این است که آن را در هنگام غم و یا فرح شدید به او پیشنهاد کند، زیرا در

 

این موقع روح حالت تعادل خود را از دست داده و زودتر مطالب را مى پذیرد.


از این سخنان چنین نتیجه مى گیریم که گفتن اذکارى از قبیل لا اله الّا اللّه و یاهو و ذکرهاى چهار

 

ضرب و «آورد و برد!» به طور متوالى و پى در پى و خسته کننده، خصوصاً اگر با آهنگ و وزن

 

مخصوصى توام باشد، آن گونه که در مجالس صوفیان معمول است و همچنین استماع اشعار مثنوى

 

و غیر آن، با آن الحان مخصوص و از حنجره خوش آوازها، تاثیر فراوانى در برهم زدن حالت تعادل

 

روحى داشته و هر کدام به نوبه خود تاثیر به سزایى در تخدیر مغز خواهند داشت، البته اگر مضمون

 

آن اشعار نیز یک سلسله مطالب ذوقى و عرفانى و ادبى باشد تاثیر آن زیادتر خواهد بود، به طورى

 

که ممکن است انسان از شنیدن آنها عرشهایى را سیر کند!


2. اثر تلقین از نظر روان شناسى

بنا به گفته همان دانشمند روانشناس مصرى، عقیده و تلقین هم در مبحث «تنویم مغناطیسى»

 

نقش مهمى را بازى مى کند، از این جهت استادان این فن براى خواب کردن اشخاص، به این

 

موضوع نیز متوسل مى شوند و با کلماتى از قبیل «الان نزدیک است به خواب روى!» و «خودت را

 

آرام بدار که خوابت نزدیک شد!» و «پلکهاى چشمانت سنگین شده نزدیک است روى هم بیفتد» و

 

نظایر اینها، طرف را تلقین کرده و نتایج مثبتى از آن مى گیرند! راه دور نرویم! بسیارى از افراد این

 

موضوع را در زندگى خود تجربه کرده اند که ممکن است عقاید اشخاص را در اثر تلقین زیاد و پى در

 

پى تا حد زیادى تغییر داد، یا به کلّى وارونه کرد. مثلا: اشخاصى که از خوردن بعضى طعامها متنفر و

 

منزجرند، ممکن است در اثر تلقین طورى شوند که نه تنها از آن متنفر نشوند؛ بلکه به خوردن آن

 

راغب و مایل گردند و بر عکس مى توان طعامهایى را که مورد علاقه کسى است، با تبلیغات و

 

تلقینات مخالف، مورد تنفر و انزجار او قرار داد. مطالبى که مى خواهند آنها را تلقین کنند اگر در لباس

 

ادبى و شعر بیرون آورند، تاثیر آن زیادتر مى شود و پاره اى از اوقات آثار حیرت انگیزى نشان خواهد

 

داد.

 

حکایات بسیارى در حالات شعرا و در تواریخ نقل شده که اثر مثبت تلقین و عقیده را بر روى افکار و

 

احساسات روشن مى کند که اگر وقت و کتاب اجازه مى داد قسمتى از آن را در اینجا نقل مى کردیم

 

و بسیارى از مردم نمونه هایى از آن را شنیده اند.


البته همان تاثیرى که تلقین هاى دیگران در انسان دارد، در تلقینات خود او هم نسبت به خودش

 

موجود است. مثلا: کسانى که داراى ضعف اراده و حالت تردید و یا کم رویى غیر متعارف مى باشند،

 

مى توانند در اثر تلقین خودشان آن را تغییر داده و یا لااقل تفاوتى در آن ایجاد کنند.


مبحث الهامو تلقین همچنان که از نظر روان شناسى مورد توجه فراوان است، از نظر علم اخلاق

 

نیز شایان توجه مى باشد و بزرگان این علم توانسته اند استفاده هاى زیادى از این راه در قسمتهاى

 

مختلف تعلیم اخلاق و تربیت نفوس بکنند.


3. تجسم اوهام!


موضوع دیگرى که از همه اینها مهمتر است این است که: ممکن است در اثر اشتغال فراوان فکر به

 

یک موضوع و تکرار آن در مغز، کم کم صورت خارجى به خود بگیرد، به این معنى که در برابر دیدگان

 

فکر کننده مجسم شود.


این موضوع گاهى در عالم خواب به صورت «رویا» و زمانى در حالت بیدارى اتفاق مى افتد و در

 

صاحبان ارواح ضعیفه بیشتر دیده مى شود، شاید بیشتر افراد این موضوع را تجربه کرده اند که

 

مطالبى را که در روز مورد توجه و تفکر زیاد قرار مى دهند، در هنگام شب آن را به صورت خواب

 

«رویا» مى بینند.

بعضى از مردم مى گویند: جنهاى سم دار! را در حمامهاى خلوت در موقع سحر و یا هنگام شب دیده

 

اند. البته ما شکى در وجود جن و این که یکى از مخلوقات الهى است نداریم ولو اینکه از نظر ما

 

پنهان باشد، زیرا در قرآنمجید مکرر تصریح به وجود آن شده، ولى آیا او همان است که مردم به

 

صورت انسان یا حیوان سم دارى در حمام خلوت دیده اند؟! بعضى هم شاید غولهاى خیالى را در

 

بیابانهاى دور دست و یا در قبرستانها در هنگام شب دیده باشند، ولى این امور جز مجسم شدن

 

اوهام چیز دیگرى نیست.


موضوع تجسم اوهام یکى از پدیده هاى مورد بحث در علم روان شناسى است و بسیارى از مردم

 

مکرر آن را در مدت زندگى خود تجربه کرده اند.

منبع سایت آیه الله العظمی مکارم شیرازی 


موضوعات: عمومی
   سه شنبه 13 تیر 1396
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

مطلب تامل بر انگیزی بود

1396/04/13 @ 19:15


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 229
  • دیروز: 2446
  • 7 روز قبل: 3428
  • 1 ماه قبل: 7123
  • کل بازدیدها: 170546
نماز حاجت