آقاترین ! مرا غرق نور کن !
مرا قرین منّت و لطف حضور کن !
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
آقا ! شما شکایت این ناصبور کن !
می ترسم از شبی که به دجّال رو کنیم
آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن
در انتهاى شبى دراز
در میان سوسوى آینهها
در سال مرگ برگهاى جوان
در پشت دیوارى از سکوت
مردى خواهد آمد
از جنس بلور
مردى که سکوتش، سبز
تنهایىاش، زیبا
و چشمهایش قشنگتر از نگاه نجیب شکوفههاست
مردى که بهترین ترانه خلقت را سر خواهد داد
اللَّهاکبر اللَّهاکبر اللَّهاکبر
مردى مىآید
مردى خواهد آمد
مردى از تبار گل یاس
شعری از هوشنگ صادقی
اللهم عجل لولیک الفرج
روحانی هم مثل دیگران مسلمان متعهدی است كه باید به تعهدات خودش عمل كند و اگر در جامعه ما روحانیت
در قسمت هایی نقش رهبری را عهده دار می شود این به خاطر امتیاز طلبی روحانیت نیست. این ها هرگز معنای
امتیاز طلبی روحانیت و انحصار طلبی روحانیت نیست. این ها همه دور از رویه روحانیت مبارز ماست. من با صراحت
این مساله را اعلام می كنم كه ما نه تنها امتیاز طلب و انحصار طلب نیستیم بلكه آن هایی كه به ما نزدیك هستند
كاملا هر روز احساس می كنند كه ما همیشه می خواهیم استعداد های دیگر می خواهد روحانی و می خواهد
غیر روحانی باشد، این ها رشد كنند ، آمادگی پیدا كنند و بیایند مسئولیت هایی را كه امروز ما به عهده داریم آن ها
به عهده بگیرند و ادامه دهند. بنده معتقدم كه یك حركت اسلامی سالم نه مقید است كه در این گونه تشسكیلات
رهبری اش در دست روحانیت باشد و نه مقید است كه رهبری اش خارج از دست روحانیت باشد ، بلكه یك روحانی
و یك غیر روحانی هر دو مسلمان مبارز هستند. هر كدام استعداد بیشتر و شایستگی بیشتر برای ایفای یك نقش
را دارند باید این نقش به همان سپرده بشود خواه معمم باشد خواه غیر معمم. هم با حساسیت و آلرژی جاهلانه
و متعصبانه ای كه علیه چهره های معمم خلاق فعال با تدبیر آگاه در بعضی از قشرها وجود دارد باید مخالف بود،
این ضد حق است و ضد اسلام است و هم با آلرژی و حساسیت این كه همه چیز باید در دست معممین باشد،
این پندار هم پندار واهی است. حق این است كه هر كاری باید در دست شایسته ترین و آماده ترین فرد قرار
بگیرد. این فرد می تواند معمم باشد و می تواند غیر معمم باشد.
ما معتقدیم حجاب با چادر مشكی به دلیل قراین و شواهد فراوان لغوی و تاریخی، دارای اصل و ریشهی
قرآنی است و به همین دلیل، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به عنوان بهترین الگوی زن مسلمان از آن
استفاده میكردهاند، و لذا اینگونه پوشش از مصادیق تأمین كنندهی حجاب برتر است؛ و هیچ یك از
شبهات مخالفان چادر مشكی از كارآمدی و برتری آن نمیكاهد.
حجاب بیانگر وقار و افتخار یک زن و سند اطاعت از فرمانده هستی است، حجاب بوی خوش عفاف و
پاکدامنی است، زن این موجود ظریف، مظهر جمال خلقت است و آنچه که اسلام درمورد زن می خواهد،
شخصیت و گرانبها بودن است .
و گران بهایی زن از منظر اسلام به این است که عفاف و پاکدامنی و حفظ حجاب را سرلوحه کار خود قرار
دهد تا بنیان خانواده مستحکم شود و این امر از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند و از
جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت می گردد.
بی تردید همه اذعان دارند که حجاب دافعه آسیب های اجتماعی و بسترساز رشد، ترقی و عزت بانوان در
اجتماع است، و بر این نکته واقفند که رعایت حجاب موجب استحکام و پایداری کانون خانواده است.
اسلام طرفدار حجاب بیشتر و حداكثرِ بانوان، به خصوص زنان و دختران جوان در بیرون منزل و در مواجهه با
نامحرم است، و بعضی از مصادیق حجاب برتر، مانند لباسهای بلند و گشاد، مقنعه و چادر مشكی، تأمین
كنندهی حجاب بهتر و بیشتر و به اصطلاح، پوشش حداكثری هستند.
