« سیره علما و مراجع تقلید در عزاداری سالار شهیدان | میلاد نور فرخنده باد » |
غدیر از دیدگاه امام خمینی (ره) پیام غدیر، ولایت و حکومت
من درباره شخصیت حضرت امیر(ع) چه می توانم بگویم و کی چه می تواند بگوید. ابعاد مختلفه ای که
این شخصیت بزرگ دارد، به گفت و گوی ماها و به سنجش بشری در نمی آید. کسی که انسان کامل است
و مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالی است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالی باید هزار باشد و ما از
عهده بیان حتّی یکی اش نمی توانیم برآییم. این شخصیت که جامع تضاد است، امور متضاده در او جمع
است، کسی نمی تواند در حول و حوش او سخن بگوید؛ از این جهت، من در این موضوع بهتر می دانم،
که ساکت باشم. لکن مسئله ای را که بهتراست ما بگوییم، انحرافاتی است که برای ملت ها و خصوصاً
برای شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دست هایی که این انحرافات را از اول به
وجود آورده اندو توطئه هایی که بوده است در طول تاریخ و اخیراً در این سال های اخیر، سده های
اخیرپیش آمده است، آن ها را عرض کنم. مسئله غدیر،مسئله ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر
(ع) یک مسئله ای پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجد شریف که منبع
همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای حضرت امیر(ع) ارزش
ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیرآمده است. خدای تبارک و تعالی
که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری
که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد. مأمور می کند رسول الله را که این شخص
را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی
داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی
حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود.
و این که در روایات ما از آن زمان تا حالا این غدیر آن قدرازش تجلیل کرده اند، نه از باب این که
حکومت یک مسئله ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می گوید که به
«قدراین کفش بی قیمت هم پیش من نیست» آن که هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر
(ع) و اولاد او می توانستند درصورتی که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به طوری که خدای
تبارک و تعالی رضا داد، انجام بدهند، این ها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید،
نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، این ها خوب است، اما
مسئله این نیست. مسئله این است که یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست. غدیر در همه
اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر(ع) در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها
و دست اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و
الا مقامات معنوی قابل نصب نیست. یک چیزی نیست که با نصب آن مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات
معنوی که بوده است و آن جمعیتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به
حکومت نصب کنند و لهذا، می بینیم که در عرص صوم و صلوة و امثال این ها می آورد و ولایت
مجری این هاست. ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی.
و حضرت امیر (ع) را همان طوری که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن -در روایات است
این- نازل شده است به منازل مختلف، کلیاتش سبع و الی سبعین و الی زیادتر، تا حالا رسیده است به
دست ماها به صورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این طوراست. رسول خدا هم این طور است.
مراحل طی شده است، تنزل پیدا کرده است. از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است، از وجود جامع
تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجودمقدس
و آن وجود مقدس و اولیای بزرگ خدا. بنابراین، این که حدیث غدیر را ما حساب کنیم که می خواهد
یک معنویتی را برای حضرت امیر یا یک شأنی برای حضرت امیر(ع) درست کند، نیست. حضرت
امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خدای تبارک
و تعالی او را حاکم قرار بدهد.
منبع : صحیفه امام، ج20، صص 111-113
* او عادلترین شما در بین مردم است!
نبیاکرم در بیان صفات امیرالمؤمنین میفرماید: «اعدلکم فی الرعیة»، او عادلترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسم این حقیقت بودهاند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقوای او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و اینکه کسی معتقد باشد که هر ظالمی با هر شیوه و رفتار بازیگرانهای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟!
لذا مسألهی غدیر با این مضمون والا متعلق به همهی مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایتاللَه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنهی عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد.
فرم در حال بارگذاری ...