آيت الله شبيري زنجاني همراه با امام خميني با آيت الله نخودكي اصفهاني در بارگاه امام رضا (ع) برخورد مي كنند.
امام خميني در مقابل شيخ نخودكي مي گويند كه قسم به صاحب اين بارگاه اگر شما علم كيميا داريد به ما هم
بگوييد. ايشان گفتند كه اگر شما علم كيميا را ياد بگيريد تضمين مي دهيد كه از اين علم فقط در راه خدا استفاده
كنيد؟
امام خميني مي گويد كه من چنين تضميني نمي دهم. ايشان مي گويند كه من علمي پر بركت تر از كيميا به
شما ياد مي دهم. ايشان مي فرمايند :
كه بعد از هر نماز واجب يك مرتبه آيت الكرسي تا هوالعلي العظيم(يعني فقط آيه اول)، تسبيحات حضرت زهرا، سه
مرتبه قرائت سوره مباركه توحيد،سه مرتبه قرائت صلوات و سپس سه مرتبه آيه دوم و سوم سوره طلاق را بخوانيد.
وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَايَحْتَسِبُ وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ
جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً
هر كس تقواي الهي پيشه كند، خداوند راه نجاتي براي او قرار ميدهد و او را از جايي كه گمان ندارد، روزي
ميدهد،و هر كس بر خدا توكل نمايد، خدا او را كفايت ميكند و خداوند فرمان خود را به انجام ميرساند،
همانا خدا براي هر چيزي اندازهاي داده است و اين براي شما از علم كيميا پربركت تر است.
امام فرموده بودند:
از وقتي اين دستورالعمل را از اين عارف گرفته بودم هر روز آنرا انجام مي دهم و خيرات و بركات زيادي از آن ديده ام.
امام حسين (ع) مي فرمايد:در زمان ظهور امام عصر تمام درهاي بركت از آسمان و زمين به روي انسان ها باز
مي شود به بركت ظهور امام زمان(عج).
خدايا به سرچشمه ي بركات عالم، امام زمان(عج) تو را قسم مي دهيم كه تمام عرصه هاي صفاي زندگي ما را به
دعاي حضرت، سرشار از بركت هاي بي پايانت قرار بده.
آواز خدا هميشه در گوش دل است كو دل كه دهد گوش به آواز خدا
اينجا وادي السلام است، اينجا ديار سالكان حق و حقيقت است، اين صداي منادي حق است
و اين كلامي از جنس نور اي مخاطبان ( يا ايها الذين آمنوا) ! به نور الهي وصل شويد
(اطيعوا الله ) ، از هادي نور عبور كنيد(واطيعوا الرسول) ، از كليد حبل المتين وارد شويد
( و اولي الامر منكم)، بدانيد كه اذن دخول حريم امن الهي،سنجش اعمال با ميزان نور است.
( فان تنازعتم في شيء فردوه الي الله و الرسول ان كنتم تومنون بالله و اليوم الاخر) ،
و اگر در تشخيص حق از باطل نور حق را يافتي اين نيكو بازگشت مبارك بادت!!!