ما معتقدیم حجاب با چادر مشكی به دلیل قراین و شواهد فراوان لغوی و تاریخی، دارای اصل و ریشهی قرآنی
است و به همین دلیل، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به عنوان بهترین الگوی زن مسلمان از آن استفاده
میكردهاند، و لذا اینگونه پوشش از مصادیق تأمین كنندهی حجاب برتر است؛ و هیچ یك از شبهات مخالفان
چادر مشكی از كارآمدی و برتری آن نمیكاهد.
همانطور که می دانیم عدهای با استفاده از شبهات و روشهای القاییِ تبلیغِ منفی، قبل از این كه طرح مشخص
و كاملی برای ترویج الگوی دیگری از حجاب برتر ارائه نمایند به جنگ روحی و روانی بر علیه زنان متدین و عفیفِ
استفاده كننده از چادر مشكی اقدام میكنند و به جای تبلیغ منطقی از حجاب و پوشش مورد علاقهی خود، به
تخریب چادر مشكی اقدام میكنند. روشن است كه نتیجهی چنین كاری ترویج لیبرالیسم و آزادی در پوشش
در سطح جامعه و كاهش مقدار حجاب و پوشش بانوان و روی آوردن آنان به حجاب حداقلی است.
با توجه به مطلب فوق و با عنایت به این كه از نظر قرآن، مقتضی و زمینهی نافرمانی از حدود و چهارچوبهای
الهی در انسان موجود است؛ «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ». ( سورهی قیامت (75)، آیهی 5)
به خوبی میتوان نتیجه گرفت كه ترویج و تبلیغ حجاب و پوشش حداقلی به نفع جامعه نیست؛ زیرا تبلیغ و
ترویج این گونه حجاب و پوشش، كمكم حجاب و پوشش اسلامی موجود در جامعه را به سمت بدحجابی و
بیحجابی پیش میبرد، كه اكنون بعضی از علایم و آثار آن در برخی شهرهای بزرگ آشكار گردیده است. با
توجه به واقعیت موجود، باید تمام ابزارهای فرهنگساز جامعه از قبیل كتاب، مطبوعات و صدا و سیما را به
سمت ارزشهای اسلامی كه یكی از بارزترین آنها رعایت پوشش مطلوب است، هدایت نمود.
برگرفته از حجاب شناسی،حسین مهدی زاده
به گردآوری م.ا
خداوند،جهان را برای بشر وبشر را برای تکامل ورشد وقرب معنوی آفرید.او جهان آفرینش را
مسخّر ما نمود وفرشتگان رابه تدبیرامور ما وادار کرد.انبیاء واولیا را برای هدایت ما فرستاد و
آنان تا سرحدّ مرگ وشهادت پیش رفتند.فرشتگان را برای آدم به سجده واداشت،روح الهی را در
انسان دمید وبهترین صورت وسیرت را به انسان عطا کرد، وقابلیّت تا بی نهایت را در اوبه ودیعه
گذاشت،او را با عقل،فطرت و انواع استعدادها مجهز نمود وتنها در آفرینش او، به خود آفرین گفت.
«فتبارک الله أحسن الخالقین»
حال سوال اینجاست؟آیا این گل سرسبد هستی،با آن همه امتیازات مادی ومعنوی، باید خود را در
اختیار هر کسی قرار دهد؟امام کاظم (ع) فرمود:به هرصدایی گوش فرا دهی، برده ی او هستی.
آیا حیف نیست ما برده یک خواننده ی کذائی باشیم؟!
آیا شما حاضرید هر صدایی را روی نوار کاست ضبط کنید؟ پس چگونه ما هر صدایی را روی
نوار مغزمان ضبط می کنیم؟
عمر،فکرو مغز، امانتهایی است که خداوند به ما داده تا در راهی که خودش مشخص کرده صرف
کنیم واگر هر یک از این امانتها را در غیر خدا صرف کنیم به آن امانت خیانت کرده ایم ودرقیامت
باید پاسخگو باشیم.قرآن با صر احت درسوره ی اسراء می فرماید:«انّ السمع والبصر والفؤاد کلّ
اولئک کان عنه مسئولا» گوش وچشم ودل همگی مورد سئوال قرار می گیرند.آری انسان باید
نگهبان چشم وگوش ودل خود باشد واجازه ندهد هر ندایی وارد آن شود.در حدیث می خوانیم:دل
حرم خداست ، نگذارید غیرخدا وارد آن شود.
