« مراسم جشن مجازی به مناسبت میلاد با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیهامرا در فراق خود بسوزان و بمیران »

معاونت پژوهش مدرسه و موسسه آموزش عالی حوزوی زینبیه از برگزاری کرسی آزاد اندیشی با عنوان «اخلاقی سازی جامعه؛ وظیفه حکومت یا فرد» با حضور جناب آقای دکتر گل محمدی به عنوان استاد ارائه کننده بحث و حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر محدر به عنوان استاد منتقد و سرکار خانم علیزاده به عنوان دبیر علمی خبر داد.
 

 

استاد گل محمدی در ابتدا چنین بیان داشتند: علیرغم گذشت بیش از 40 سال از تشکیل جمهوری انقلاب اسلامی  همچنان شاهد حجم وسیعی از بداخلاقی در بین اقشار مختلف مردم هستیم و در این بین هیچکس خود را مسئول این وضع نمی‌داند و اگر به همین منوال پیش رود، جامعه از درون دچار فروپاشی خواهد شد. مسئله ما این است که متولی اخلاق جامعه کیست؟

ایشان با این فرضیه که متولی این امر حکومت می باشد، دلایل خود را در سه محور ادله عقلی، ادله نقلی و ادله قانونی ارائه نمودند.

استاد در بیان دلایل عقلی به موارد ذیل اشاره نمودند:

ایشان اولین دلیل عقلی را این چنین بیان نمودند که بسیاری از رفتارهای مردم معلول فرهنگ، پایگاه و نقش، عوامل اقتصادی، سیاسی، قوانین و مقررات، وسایل ارتباط جمعی،رفتارحاکمان و … است و چون این عوامل در دست حکومت است و یا حکومت بازیگر نقش اول آنهاست، پس تنظیم آنها در جهت اخلاقی سازی جامعه نیز برعهده دولت است.

 همچنین  اخلاقی سازی جامعه نیازمند برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج امکانات، هدایت، حمایت و نظارت است و این امور جز از طریق حکومت محقق نمی شود.

 دلیل سوم ایشان این بود که وظیفه حکومت، تامین و مدیریت نیازهای مردم است، اخلاق یکی از نیازهای مهم و اساسی مردم است. استاد گل محمدی وظیفه حکومت را، رساندن مردم به سعادت حقیقی و خیر اعلا دانست و گفت این هدف جز با زندگی اخلاقی میسر نمی شود و این مورد هم برعهده حکومت است. آخرین دلیل عقلی نیز این می باشد که دین، دارای سه جزء، اعتقادات، احکام و اخلاق است. وظیفه حکومت دینی، تحقق و اجرایی کردن دین در جامعه است. پس می توان نتیجه گرفت حکومت دینی موظف به اخلاقی سازی جامعه است.

ایشان بعد از بیان دلایل عقلی به سوره حج، آیه 44؛ سوره جمعه آیه2؛ سوره حدید، آیه  25؛ سوره آل عمران آیه 104 به عنوان مستندات نقلی اشاره نمودند و در ادامه به خطبه هایی از  نهج البلاغه از جمله  خطبه 3 و 164 پرداختند که در آنها به نقش مستقیم و غیر مستقیم حکومت ها و رسالت پیامبران به عنوان حاکمان الهی در زمین در جهت تزکیه نفوس و اخلاقی سازی جامعه اشاره شده است.

 استاد گل محمدی در ادامه به دلایل قانونی از جمله، اصل سوم قانون اساسی که تصریح می‌کند: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای اموری همچون ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی به کار برد».

همچنین اصل هشتم قانون اساسی که می‌گوید: در جمهوری اسلامی ایران، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند. «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر».

ایشان در ادامه به بخش هایی از بیانات امام خمینی و مقام معظم رهبری در زمینه وظیفه و نقش مهم دولت ها در اخلاقی سازی اشاره کردند. از جمله:

حضرت امام خمینی (ره) در این رابطه چنین می‌فرمایند:

«همه باهم دنبال این باشند که این کشور را به راه مستقیم هدایت کنند و این کشور را آباد کنند؛ و اخلاق اسلامى- انسانى را در تمام قشرها توسعه بدهند». همچنین در جلد 17 کتاب صحیفه چنین می‌فرمایند:  «یك مسئله که در رأس همه امور است مسئله معنویات است. ما باید کوشش کنیم که معنویات را در بین این ملت عزیز و در بین مسلمین پیاده کنیم، مردم را دعوت به معنویات و دعوت به اخلاق اسلامى و آداب فرهنگ اسلامى کنیم».