عارفان حق گويند خواهي نشوي رسوا همرنگ حقيقت شو! از آنجا كه نور الهي در يوم
التلاق ،جدا كننده حق از باطل است مباد كه آن روز در پيش ديدگان نبي اكرم صلي الله
عليه و آله و السلم شرمسار شويم.اي نفس بدان كه در سلك مخاطبين اولين وآخرين
قدرت هستي خالق عالم كبير (دنيا) و عالم صغير ( انسان) واقع شدن، شرط دارد و آن
ايمان است و كمال ايمان در اطاعت از خداي سبحان، قبول ايمان در اطاعت از رسول
اكرم(ص) و اوصياي بر حقش (ع) و صحت ايمان در موازنه آن با ميزان حق است.پس آيا
محمد مصطفي (ص) كه ايمان فكري يا قلبي و زباني و عمل به اعضاء و جوارحش در
حد كمال است، در سخنش جز به اتصال به درياي عظمت كبريايي خواهي يافت؟
بدان! ايشان چه در كلام الهي و ابلاغ آن و چه در كلام بشيريش نقص و اجحافي نخواهي
ديد. آنجا كه مي فرمايند:
( فاطمه بضعت مني) يا ( هر كس فاطمه را بيازارد مرا آزرده و هر كس مرا بيازارد خدا آزرده
و هركس او را خشنود كند مرا خشنود كرده و هر كس مرا خشنود كند خدا را خشنود
ساخته) نيز نه تنها در غير مسير حق و يا حب نفس نبوده بلكه عين حق و حقيقت بر
زبانشان جاري بوده است. اينكه ( انك لعلي خلق عظيم)در وصف كسي است كه گوش به
جان آواز خدا داده است. از طرفي ديگر (صبغه الله) داشتن رسول خدا (ص) نشان از حق
ولايت و اطاعت از فاطمه زهرا سلام الله عليها از طرف خداي عزيز است.اهل مملكت معرفت
ظاهر و باطن دريافتند كه فاطمه (س) اطاعت را در جسم و روح از خدا و نبي و وصي به اوج
رسانيد پس آيا اطاعت از فاطمه (س) اوج اطاعت نيست؟
به قلم حكيمه جهانبخشي طلبه پايه پنجم
علی بن محمد نوفلی می گوید: از یکی از معصومین علیهم السلام شنیدم که فرمود:
«همانا بنده ای در شب از خواب بلند می شود و از شدت خواب و چُرت به راست و چپ
می افتد و سرش روی سینه اش می افتد (اما با این حال مشغول نماز شب می شود)
خداوند به ملائکه اش دستور می دهد درهای آسمان را باز کنند،
سپس به ملائکه اش می فرماید: به این بنده من نگاه کنید که برای تقرب و نزدیکی به من
به چه حالی افتاده، با اینکه من این نماز را بر او واجب نکرده ام، اما او به امید سه خصلت
با این حال مشغول نماز شب است:
1. به خاطر گناهی که من او را بیامرزم.
2. به خاطر توبه ای که با او تجدید کنم و توبه اش را قبول کنم.
3. رزق و روزی اش را زیاد نمایم.
ای ملائکه من! شما را شاهد و گواه می گیرم که من همه این خصلت ها را برای او
جمع کردم».
علل الشرایع ج2 ص52
آنچه خدا به عنوان خزائن مطرح می کند،در زبان قرآن وعرفان،ولایت مطلقه است.آن خزینه ای که عالم از آن
خزینه خرج می شودوتمام نمی شود،امامت وولایت است.تمام اشیاء وموجودات عالم از وجود نازنین امام زمان (عج)
ناشی شده است؛ امام زمان(عج) خزینه خداست.امام زمان(عج) یکی از برکات جهان شمولی است که خداوند متعال،
عالم برزخ وبهشت وتمام عوالم را از این خزینه اش خرج کرده است وخزینه هم،دست نخورده باقی مانده است.ما
دائما ازخدا وجود می گیریم؛دائما از وجود امام زمان(عج)خیر وبرکت دریافت می کنیم.اگرمی بینیم،به اذن امام
زمان(عج)می بینیم،اگر می شنویم به اذن امام زمان(عج)می شنویم،اگر قیام می کنیم،با نیروی امام زمان(عج) قیام
می کنیم.لذا انفکاک بین انسان وانسان کامل که حجت است یک لحظه هم محال است.امام زمان(عج) از هیچ موجودی
جدایی ندارد؛لذا فرمود:«وأشرقت الارضُ بِنورِ رَبّها»[1]؛خداوند متعال،زمین را به نور رب روشن کرد؛این نور
ربی که تمام زمین تحت الشعاع ودر پرتو آن است؛ائمه (علیهم السلام)فرموده اند: که این وجود نازنین امام عصر(عج)
است. برکات زمین به دست امام زمان(عج)است.تاثیر وتاثر درفعل وانفعالات همه امور زمین،همه از عنایات امام
زمان(عج) است.لذا شما در زیارت جامعه کبیره می گویید:خدا عالم وجود را با شما آغازکرد وبا شما به پایان می برد
وبه وجود شما،باران را نازل می کند وبه خاطر شما،غم واندوه را می گشاید وسختی ومشکلات را برطرف می کند.
