شکوه قامت سروَت به آسمان برسید!!!
شگفتا که وقتی غرق خدا میشدی، آسمان، خورشید، باد، محو تماشای قیام و قعودت بودند.
امام صادق علیه السلام : «امام سجاد علیه السلام هرگاه به نماز می ایستاد، چونان تنه درختی بود
که چیزی از آن نمی جنبید، مگر آنچه را که باد میجنباند».
مشتاقانه سلامت می کنیم، و عود و عنبر، به یمن قدوم مبارکت میفشانیم.
میلادت مبارک! پیش از تو هیچ ماهی قدم بر خاک نگذاشته بود. پیش از تو مرد شبهای نخلستان کوفه،
مضطرب خورشیدِ معصوم خویش بود که چگونه تنها بماند در توفان خونین آینده، ولی اینک تو آمدهاى.
اینک ماه، پشت و پناه خورشید است… اینک دستهای شهر آشوبت، دلگرمیِ بیپایان کربلا خواهند شد.
آه ای نو رسیده! از همین آغاز، تو مرد به دنیا آمدهاى. کودک نیستی انگار. مهیّا برای سرکوب کردن
فتنهها، پا به عالم نهادهای و علی(ع) در رخسار نوظهور تو، خویش را خواهد دید و دستهایت را
شایسته عرصههای ستیزو نبرد خواهد یافت. پدر را تماشا کن. تو فرزند تمام رشادتو غیرت او
هستى. از پدربیاموز، صبر و استقامت و مهر را از او فرا بگیر. این شیر شرزه پیکار و این قلب
کبوتریِ غمگسارعالم، پدر توست. او قرار است در تو تجلّی کند، شبیه پدر باش. شبیه ذوالفقاری
که باطل را همواره نوید مرگ است و حق را مژده تداوم و تجدید. شبیه سینه شکیبایی که اندوه
هیچ غریبی را تاب نمیآورد و هیچ مظلومی را تنها رها نمیکند.
آه ای مرد فردای عطش! گویا تو علی(ع) هستی که امروز متولد شده… امروز پدرت، چاههای عالم
را ازاشک خونینش سیراب میکند. فردا تو دریاهای هستی را شرمنده لبهای تشنه خودخواهی کرد…
وقتی زینب کنار گهواره تو زانو بزند تا نگاهت کند، زینبی که تمام عالم پیش پایش به ادب زانو میزنند؛
وقتی زینب برایت دعا کند؛ وقتی قلب مهربانش روز و شب با تو سخن بگوید و بیقرار دیدار آینده
دلاوری تو باشد، تو عباس خواهی شد؛ شیر یکهتاز میدان نبرد و همای تیزپرواز آسمان عشق و معرفت.
مردی که دانش و حکمت او همتراز رشادت و دلاوری و غیرت اوست. مردی که در لباس جنگ، با دلی
رحیم، یاورتمام بنیهاشم است.
به قلم سودابه مهیجی
حسین، تنها واژه ای است که وقتی زاده شد، برخاست؛ مثل عطر، وقتی که سرِ مظروف آن را جدا میکنند
و سرریز میشود. تکرار تو بر نوارهای سبز دیوارهای مسجد، یادمان داد که تو بیش از یک نفر بودی. تو را باید
آنقدر نوشت، تا محراب و جانماز و نقش اسلیمی طاقنماهای زمین، به ناتمامِی تو اقرار کنند؛ یا حسین!
«در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفتوگوی تو خیزم به جستوجوی تو باشم»
یا حسین! تولد تو تبدیل نور به انسان است و تو انسان را با شهادت خود به نور مبدّل کردی.
هیچ سجاده ای باز نشد که نام تو را رمز عبور خود نکرد، یا حسین!
خاکِ تو، آبروی سجده من است و آب، با تولد تو، در فرهنگ لغات دلم، همخانواده حسین شد.
آنکه تو را زیارت کند، هزار هزار درجه نزد خداوند به او عطا کنند؛ چراکه باران مهرِ تو، پوسته سخت دانه دل را
می شکافد.
یا حسین! از قرنهای آن سوی تقویم، وقتی نوازشِ نور تو در رگهایمان جاری میشود، چه تماشا دارد لذت گم شدن و
غرق شدن در اسمت!