 و نیز در جای دیگر بیان می‌دارند مجلسى که اساس یك کشور است باید محلى براى بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد.

استاد گل محمدی در ادامه به سخنان مقام معظم رهبری(حفظه الله) اشاره نمودند:

در یك جامعه؛ اگر مردم از اخلاق خوب برخوردار نبودند، اگر فساد در میان مردم رواج داشت. اگر مردم تعلیم و تربیت را درک نکردند، اگر سطح سواد در میان مردم پایین بود … اگر رشد و آگاهی سیاسی به قدر لازم در مردم نبود، مردم آن جامعه را نمی‌شود ملامت کرد. حکومت‌های آن جامعه را باید ملامت کرد. زمامدارانی که سررشته ثروتهای مادی و معنوی دست آنهاست باید مورد شماتت؛ مواخذه، و عقوبت قرار بگیرند.

 «سازندگى باید در تمام ابعاد مادّى و معنوى آن صورت گیرد. هم باید چرخهای اقتصاد به حرکت درآید و هم باید روحیه معنوى و اخلاق و رابطه با خدا در ما تقویت شود. همه ما در قبال این وظیفه بزرگ مسئولیم.»

حضرت آقا در بیانات سال 1372 چنین فرمودند: «امروز در جامعه ما، یکى از تلاش های اساسى، باید تغییر اخلاق باشد».

 و نیز در جای دیگر  می فرمایند: «حکومت اسلامى براى این است که انسان ها در این فضا تربیت شوند، اخلاق آنها تعالى پیدا کند، به خدا نزدیكتر شوند و قصد قربت کنند».

 و همچنین ایشان فلسفه نظام اسلامی را برقراری اخلاق و معنویت دانسته و فرموده‌اند: «فلسفه نظام جمهورى اسلامى این است که بتواند همچنان که اسلام از مسئولان، انسان‌ها و ملت ها خواسته است، در میان مردم، هم عدالت، هم اخلاق، هم معنویت و هم رفاه مادّى را به وجود آورد».

 همچنین  ایشان به عدالت و اخلاق به عنوان شاخصه‌های مهم جامعه اسلامی اشاره کرده و می‌فرمایند: «جامعه اسلامى آن جامعه‌اى است که در او عدالت به نحو کامل استقرار داشته باشد؛ اخلاق اسلامى به صورت گسترده در میان مردم وجود داشته باشد». و «چهره‌ی فرهنگی کشور باید چهره نورانی، اسلامی و کاملاً منطبق با فضیلت های اخلاق اسلامی باشد؛  این یکی از خلأهای ماست».

در ادامه استادگل محمدی به سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404اشاره نمودند و گفتند: جامعه ایرانی در افق این چشم‌انداز ویژگی‌هایی از جمله: توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی،آزادی های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسا نها و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی. فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایت مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن، الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه ی کارآمد، جامعه ی اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی ومنطق های بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره) خواهد داشت.

همچنین در بند 24 اصول سیاست فرهنگی کشور نیز به «توسعه و اعتلای تبلیغات فرهنگی و هنری به نحو مناسب به منظور ترویج و تحکیم فضایل اخلاقی» اشاره شده است.

استاد گل محمدی در آخر چنین نتیجه گرفتند که اخلاقی سازی جامعه جزو وظایف ذاتی حکومت است و در صورت عدم اقدام لازم، وظیفه مردم مطالبه‌گری و وظیفه نهادهای ناظر و بازرسی، مجازات مقصران است. همچنین مسئول بودن حکومت نسبت به اخلاقی سازی جامعه، رافع تکلیف افراد و اشخاص نیست، بلکه هر کس به اندازه توان و مقدورات خود، باید در جهت اخلاقی سازی خود، خانواده و جامعه تلاش کند.