وجود نازنین امام زمان(عج) همه درهای توفیق را باز می کند؛هم رزق ظاهری وهم رزق باطنی ما به یمن قدوم
امام زمان(عج) است وهم به وجودامام زمان(عج) آسمان وزمین تثبیت می شود.وجود امام زمان لطف خداست.اگر ما
ذوب در امام زمان(عج) بشویم ومجذوب جذبه های ولایی او بشویم وقطره وجودمان را به دریای وجود امام
زمان (عج) متصل کنیم،آنگاه ما هم در کرسی«کُن فَیَکون» قرار می گیریم.یک قطره ،نه تشنه را سیراب می کند،نه
گلی می رویاند ونه جایی را آباد می کند.اما این قطره وقتی به دریا ریخت ،کارخانه های برق را راه می اندازد،
کشتی ها راحرکت می دهد واین همه موجودات را در دل خودش روزی می دهد.این که خدا فرمود:«قُل لا أسلُکُم
علیه أجرا إلا المودةُ فی القربی[2]»؛بگو من از شما برای این رسالتم مزد وپاداشی در خواست نمی کنم مگر
دوست داشتن نزدیکان واهل بیتم.چون عشق است که آدم را با معشوق یکی می کند؛وقتی عاشق امام زمان بشوی ،
اگر دلت واقعا یا صاحب الزمان بگوید وبا حضرت جوش بخورد،شما هم مثل مرحوم شیخ حسن نخودکی
اصفهانی(ره) می شوی،شما هم می توانی مثل ملاحبیب الله گلپایگانی(ره) بشوید.
گفتاری از آیت الله العظمی جعفر سبحانی
گفته میشود دشمنان هزینههای بسیاری جهت خروج از ایمان یا کمرنگ کردن اعتقادات مسلمین صرف میکنند،
چه فایدهای برای آنها دارد؟
مسئله فقط در حد «گفته میشود» نمیباشد، بلکه پارلمان و دولت آمریکا همه سالانه مبلغ هنگفتی جهت ترویج
اسلامهراسی از یک سو و مقابله، تهاجم یا شبیخون فرهنگی بر علیه اسلام و به ویژه اسلام ناب محمدی
صلوات الله علیه و آله که در اسلام ولایتی و در ایران اسلامی تجلی و ظهور یافته است، رسماً تصویب و اعلام
میکند و آن را جهت هزینه در اختیار گروهکها، رسانهها، شبکهها و … قرار میدهد.
البته این مبلغ بسیار کمتر مبلغی است که در بودجه سازمانها، نهادها، ارگانها و مجموعههای رسمی و غیر
رسمی منظور شده است.
الف - مقوله «فرهنگ» در جهتگیریهای اخلاقی و رفتاری ملل و اقوام [چه مسلمان و چه غیر مسلمان]، نقش
اصلی را ایفا مینماید و به همین دلیل شاهدیم که حتی در نیروی متحد نظامی ناتو، بخش عمدهای تحت عنوان
«ناتوی فرهنگی» تأسیس شده است و بخش عمدهای از فعالیتهای سازمانهای جاسوسی و امنیتی داخلی و
خارجی قدرتها نیز به فعالیتهای فرهنگی اختصاص یافته است.
دشمنی با فرهنگ ملل و اقوام و تلاش در جهت فرهنگسازی در راستای اهداف جهانیسازی امریکا، اختصاصی
به اسلام و جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلکه عین همین رفتارها و عملکردها را با ملل و فرهنگهای متفاوت و
حتی ملت خودشان (غرب) دارند.
اصرار در اشاعه فحشا، ترویج همجنسگرایی، قانونی کردن آن در نیروی نظامی امریکا، تلاش برای قانونی کردن
ازدواج همجنسگرایان، قانونی کردن همخوابی نیروهای نظامی با حیوانات و … که از افتخارات شخص اوباما به
عنوان رییس جمهوری امریکا میباشد و هم چنین سرمایهگذاریهای کلان در سینمای دولتی و سیاسی هالیوود
و نیز زنجیره قدرتمند رسانههای خبری و تبلیغاتی غرب (فراماسون و صهیونیسم بینالملل) همه در همین راستا
است که همه ملل و اقوام را هدف و مخاطب گرفتهاند.