اسلام،برای برطرف کردن خستگی وایجاد نشاط ، راه های مناسب وسالمی را به ما ارائه کرده
است؛ ما را به سیر وسفر،ورزش وشنا،کارهای متنوع ومفید،دید وبازدید،گفتگوهای علمی وانتقال
تجربه،رابطه با فرهیختگان ومهم تر از همه ارتباط با آفریدگارهستی ویاد او که تنها آرام بخش
دلهاست،سفارش کرده است.پس چرا خود را سرگرم لذت هایی کنیم که پایانش،ذلت وآتش باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید:«لا خیر فی لذة من بعدها النّار»،در لذت هایی که پایانش دوزخ است
خیری نیست.«من تلذد لمعاصی الله اورثه الله ذلا»هر کس با گناه واز طریق آن لذت جویی کند،
خداوند او را خوار وذلیل می نماید.
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی،تفسیر سوره لقمان،ص22-23
غرور و خودبینی
یکی از یاران پیغمبر(ص)، پیرمردی است نابینا و عصا به دست، وارد یک مجلسی شد که پیامبر اکرم(ص) نشسته
بودند شخصی در آن مجلس نسبت به ورود او عبوس کرد. آیه نازل شد:
«عَبَسَ وَ تَوَلىَّ، أَن جَاءَهُ الْأَعْمَى» چهره در هم كشید و روى برتافت … از اینكه نابینایى به سراغ او آمده بود!
(عبس.1.2)
خداوند در آیاتی از سوره عبس کار این مرد را محکوم فرمود، گرچه فرد نابینا این حرکت را ندید امّا در تربیت الهی
عبوس كردن به فقیر محکوم است، چه بفهمد و چه نفهمد. تربیت الهی یعنی پایبند بودن به ارزشها.
بردگی مردم
در تربیت غیر الهی صاحب پول و قدرت، مردم را به بردگی میکشاند. و فرعون ادعای خدایی میكند؛
اول به مردم گفت: «یا قَوْمِ أَ لَیْسَ لی مُلْكُ مِصْرَ»«اى قوم من! آیا حكومت مصر از آن من نیست»(زخرف.51)
بعد گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلی» «من پروردگار برتر شما هستم!»(نازعات.24)
پس: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقینَ (فرعون) قوم خود را سبك شمرد، در نتیجه از او اطاعت
كردند آنان قومى فاسق بودند!(زخرف. 54)
چون فرعون نااهل و تربیت الهی نشده بود، همین که قدرت و حکومت به دستش آمد به مردم گفت: همه باید
بنده من باشید.
مسخره کردن
قرآن میفرماید: «وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» وای به حال کسانی که همدیگر را مسخره میکنند.(همزه.1)
توقع نابجا
بعضی از مردم میگفتند: «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظیمٍ» و گفتند: «چرا این قرآن
بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از این دو شهر (مكه و طائف) ناز ل نشده است؟!»(زخرف.31)
اگر وحی است چرا بر پیغمبر بیپول و فقیر نازل میشود؟
غفلت
قرآن بارها به مردم میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» اى كسانى كه
ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نكند.(منافقون.9)
لذا خداوند برای توجه دادن ویژه به خطرغفلت میفرماید:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» آنها همچون چهارپایانند بلكه گمراهتر! اینان همان غافلانند.(اعراف.179)
(چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدایت، باز هم گمراهند)
طغیان و گردنکشی
قرآن میفرماید: «فَأَمَّا مَنْ طَغى وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا» کسی که طغیان میکند به خاطر این است که دنیاگرا
شده است.(نازعات.37.38)
گردآورنده:م.ا
موضوع تربیت، در فرهنگ و معارف اسلامی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد
فکری بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (قدس سره)، که از بنیادیترین رویکرد ایشان میباشد،
مقوله تعلیم و تربیت و تزکیهی نفس است، که همواره و در همه مراحل زندگی بدان توجه ویژه مبذول نمود و
در گونههای مختلف تدریس، تدوین نوشته ها، تألیفات، سخنرانیها، نامهها و… بر ضرورت و بایستگی طرح
آن تأکید و پافشاری فرمود؛ و به تربیت نسلی که بار اصلی انقلاب را بر دوش میکشد، همت گمارد.
و بر همین اساس، غایت و فلسفه بعثت را تربیت بشر معرفی فرمود: «انبیا هم که آمدهاند از طرف خدای تبارک
و تعالی برای همین تربیت بشر و برای انسان سازی است… اساس عالم بر تربیت انسان است.
تربیت گریزی را بسیار جدی میشمرد:
«گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت نشدیم. عالِم شدیم، تربیت نشدیم.»
یکی از دلایل تأکید امام خمینی(قدس سره) بر تربیت و تزکیه نفس آن است که نفس تزکیه شده در راستای
ارزشهای الهی قرار میگیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود میآورد و به قدرتهای غیر الهی
بیتوجه است.
برگرفته از صحیفه امام ج14 ص153
به گردآوری ابراهیمی
<< 1 ... 116 117 118 ...119 ...120 121 122 ...123 ...124 125 126 ... 139 >>