در ادامه کرسی آزاد اندیشی حجت الاسلام و المسلمین به عنوان استاد منتقد چنین بیان نمودند:

اهمیت اخلاق و تزکیه نفس بر کسی پوشیده نیست و تهذیب نفوس انسانی همواره یکی از دل ‌مشغولی‌های انسان بوده و است. بشر امروز با وجود پیشرفت‌های علمی شگرف نتوانسته بر مشکلات خویش فائق آید. بدون شک یکی از دلایل معناداری زندگی، اخلاق است و زندگی بدون اخلاق به حیات مردگان شباهت بیشتری دارد تا زندگان. این فضایل و ارزش‌های اخلاقی هستند که با اتکا بر جهان‌بینی و مسائل اعتقادی اهداف انسانی را تعیین می‌کنند و به زندگی انسان معنا می‌بخشند و انسان را به عالم ملکوت متصل می‌کنند. رسول گرامی اسلام چه زیبا می‌فرمایند: «خداوند اخلاق پاك را وسيله‏ى پيوند خود قرارداده، اين (فضيلت) براى شما بس كه به يك خوبى كه متصل به خداست تمسك جوييد.»  به همین دلیل پرورش ارزش‌های اخلاقی مردمان و تزکیه و تهذیب آنان از جمله اصلی‌ترین اهداف برانگیختن پیامبران و فرستادن پیام‌های آسمانی است. «اوست آن‌کس كه در ميان درس نا‌خوانده فرستاده‏اى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان‏] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»

        قرآن کریم نیز فلاح و رستگاری انسان را در تزکیه نفس و متخلق شدن به ارزش‌های اخلاقی می‌داند: «كه هر كس نفس خود را پاك و تزكيه كرده، رستگار شده.»  در عظمت اخلاق همین بس که خداوند پیامبر خود را به عظمت اخلاقی می‌ستاید: «وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ» (قلم/4).

بر این اساس اگر در جامعه فردی دست به انجام عملی غیراخلاقی بزند، افزون بر برخوردي كه دستگاه‌هاي انتظامي با او مي‌كنند، مردم نيز حساسيت نشان مي‏دهند؛ به عنوان مثال اگر کسی ماشینش را در جای نامناسب پارک کرده باشد، همه مردم واکنش نشان می‌دهند و ماشين‏هاي مجاور بوق مي‏زنند و متخلف را تحت فشار قرار مي‏دهند. پس از آن جایی که مصالح و مفاسد افراد جامعه در هم تنیده شده است و افراد در جامعه همانند کسانی هستند که در یک کشتی نشسته‌اند، حساسیت نسبت به مسائل اخلاقی در همه جوامع بشري وجود دارد. دليل آن نيز اين است كه همه مردم متوجه شده‌اند كه اگر بنا باشد در يك زندگي اجتماعي كساني از قانون تخلف كنند، سنگ بر روي سنگ بند نمي‌شود و دودش به چشم همه مردم خواهد رفت. بنابراين كسي كه در جامعه زندگي مي‌كند، نمي‌تواند بگويد من يك چهارديواري دارم و خودم صاحب‌اختيار آن‌ام. پس اين امري عقلي است كه اگر در جامعه‏اي، مقرراتي كه به نفع جامعه است، رعايت نشود، ديگران بايد حساسيت نشان دهند؛ نه آنكه منتظر شوند تا پليس يا مأموران دولتي جلوي آن عمل را بگيرند.

بنابراین به ضرورت عقلی تلاش برای اخلاقی کردن فضای جامعه وظیفه هر فردی می‌باشد. آیات و روایات فراوانی نیز در این زمینه وجود دارد. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِك سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكيمٌ؛ «مردان و زنان مؤمن دوست‏دار يكديگرند. مردم را به كار نيك امر مي‏كنند و از كار زشت باز مي‏دارند و نماز به پا مي‌دارند و زكات مي‏پردازند و خدا و پيامبرش را اطاعت مي‏كنند. البته خدا آنان را مشمول رحمت خود گرداند، و خدا صاحب اقتدار و درست‏كردار است». یا در آیه دیگر می‌فرماید: فَلَمّا نَسُوا ما ذُكرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا؛ «پس چون پندي كه به ايشان داده بودند، از ياد بردند، كساني را كه ناهيان از منكر بودند، نجات داديم و ستمكاران را به عذاب گرفتار كرديم». بايد توجه داشت با رواج بداخلاقی در جامعه، قبحش ريخته مي‏شود و ديگران هم مرتكب آن مي‏شوند. ارتكاب آن معصيت، آثار اجتماعي زيان‌باري را نيز در پي دارد. بنابراین به ضرورت عقلی برای دفاع از حقوق خود فرد و همچنین برای دفاع از حقوق دیگر افراد جامعه و همچنین برای دفاع از حقوق فردی که مرتکب خطا می‌شود حساسیت تمام افراد جامعه و جلوگیری از ترویج منکرات در جامعه لازم است. همان‌گونه که انسان‌ها نسبت به خطرات مادی مثل سیل، زلزله، بیماری و … احساس مسولیت می‌کنند.

