دوشنبه 25 اردیبهشت 1396نظر دهید »

پايه هاى سلوك اخلاقى و عرفانى امام خمینی (ره)

 

 روش عرفانى و سلوك اخلاقى امام, داراى اصول بنيادين و پايه هاى چندى

 

است كه مهم ترين آنها موارد زير است:

 

1. پايبندى به شريعت

 

چنان كه گفته شد, انسان با توجه به محدوديت هاى خاص ذهنى و عملى

 

خود,بيشتر, نگاه جامع به مسائل را فرو مى نهد و در ميدان باور و عمل

 

گرفتار افراط وتفريط مى شود. از اين رو در زمينه تزكيه معنوى و اخلاقى

 

نيز گروهى كاملاً ظاهرگرا و عده اى به شدت باطن گرا شده اند. در حالى

 

كه آئين متعالى براى امت وسط, اعتدال در تمسّك به ظاهر و اهتمام به

 

باطن است, به طورى كه هيچ كدام آسيب نبيند و حق هر يك ادا شود.

 

امام در اين زمينه مى نويسد:

 

(و بدان كه هيچ راهى در معارف الهيه پيموده نمى شود مگر آن كه ابتدا كند

 

انسان از ظاهر شريعت و تا انسان متأدب به آداب شريعت حقه نشود, هيچ

 

يك از اخلاق حسنه از براى او به حقيقت پيدا نشود, و ممكن نيست كه نور

 

معرفت الهى در قلب او جلوه كند و علم باطن و اسرار شريعت از براى او

 

منكشف شود.)

 

درموردى ديگر درباره التزام به آداب شريعت مى نويسد:

 

(و اين يكى ازمهماتى است كه بايد نفوس ضعيفه ما به آن خيلى اهميت

 

دهند و مراقبت كنند كه آثار ايمان در جميع ظاهر و باطن و سرّ و علن,

 

نافذ وجارى باشد.)

 

2. آموختن از استاد و پرهيز از خودمحورى

 

امام با الهام از آيات قرآن كه ارسال رسولان و تعيين اسوه و الگوى عملى

 

را براى تزكيه و تهذيب و تعالى انسان ها ضرورى دانسته است و نيز آياتى

 

چون آيات مربوط به رويارويىموسى(ع) با فردى كه سمت استادى بر او

 

داشت ـ خضر نبيّ(ع) ـ و نيز با توجه به اینكه حركت بدون راهنما در

 

مسير سلوك عرفانى و اخلاقى, به طور معمول لغزشگاه هاىفراوان

 

داشته و در عمل ديده شده است كه رهپويان بى راهنما گرفتار كجروى

 

شده اند و رهزنان راه را بر آنان بسته اند, بر اين نكته تأكيد دارد كه

 

سالك طريق عرفان كه تزكيه و تهذيب اخلاقى ثمره طبيعى و ضرورى آن

 

است, مى بايست به استادى بصير و آزمودهاقتدا كند و با امامى وارسته,

 

در راه تقرب به خداوند و رهايى از نفس, عروج نمايد.

 

(بدان كه طيّ اين سفر روحانى و معراج ايمانى را با اين پاى شكسته و

 

عنان گسسته و چشم كور و قلب بى نور نتوان نمود (و من لم يجعل الله

 

له نوراً فما له من نور).

 

پس در سلوك اين طريق روحانى و عروج اين معراج عرفانى, تمسك به مقام

 

روحانيت هاديان طرق معرفت و انوار راه هدايت كه واصلان الى الله و عاكفان

 

على الله اند حتم و لازم است, و اگر كسى با قدم انانيت خود بى تمسك به

 

ولايت آنان بخواهد اين راه را طى كند, سلوك او الى الشيطان والهاوية است.

 

امام, اين توصيه را از مكتب اهل بيت دارد كه امام سجاد(ع) فرموده است:

 

(هلك من ليس له حكيم يرشده.)

 

كسى كه از ارشاد و راهنمايى حكيمى فرزانه برخوردار نباشد, تباه مى شود.

 

امام در مجالى ديگر به پرسش و شبهه اى ديگر پاسخ داده و تصريح كرده

 

است:

 

(لازم و ضرورى است كه اين عمل (ميزان مدارا با نفس و اندازه نياز واقعى آن

 

به لذت هاى حلال) با نظارت و مراقبت و دستورالعمل مردى كامل و راهبرى

 

دانا و توانا كه دليل راه باشد, انجام گيرد.