یـــــــــــــــا حسیـــــــــــــن
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج ، صبح امروز با حضور نمايندگان برخي كشورهاي اسلامي، كعبه معظمه،
مطابق با سنت سالانه طي مراسم خاصي با آب زمزم مخلوط با گلاب ايراني شستوشو داده شد.
در مراسم شستوشوي كعبه، تعدادي از شخصيتهاي سياسي و فرهنگي عربستان و سفيران و ديپلماتهاي
كشورهاي اسلامي حضور داشتند.
بر اساس اين گزارش، رسولي محلاتي سفير جمهوري اسلامي ايران در رياض، قائمي مهر سركنسول كشورمان
درجده وحجت الاسلام والمسلمين موسوي رييس سازمان حج وزيارت، همراه با مقامات وزارت حج عربستان وبرخي
از مسؤولان ديگر اين كشور، دراين آيين معنوي حضور داشتند.
شستوشوي خانه خدا از سنتهاي حسنهاي است كه دو بار در سال انجام ميشود؛ يكبار در آغاز ماه شعبان و
بار ديگر در ماه محرم.
در اين مراسم داخل خانه خدا با آب زمزم و گلاب كاشان و همچنين با انواع بخورها و بهترين خوشبوكنندهها شسته
شده و ديوارهاي داخلي آن نيز با انواع پارچههاي معطر پاكيزه ميشوند.
هنگامي كه حضرت محمد(ص) مكه را فتح كرد، به يارانش دستور داد كه وارد كعبه شده و آن را علاوه بر پاك كردن
از بتها از هر گونه كثيفي و آلودگي پاك كنند.
از اين رو هر سال شستوشوي خانه خدا با يادآوري سنت حسنه پيامبر گرامي اسلام(ص) انجام ميشود.
اين گزارش حاكي است، امسال۴۰ ليتر گلاب با آب زمزم مخلوط شد و آن موقع شستشو شروع و ۱۰ تا ۲۰
دقيقه انجاميد. هر ساله از جمهوري اسلامي ايران هم ۵ نفر در اين مراسم شركت ميكنند.
شايان ذكر است، سه ستون و يك صندوق سنگي در داخل خانه خدا قرار دارد. بخشي از گلاب و وسايل نظافت را
در داخل اين صندوق سنگي نگاه ميدارند كه البته سابق بر اين صندوقي چوبي بوده است.
همچنين قبلا سنگ قرمزي وسط خانه كعبه بود كه به احتمال زياد محل ولادت حضرت علي عليهالسلام نيز در
همان نقطه در وسط كعبه بوده است. البته الآن آن سنگ قرمز رنگ را پشت حجرالاسود قرار دادهاند.
منبع : خبرگزاری حج
گردآورنده: مرضیه ابراهیمی
روز مرگ قساوت ها
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود.
روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان
می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت،
در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به
پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز
مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
میلاد ارزش ها
روز مبعث، روز میلاد ارزش هاست؛ ارزش هایی که زنده به گور می شد و اصالت هایی که در بستر احتضار رو
به خاموشی می رفت. در آن روز، بذر عشق و مهرورزیدن و مهربان زیستن در دشت تفتیده دل ها پاشیده شد و
هزاران هزار گل عاطفه از آن رویید. لبخند بر لب ها نشست دست گرم نوازش بر سر یتیمان کشیده شد.
شمشیرهای خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوع دوستی بنیاد یافت و کینه توزی جان باخت. از
چشمه چشم ها مهر جوشید و در دریای سینه ها عشق خروشید. زندگی زیبا و بودنْ تماشایی شد. روز مبعث، روز
بارش برکت، روزسرافرازی انسان، روز برآمدن آوازهای سپید و روز بوسه زدن بر چهره خورشید، بر همه
جهانیان مبارک باد.