البته علاوه بر مسئولیت فردی، برخی به شكل گروهي نيز در زمینه مسائل اخلاقی احساس مسئولیت می‌کنند. براي نمونه، سازمان‌هايي همچون طرف‌داران حقوق بشر، ديده ‏بان حقوق بشر، عفو بين ‏الملل، حمايت از حيوانات، هم‌اكنون به شكلي نسبت به منکران اخلاقی واکنش نشان می‌دهند. بنابراين واکنش به ناهنجاریهای اخلاقی، در ميان عقلا نیز توجيه‌پذير است و نهادهای حاکمیتی نیز در این زمینه وظیفه دارند. قرآن در این زمینه می فرماید: وَلْتَكن مِّنكمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكرِ وَأُوْلَـئِك هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛(2)«و بايد از ميان شما گروهي باشند دعوتگر به خير كه به نيكي فرمان دهند و از ناشايستي باز دارند و اينان رستگارند».

بنابراین اصل مبارزه با كار ناشايست و ناروا نه‌تنها در جامعه اسلامي، بلكه در همه جوامع مطرح است. به‌عبارت‌ديگر، عقل هر انساني حكم مي‌كند كه بايد با منكرات، كارهاي زشت، و هر عملي كه حقوق انسان را از بين مي‏برد، مبارزه كرد؛ اما اينكه مصداق اين منكرات كدام است، اختلاف نظر وجود دارد. حاصل آنكه، انسان بايد در قبال رفتار ديگران احساس مسئوليت كند، اما مراتب چنين احساس مسئوليت و مصاديق كار خوب و بد در جوامع گوناگون، بر اساس نظام ارزشي حاكم بر آنها، متفاوت است. مرتبه حساسيت مردم در قبال رفتار ديگران، به نوع جهان‏بيني و نگرش آنان درباره انسان و جامعه انساني بستگي دارد. بر همین اساس دیدگاه حاكم بر جوامع را درباره انسان‌ها، مي‏توان به دو دسته كلي تقسيم كرد: فردگرايي(1) و جامعه ‏گرايي.(2) بر اساس نگاه لیبرالیستی که فردگرایی از ارکان آن است دخالت افراد در مورد ناهنجاری‌های اخلاقی حداقلی است و بیشتر توصیه به تساهل و تسامح اخلاقی دارند مگر در مواردی که منافع خودشان در خطر باشد. اما مكتب انبياي الهي و به‌ويژه دين مقدس اسلام، نگرش جامعه‏گرايي را تقويت مي‏كند؛ بدون اينكه حقوق فردي را ناديده بگيرد. دين اسلام مي‏كوشد به‌گونه‏اي انسان را تربيت كند كه در همه مراحل زندگي، به كل انسان‌ها به‌ويژه اعضاي جامعه اسلامي‌ـ نظر داشته باشد. تفاوت دیگر آن است که در غرب و تفکرات لیبرال واکنش‌ها عمدتا به ناهنجاری‌هایی است که ضرر مادی برای فرد یا جامعه دارد اما در نگاه دینی علاوه بر ضررهای مادی، به ناهنجاری‌هایی که جنبه معنوی و اخروی دارد نیز توجه شده است و اهمیت این قسم از قسم اول به مراتب بیشتر است.

بر این اساس در نگاه دینی احساس قلبی و ناراحتی از منکرات، اظهار ناراحتی و هم‌چنین نهی لسانی از مهم‌ترین وظیفه افراد در مقابل ناهنجاری‌های اخلاقی است. در مقابل نهادهای حاکمیتی و دولت نیز با امکانات فراوانی که در اختیار دارد، وظیفه دارد ضمن تاسیس نهادهای مختلف آموزشی و تربیتی افراد جامعه را به وظایف اخلاقی‌شان آشنا کند و در جهت تربیت اخلاقی افراد جامعه تلاش کند. « هُوَ الَّذِى بَعَث فى الأُمِّيِّينَ رَسولاً مِّنهُمْ يَتْلُوا عَلَيهِمْ ءَايَتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَب وَ الحْكْمَةَ وَ إِن كانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَلٍ مُّبِينٍ؛ اوست خدايى كه به ميان مردمى بى‏كتاب پيامبرى از خودشان مبعوث داشت تا آياتش را بر آنها بخواند و آنها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمتشان بياموزد. اگر چه پيش از آن در گمراهى آشكار بودند.»