ب- فرهنگ مردم، مستقیماً در تمامی عرصههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی نقشآفرین است. یک باور یا یک
رفتار میتواند بازاری را در یک کشور ایجاد کرده و رونق بخشد و یا به ورشکستگی بکشاند، میتواند موج
گرایشی علیه نظام حاکم ایجاد نماید. به عنوان مثال فروش لوازم آرایشی که عمدتاً تولید فرانسه میباشد، در
کشورهای مسلمان و از جمله (متأسفانه) در جمهوری اسلامی ایران به مراتب بیشتر از داخل فرانسه و سایر
کشورهای اروپایی میباشد و همین یک رفتار ضمن قدرتمند کردن اقتصاد فرانسه، میتواند وابستگی کشورهای
مصرف کننده را به دنبال داشته باشد، مضافاً بر این که همین یک رفتار به ظاهر ساده، میتواند در تمامی
تعاملات اجتماعی، فرهنگسازی و حتی مواضع سیاسی مؤثر و تعیین کننده واقع گردد.
ج - بدیهی است اگر فرهنگ مردمی متبنی بر اعتقادات اسلامی بود و آنها به توحید و معاد ایمان داشتند، اگر
باورهای ملتی بر «لا إله الا الله» و « فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ» استوار بود، اگر ملتی خدا را حاکم، کتاب
خدا را ملاک و رهبران دینی را الگو و اسوه گرفتند، اگر امتی احکام الهی در هر مقولهای را به جای احکام صادره
از طواغیت نصب العین قرار دادند و اگر دینی دستور به عدم پذیرش ذلت و بردگی و نیز قیام علیه ظلم داد، همه
منافع آنها را به خطر میاندازند و آنها را برای استعمار و استثمار آن ملت با مشکلات لاینحل مواجه مینمایند.
بدیهی است که دست کم 34 سال مقاومت مردم ایران که به استحکام و رشد روزافزون جمهوری اسلامی ایران
انجامیده و سبب پیدایش موج بیداری اسلامی در میان ملل مسلمان جهان گردیده است، نه متکی به پول و ثروت
بوده و نه متوسل به تسلیحات نظامی و نه قدرت دیپلماسی، بلکه همه و همه به خاطر غنای این فرهنگ است.
لذا دشمن «تهاجم فرهنگی» را در اولویت برنامههای خود قرار میدهد و حتی حاضر است به مقدار یک جنگ
تمام عیار برای آن هزینه نماید.
بدیهی است که «جنگ روانی»، «جنگ تبلیغاتی»، «جنگ سایبری» و یا در یک کلام «جنگ نرم» بسیار مهمتر
و مؤثرتر از جنگ سخت (گرم) با نیرو و سلاح نظامی میباشد.
با یاد و نام تو ای روشنای دل!!!
وقتی آمدم خیال می کردم کبوترم که از قفس آزاد شده است، دلم عجیب در بند شما بود
نفس کشیدن در این فضا برایم ذکر بود!
نشد که پا بگذارم از در خانه تان و نگویم « فا الله لا تمحونا و لا تمیت و حینا» .
آرزویم این بود دستم به دامانتان برسد هیهات هیهات که حتی به در گردی از قدمهایتان نرسیدم نه اینکه
شما دریغ کنید نه به خدا سوگند که شما خاندان کرامتید، من لایق نبودم
غرق شدم در قیل و قال ، محو جمال ماندم نرسیدم به بوی سیب!
هلا که قدم هایم رو به پایانی نهاده است، ترسم زیاد شده از فراق دوست!
بانو به چادر سیاهتان ترسم همین بود در تمام این پنج سال نکند دستم جدا شود !
بیرون کنی مرا از حضور خویش ای استواری پایه های عرش!
ای دلبر تمام دلدادگی هایم!
ببین بی تو جدا می شوم از بودن های ناب !
نکند جدا کنی مرا ! قلب سیاه می شود بدون خاک چادرت!
قسم می دهم تو را به لحظه های نگاهت!
به روی ماه حسین(ع) ! جدا نکن مرا و دور مکن مرا از خوبی های خود!!
راست می گویند وقتی انسان از نعمتی برخوردار است قدر آن را نمی داند، وقتی نعمت از دست می رود
ارزشش آشکار میشود، واقعا همین گونه است.