منجی بزرگ بشر
از طلوع خورشید اسلام و انقلابِ عظیم پیامبر آن، حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، هزار و چهارصد
و اندی سال می گذرد. از آن زمان تاکنون، تاریخِ جهان پی درپی ورق خورده است رویدادهای گوناگون و
دگرگونی های حیرت انگیز، چهره ای تازه به آن بخشیده است آن چنان که شیوه همیشگی گذشت زمان است، نوها به
کهنگی گراییده و کهنه ها به اعماق فراموشی ذهن های تاریخ پیوسته است. اما این حقیقت که محمد صلی الله علیه و
آله وسلم نجات دهنده بزرگ بشر بود و آیینش آیین زندگی، هر زمان از زمان دیگر روشن تر می درخشد؛ چرا که او
جاودانه ترین تمدّن ها را بنیان نهاد، زندگی سازترین فرهنگ ها را گُسترد و انسان پرورترین ارزش های اخلاقی را
نهادینه کرد. درود بی کران خداوندی بر روان پاک او باد.
سفیر خداوند
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم سفیر خداوند بود بر بندگان تشنه حقیقت و محبّت، و هدف نهایی او برای خلقت همه
هستی؛ که لولاکَ لما خَلَقْتُ الاَفْلاکَ؛ گل سرسبدهستی، مایه فخر و مباهات خداوند عالم نزد ملایک و جانشین راستین
او بر روی زمین. کسی که:
بَلَغَ العُلی بِکمالِهِ
کَشَفَ الدُّجی بِجمالِهِ
حَسُنتْ جَمیعُ خِصالِهِ
صلّوا علیه و آله
با غمزه و اشاره ای، نکته ها و رازها آموخت و به مقام استادی عالم رسید.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
محبوبی که با جمال سیرت و صورت خود، همه پرده های تاریک جهل و حجاب های خودخواهی را کنار زد در سیر
معراجی خود از جبرائیل، امین وحی الهی، پیشی گرفت؛ دل سوزی که تا دم آخر، رنج ها و دردها را تحمّل کرد تا
نشان زیبایی «رحمةً للعالمین» را از دست بخشنده خدا، دریافت کند.
شیخ مفید رضوان الله علیه فرموده: ابوالحسن موسى بن جعفر علیه السلام
عابدترین و فقیه ترینِ اهل زمانش بود، از همه سخىتر و از لحاظ كرامت نفس
در عالیترین درجه قرار داشت… نوافل شب را می خواند تا به وقت صبح مى رسید،
و بلافاصله نماز صبح را مى خواند، آنگاه تا طلوع آفتاب به تعقیب و ذكر الله اشتغال
داشت، بعد سر به سجده مى گذاشت و مشغول دعا و حمد بود تا نزدیكى ظهر.
بسیار اوقات این دعا رامی خواند: «اللهمّ اِنّى اسالك الرّاحةَ عند الموت والعفو عند
الحساب» و آن را تكرار مى فرمود و از جمله دعاهایش آن بود كه: «عظُم الذّنب
من عبدك فلیحسن العفو من عندك.»
از ترس خدا گریه می كرد تا جایى كه اشك از محاسنش جارى مى شد، از همه مردم
بیشتر به خانواده اش و ارحامش می رسید، شبها به فقراء اهل مدینه سر مى زد و
زنبیلهاى حاوى مال و پول نقره و آرد و خرما براى آنها مىبرد، آنها نمى دانستند
آورنده اینها كیست… موقع احسان دویست دینار تا سیصد دینار احسان مى كرد،
كیسه هاى احسان موسى بن جعفر علیه السلام، ضرب المثل بود…
مردم از او بسیار روایت نقل كرده اند و او افقه اهل زمان و كتاب خدا را از همه
بهتر حافظ بود، صوتش در قرائت قرآن از همه نیكوتر بود؛ چون قرآن مى خواند
محزون مى شد، آنها كه قرائت او را مى شنیدند گریه مى كردند. مردم مدینه او را
«زین المتهجّدین» مى نامیدند،“كاظم” لقب یافت زیرا كه خشم خود را فروخورد و
بر ظلم ظالمان صبر كرد.
برگرفته از: ارشاد مفید، ص 277-279
قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) میباشد. در سحرگاه
15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بیآلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که
روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبندهای پرده از جنایات شاه و اربابان
آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند. هنوز چند ساعتی از این حادثه
نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانههایشان
بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود
آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد. در این روز
حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد
ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر
شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد. زندانها از روحانیون و بازاریها و کسبه پر شد و
عدهای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در
حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب
اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به
پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرتها ونیروی نظامی میدانست مانند تار
عنکبوت از هم گسست.