 وظیفه دیگر حکومت این است که با متخلفین و کسانی که با انجام ناهنجاری‌های اخلاقی به حقوق دیگران تعدی می‌کنند برخورد قاطع و بازدارنده داشته باشد. در سوره حدید این دو وظیفه حاکمیت به زیبایی بیان شده است.« لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَيِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَب وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ  وَ أَنزَلْنَا الحْدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شدِيدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَيْبِ  إِنَّ اللَّهَ قَوِىٌّ عَزِيزٌ؛ ما پيامبرانمان را با دليلهاى روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ترازو را نيز نازل كرديم تا مردم به عدالت عمل كنند. و آهن را كه در آن نيرويى سخت و منافعى براى مردم است فروفرستاديم، تا خدا بداند چه كسى به ناديده، او و پيامبرانش را يارى مى‏كند. زيرا خدا توانا و پيروزمند است.» تعبیر به کتاب و میزان در آیه شریفه، اشاره به دو مسئولیت حکومت دارد.

بنابراین فرمایش جناب دکتر گل محمدی که اخلاقی کردن جامعه را وظیفه حاکمیت می‌داند صحیح به نظر نمی‌رسد. با توجه به ضرورت حیات اجتماعی وجود قوانینی که وظیفه هر شخص را تعیین کند و هم‌چنین برای تخلفات احتمالی مجازات‌هایی را تعیین کند ضروری می‌باشد. این هدف زمانی محقق می‌شود که قوه مجریه از جرم اطلاع و بر مجرم تسلط داشته باشد. بنابراین اگر جرمی در خلوت صورت بگیرد و قوه مجریه از آن اطلاع نداشته باشد در این صورت جلوی جرم گرفته نمی‌شود. هم‌چنین اگر قوه مجریه ضعیف باشد یا در برخورد با مجرمین سهل‌انگاری کند و یا اگر مجرمین در بدنه خود قوه مجریه باشند در این صورت هم قوانین موضوعه بی‌ثمر و بی‌نتیجه خواهند بود. بنابراین تا زمانی که مردم احساس مسولیت نکنند و مردم به ملکات فاضله انسانی از قبیل پیروی حق، احترام انسانیت، عدالت و کرامت پایبند نباشند جلوی تخلفات گرفته نخواهد شد. ضمن آنکه مسئولیت اخلاقی کردن جامعه را بر گردن حکومت انداختن در حقیقت سبب می‌شود قوانین اخلاقی همانند قوانین حقوقی فقط از پشتوانه دولتی برخوردار شوند و این نظریه در حقیقت خوانشی از قراردادگرایی توماس هابز می‌باشد.

در انتها  دکتر گل محمدی اشاره کردند که بر طبق دلایل عقلی، روایی و قانونی وظیفه حکومت به عنوان یک نهاد بزرگ اجتماعی این است که از طریق امکانات، سازمان ها و ارگان های مختلفی که در اختیار دارد و همچنین با وضع قوانین متعدد می تواند مانع بروز بی اخلاقی ها شوند این امر به خصوص در باره حکومت اسلامی امری ضروری تر به نظر می‌رسد. چرا که یکی از اهداف مهم  انقلاب اسلامی اخلاقی کردن جامعه است با توجه به این امر که مردم پیش از انقلاب نیز مناسک دینی و مذهبی خود را نیز اجرا می کردند.

دبیر جلسه سرکار خانم علیزاده در جمع بندی نظرات فرمودند:

با توجه به فرمایشات دکتر گل محمدی و دکتر محدر می توان این طور نتیجه گیری کرد که اخلاقی کردن جامعه، هم وظیفه حکومت است به دلیل داشتن امکانات و مسئولیت بیشتر و هم وظیفه مردم است که  با یکدیگر در یک جامعه زندگی می کنند و در سود و زیان جامعه با هم اشتراک دارند به عبارت دیگر وظیفه حکومت در اخلاقی کردن جامعه به معنای سلب مسئولیت از مردم نیست و هر کس در هر موقعیتی که قرار دارد چه به عنوان شهروند عادی و چه به عنوان یک مسئول در یک ارگان و نهاد دولتی باید در جهت اخلاقی کردن جامعه تلاش کند و نقش مؤثری داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

   جمعه 28 آذر 1399


فرم در حال بارگذاری ...

 << < اردیبهشت 1403 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
ذکر ایام هفته
آمار
  • امروز: 250
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 4007
  • 1 ماه قبل: 7812
  • کل بازدیدها: 171766
نماز حاجت