وقتی اینجا بودم نمی دانستم در چه فضایی نفس می کشم ولی هلا قلبم چه سخت می زند باهوای
نبودن در این حضور!!!
سال اول که سخت حیرانی! محو باورت نمی شود، انگار مثل بار اول که زیارت میرود انسان!!!
سال دوم شروع درک ناب حضور است، نعمت ها را درک می کنی، می فهمی چقدر هوایت را دارند! درک
می کنی درک نعمتها،درک می کنی فقط درک!!
سال سوم شک می کنی به خودت، دو دل می شوی، نکند نتوانم، نشود، لایق نیستم این همه نعمت و
من حس شرمساری می کنم!!
سال چهارم غرق می شوی، می فهمی چقدر نمی دانی، می فهمی چقدر دستت خالی است، می فهمی
راه چه طولانیست! چقدر سخت است ! شکل می گیری اگرقدمت محکم باشد، خوب می شوی اگر خوب راه
را یافته باشی، دل می بندی، محب می شوی محب ولی…..
سال پنجم شروع دلتنگیست،از اول روز ورود اشک همدمت می شود، شبیه هوا تازه دل داده بودی!
تازه لذت وصل را چشیده بودی!
تازه شربت ناب دانستن به جانت نشسته بود، تازه غرق شده بودی، غرق حضور!
تازه لحظه های ناب را یافته بودی ولی…
هر لحظه که می گذرد حس می کنی گوشه ای از دلت را از دست می دهی، رنگ میبازی، غصه می خوری،
میترسی، دلتنگ می شوی، وای چقدر سخت است!!
حال کسی را داری که محبوبش را از او می گیرند، نه یک دفعه بلکه کم کم!
حال دختری را داری که از مادرش جدایش می کنند با زور!
حال حال، نه اصلا حالی نیست که بشود وصف کرد
حالی نیست که بتوان درک کرد!!!
« گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود»
هرچه تقدیر کنی پروردگارم بهترین است! به تو می سپارم ای تمام هست! ای تمام عشق!
به قلم سیده طیبه عربی. پایه پنجم
امام رضا (علیه السلام) درباره عقیده عده ای از مردم که بر این باور بودند،امام را مردم تعیین
می کنند واو در حقیقت وکیل امت است .چنین فرمودند:امامت را نشناختند تا امام را بشناسند.
همانگونه که الله با الوهیت شناخته می شود، امام با امامت شناخته می شود،آن گاه ویژگی های
امام را برشمردند:امام یگانه دوران خویش است.[1]نصب امام تنها برای سامان دادن به
جهات عملی فردی یا اجتماعی مردم نیست بلکه تبیین معارف الهی، تشریح احکام فقهی وحقوقی
اسلام، قضا وداوری،اجرای حدود،تعزیرات ودفاع ازکیان دین،گشایش دشواری های علمی وعملی
انسان ها نیز از وظایف امام است.از سوی دیگر،همان طور که انسان ها به امام نیازمندند،
فرشتگان هم به او محتاجند.زیرا امام معلّم اسماء الله است وملائک علوم را از ایشان می گیرند
ومشکلات علمی وعملی را در پرتو او می گشایند.ذات اقدس حق به آدم (علیه السلام) فرمود:
که تو خلیفه من وامام این دورانی،پس ملائکه را از گزارش اسمای الهی با خبر کن:
«یَا آدمُ اَنْبِئهُم بِاسمائِهم»[2]
امام -انسان کامل معصوم- مظهر اسم اعظم -اعظم الاسماء- است.اسمای الهی هر اقتضایی دارند،
به برکت اسم اعظم ومظهرش تأمین می شود.این نمودی از مقام والای امام است.همان گونه که
دورترین ستارگان آسمان را کسی نمی تواند رصد کند چه رسد به اینکه بخواهد به آن دسترسی
پیدا کند،عقل احدی نیز به فهم کنه امامت هیچ امامی بار نمی یابد.هرگز عقل بشر به اوج امامت
آسمان امامت راه نیافته وفکرش به بلندای آن مقام رفیع نمی رسد تا شایستگی یابد امامت را
<< 1 ... 115 116 117 ...118 ...119 120 121 ...122 ...123 124 125 ... 139 >>