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
دکتر سيد عبدالحسين طباطبايي مي گويند: مراقبت در عبادت، تعبد و تقيد امام در مسايل شرعي بر همه کس
روشن است . التزام هميشگي ايشان به انجام حتي مستحبات و ترک مکروهات از روزگار جدايي ايشان تا هنگام
ارتحال از جمله مطالبي است که بارها نقل شده است. ايشان حتي در شرايط بحراني بيمارستان هم معمولاً نماز شبشان
ترک نشد. مستحبات نماز را حتماً به جاي مي آورند؛ حتماً عطر مي زدند، محاسن را شانه مي کردند و عمامه بر سر
مي گذاشتند. گفتن اين مسايل آسان است ولي در نظر بگيريد، بيمار کهن سالي را که با ضعف و درد و تب، دوران دشوار
بعد از عمل جراحي را مي گذراند، مقادير زيادي دارو از طريق سرم به بدن متصل است و امکان شستن ندارد و ماسک
اکسيژن بايستي بر دهان و بيني باشد، آن وقت به طور دايم به فکر ساعت نماز باشد و مستحبات را هم با همان حال به جاي
بياورد. در حالي که کيسه خون به دست وي وصل است، فارغ از همه محيط اطراف به نماز شب بپردازد .
چند ساعت آخر عمر امام همگي در حال نماز گذشت. چون حال شان مناسب نبود با اشاره دست رکوع و سجود را به جاي
مي آورند و با مختصري حرکت دادن سر و حرکات مختصر دست و پا نماز مي خواندند، زيرا ديگر قدرت نشستن نداشتند .
برگرفته از فصل صبر.علی الله سلیمی.ص196
برای تو مینویسم، ای زینب! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا! ای آزاد اسیر!
ای قامت سبز اعتراض! ای نهال بارور ایثار! ای جاری زلال متانت! ای آیه صراحت و عفت! ای آذرخش خشم!
ای مظهر لطافت و رحمت! چگونه میتوان تو را گفت، تو را نوشت. قلم در ابهامِ شناختت مانده است.
انسان، در زیبایی کاملدر تو متجلی است.
چه کسی را میتوان یافت که در هنگام توهین، در هایوهوی کشنده انبوه مردمان، در کوچههای
تهمت و تحقیر،در خندههای شوم پلیدان، آرام و بیهراس اینگونه پرصلابت و قاطع، رگبار تند سخن
را بر قلبهای سخت خفتگان، چون آتشی مذاب جاری کند. کیست که در چنین هنگامه سراسر
خون و رنج و درد و تنهایى،هنوز فریادی برای کشیدن و سخنی برای گفتن و توانی برای ایستادن
داشته باشد. خدایا چگونه باور کنم، چگونه میتوانم شانههای ظریفی را در زیر کوهساران سنگین
این همه فاجعه، ایستاده ببینم؟
زینب(س) آیههای توانایی انسان را نوشت و سرود قدرت ایمان را سرود و شعر بلند رسالت را نگاشت.
برگرفته از کتاب : سوگ سرخ، اثر: دکتر محمد رضا سنگری
رجب"، ماه خداست؛ ماه پر بركتی است كه اعمال بسیاری برای آن ذكر شده است. باید خود را در دریای زلالش بشوییم تا پاک شویم.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی
از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.
اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شركت در میهمانی ماه مبارك رمضان می باشد. برای درك عظمت ماه
رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه
خدا آمرزنده و مهربان است.
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:
روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امكان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده
ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه
سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود.
پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر “سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح” گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر
“رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم” گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر
“سبوح قدوس رب الملائكة والروح” گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود.
ان شاء الله به استجابت می رسد.
پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای
متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد میگوید:
ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.
میّت میپرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیدهام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیدهام و بویی، بهتر از
بوی تو نبوئیدهام. آن زیباروی پاسخ میدهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی.
امشب به نزد تو آمدهام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود،
من سایه بر سر تو خواهم افكند.