 

قطع اين مرحله بى همرهى خضر مكن ظلمـات است بترس از اثر گمـراهـى

 

و اگر كسى را نفس و شيطان غرور دهد, كه با وجود قرآن و علم شريعت كه

 

جمله بيان خداست, سالك را چه احتياج به دليل است؟ جواب اين است كه

 

شك نيست كه اين راه را جز با چراغ شريعت و هدايت قرآن نمى توان طى

 

كرد… (چنان كه در امراض جسمى به طبيبى نياز است) همچنين در امراض

 

قلبى و بيمارى هاى روحى تنها دسترسى به علم شريعت كافى نخواهد

 

بود, بلكه بايد تعيين داروهاى معنوى بانظر طبيب متخصص باشد كه فرمود:

 

طبيب دوّار بطبّه قد أحمى مواسمه و أحكم مراسمه.)

 

بر اين اساس, امام در مباحث اخلاقى خود, دانشوران حوزه هاى علميه را

 

نيز به تعيين استاد اخلاق براى خويش دعوت مى نمود و مى فرمود:

 

(چگونه است كه علم فقه و اصول استاد و مدرس لازم داشته باشد, ولى

 

علوم معنوى و اخلاق نياز به معلم نداشته باشد)

 

ايشان به سرگذشت موسى و خضر و آيه قرآن استناد جسته است كه خداوند

 

مى فرمايد: (قال له موسى هل أتّبعك على أن تعلّمن ممّا علّمت رشداً)

 

كهف/66

 

امام با استفاده از اين آيات, حدود بيست ادب از آداب تعليم و تعلم را استفاده

 

كرده و مورد استناد قرار داده است. و با استفاده از آيات مربوط به خدمت

 

موسى در محضر شعيب, نتيجه مى گيرد كه آن خدمت نيز در باطن امر,

 

درس آموزى از محضر پيامبرى از پيامبران بوده است.

 

3. باور به مقامات معنوى

 

امام, يكى از موانع دستيابى به مراتب معنوى را انكار و ناباورى آن مقامات

 

مى داند, چرا كه وقتى انسان منكر امرى بود, در راه دستيابى به آن تلاش

 

نمى كند. از اين رو به نظر ايشان بدترين آفت اصلاح نفس و خودسازى,

 

بى اعتمادى و بى اعتنايى به مراتب كمال است.

 

(بدترين خارهاى طريق كمال و وصول به مقامات معنويه كه از شاهكارهاى

 

بزرگ شيطان قطّاع الطريق است, انكار مقامات و مدارج غيبيه معنويه است,

 

كه اين انكار و جحود, سرمايه تمام ضلالات و جهالات است و سبب وقوف و

 

خمود است و روح شوق را كه براق وصول به كمالات است مى ميراند

 

و آتش عشق را كه رفرف معراج روحانى كمالى است خاموش مى كند,

 

پس انسان را از طلب بازمى دارد.)

 

منابع

 

چهل حديث / امام خمینی

 

آداب الصلاة /  امام خمینی

 

پرواز در ملكوت/ امام خمینی

 

سيماى فرزانگان/ رضا مختاری

 


موضوعات: اخلاق
   یکشنبه 24 اردیبهشت 1396نظر دهید »

ارزش معنوى اعتكاف

انقطاع از مادیات و امور دنیوى و ملازمت مسجد و دوام ذكر و عبادت خدا، به تنهایى و بدون اعتكاف نیز داراى ارزشى والا و اهمیتى فراوان است كه در این زمینه آیات، روایات و احادیث زیادى را با چنین مضمونى مى‏توان یافت، اما اهمیت اعتكاف به طور مشخص در قرآن و احادیث مورد تاكید قرار گرفته است.

 در بنیاد اولین خانه توحید (كعبه) به دست دو پیامبر الهى، حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام سخن از عهد و پیمانى به میان مى‏آید كه از جانب خداوند، جهت تطهیر«بیت الله‏» براى طواف كنندگان، معتكفین و نمازگزاران از آنان گرفته شده است.

 مطالعه در تعالیم ادیان الهى نشان مى‏دهد كه همواره شیوه‏هایى از درون‏ گرایى و دورى از جمع در ادیان آسمانى وجود داشته است.

منبع: سایت شهید آوینی 


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 20 فروردین 1396نظر دهید »

کوچه باغ انتظار دل نوشته هایی به آقا امام زمان عج

مولایم
دلم برای ورود تو لحظه شماری می کند و حنجره ام تو را فریاد می زند, تو که تجلی عشقی

مولایم!

دلم برای ورود تو لحظه شماری می کند و حنجره ام تو را فریاد می زند، تو که تجلی عشقی.

قنوتم را طولانی می کنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی. کوچه های غریب بی کسی را آب

و جارو می کنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.

هر روز چراغ دلم را با «جامعه الکبیره» روشن می کنم و سفره افطارم را با «آل یاسین»و

«عهد» تزیین می کنم، برای ظهور تو هر روز پای درد «کمیل» می نشینم.

نمی دانم آخرین ایستگاه «توسل» چه هیجانی دارد که مرا با خود تا آن سوی فاصله ها

می برد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پراز «ندبه» است.

مولایم…! بی تو دفتر دلمان پر است از مشق های انتظار و من با دلم می خواهم آن روز

که می آیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.

او می آید!

او با کوله باری از صبر می آید، او شمشیر علی را در دست می گیرد تا نامردان را سرکوب کند

و برای هدایت مردمان قرآن را می آورد، او مثل ستاره ای درخشان در تیره ترین شب و مثل

کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر می شود. او با قرآن محمد در سینه و شمشیر علی

در دست و با مهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسین می آید. سر تا پای او نبوت و ولایت

است .او صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارد. او با ظهورش دین را بر همه جهان

حکم فرما می سازد و قیامش مانند قیامت و از بین برنده همه گناهان، و نامش از بین

برنده همه نامردی هاست و سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان می رساند

و رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه می بخشد. همه مسلمانان چشم انتظارند.

ای مهدی، پس کی می آیی؟

تو می آیی، با یک سبد نور/ امروز امیر در میخانه تویی تو / فریادرس این دل دیوانه تویی تو /

دل ما را که به کس رام نگردد / آرام تویی، دام تویی، دانه تویی، تو

ای نور دیده من! ای مولا و سرور من! ای قامت رعنای عدالت و ای عزیزترین!

اشک فراق از دیدگانم می چکد. زیرا جمعه ای دیگر رسیده است و مرغ دلم به هوای کوی تو،

هوایی شده است. تو می آیی، با یک سبد نور، با یک سبد امید. تو می آیی، اما نمی دانم

درکدام جمعه؟ گاهی وقتها فکر می کنم آیا زنده می مانم تا ظهور پرحضورت را درک نمایم

و یا اگر از این دیار کوچ کردم، آنگاه که تو بیایی آیا من از خاک برمی خیزم و در رکابت غلامی

می کنم؟

همه می گویند غروب جمعه دلگیر است، اما نمی گویید چرا؟ جمعه هم از پی نیامدنت داغ

سکوت بر لب می زند و تا جمعه ای دیگر خاموش می ماند.

اما آن جمعه که بیایی، ابرهای متراکم و تاریک را از دلها می زدایی و چشم هایی را که حسرت

زیارت آفتاب دارند را به نوازش نور و مهربانی می خوانی.

آنگاه که تو بیایی، دست های آسمان هم در پی یاری تو قنوت می کنند. کوه ها کمر خود را

برای کمک به تو محکم می کنند، چشم های دریا برای دیدنت باز می شوند، سروها برای

بوسیدنت قدقامت می کنند، نرگس ها دیگر روی زرد ندارند، شقایق ها دیگر داغ به سینه ندارند

و کبوترها، مقیم خانه تو می شوند.

آن روز که تو ییایی، روز است و دیگر شب نیست. آن روز که تو بیایی، بهار است و زمستان نیست.

آن روز که تو بیایی جمعه است…

 

 


موضوعات: دلنوشته
   یکشنبه 20 فروردین 1396نظر دهید »

اعمال ماه رجب و شعبان

 

 حمد (سه مرتبه ) . ایه الکرسی (سه مرتبه ). کافرون ( سه مرتبه ) . توحید (سه مرتبه ) . فلق( سه مرتبه ) . ناس ( سه مرتبه )

 

سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ للهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهَ وَ اللهُ اَکبَر وَ لا حَولَ وَ لا قُوّه اِلّا بِاللهِ العَلیِ العَظیمِ  ( سه مرتبه )

 

الّلهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مّحَمَّدٍ  ( سه مرتبه )

 

اَلّلهمَّ اغفِر لِلمومِنینَ وَالمومِنات  ( سه مرتبه )

 

استَغفِرُ اللهَ وَ اَتوبُ اِلَیه  (400 مرتبه )

منبع: مفاتیح الجنان 


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 20 فروردین 1396نظر دهید »

امیرالمومنین علیه السلام:


به طاعت خدای سبحان دست نیابد، مگر کسی که تلاش کند

و نهایت کوشش خود را به کار گیرد.


غرر الحکم. 6009

 

   سه شنبه 24 اسفند 1395نظر دهید »

1 ... 67 68 69 ...70 ... 72 ...74 ...75 76 77 ... 139

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 43
  • دیروز: 115
  • 7 روز قبل: 1414
  • 1 ماه قبل: 4669
  • کل بازدیدها: 167874
نماز حاجت