امام خمینی (ره) در بیان شامخ شید مطهری چنین فرموده اند:
« مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محکم برای حوزه های دینی
و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود، خدایش رحمت کند و
در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید» .
به مناسبت گرامیداشت هفته معلم به ویژه معلم شهید استاد مرتضی مطهری
مدرسه علمیه زینبیه (س) مسابقه ای با عنوان « رهپویان ولایت» برگرفته از کتاب
جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام برگزار می نماید.
1-از ديدگاه شهيد مرتضي مطهري وظيفه امر به معروف ونهي از منكر چه شرايطي دارد؟
2-از ديدگاه ايشان برجسته ترين مصداق آيه «قُل لا أسألُكم عَليه أَجراً إلْا المَودة في القربي» چه كسي مي باشد؟
از دوستان عزيز خواهشمنديم پاسخهاي صحيح خود را تا تاريخ 22 ارديبهشت ماه ارسال نمايند.
با تشكر از همراهيتان
ام البنين مادر ادب است و ادب، زادهی اوست. تاريخ، معرفت و ولايت غريب اين زن
را با حيرت بر سر دست گرفته است. چنين نيست كه ادب و معرفت اين بانوی محیر العقول
صفتی باشد در كنار صفات درخشان ديگر او. خورشيد ادب او از چنان نورانيّتی برخوردار است
كه همهی صفات زيبای او را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
روز فراق فاطمه ام البنین است
مظلومه ای کز مرگ گلهایش غمین است
در دامنش پرورده سرداری چو عباس
آری چنین زن،مادری شیر آفرین است
وای که عجب غمی دل بشر را می جوشاند ! ناله های مادرم را می گویم.
مادر عشق،مادر تشیع، مادر نبوت،مادر خلقت، همسر ولایت و بهانه خلقت.
اگر نگاهی هزار و چهارصد و یازده سال به آن سوی تاریخ بیفکنید،
می بینید که چطور فاطمه بر فراز آن صخره های آذرین نشسته است.
می بینید که چگونه او را به سایه نخل های بیرون از مدینه رانده اند.
این صخره های کبود بیت الاحزان عجب سیلی درد آوری از تاریخ خورده است و
هنوز هم ضربه می خورد. خورشید در ایام فاطمیه با چشمانی پرخون سر از دریای اشک بر می آورد،
فریاد مظلومیت های مادرمان را از چهار رکن گیتی بغض می کند و در گلوی فرزندان او می ریزد.
هدیه به بی بی دو عالم
سیده نساء العالمین
محقق : مرضیه ابراهیمی.سال پنجم
هدیه به بی بی دو عالم
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
فاطمه جان ؛
ای عزیز عرش الهی ؛
یـاس نیـلی نـبـوی ؛
مظلومانه رفتی و با رفتنت علی ، محرم راز خود را برای همیشه از دست داد…
یَا عَلی، غَسِّـلنی … فَأکفِنّی … وَ أدفِنّی فِی اللیل ….!!؟؟
غصه هایت که ریخت،
تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت،
یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند
کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد.
دلت سبک شد؟
حالا این دل جای “او"ست
دعوتش کن
همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک “او”
خـانه تـکانی دلـت
و سال نو پیشاپیش مبـارک
ای که بوی کربلا می آید از میلاد تو
هر گلی یابد صفا چون می نماید یاد تو
گل بخوانندت ولی گلها همه مست تو اند
سدره و طوبی بود یک شاخه از شمشاد تو
خسته بودم از سراب کاذب آزادی ام
تا اسیرت شد دلم ، گردیده ام آزاد تو
کاروان سالار عشقی ، قبله اهل دلی
با ورودت بیت عترت می شود دلشاد تو
ای گل زهرا نسب ای غنچه باغ علی
عشق و مستی هم بود در این جهان همزاد تو
مقدمت بوی بهشت فاطمیون می دهد
فخر بنماید خدا بر عالم ایجاد تو
آرزومند دعایت در نماز شب حسین
همره او اهل گیتی طالب امداد تو
1.السَّعیدُ مَن اِختارَ باقیَةً یَدُومُ نَعِیمُها علی فانِیَةٍ لا یَنفَدُ عَذابُها ،
وقَدَّمَ لما یَقْدَمُ علَیهِ مِمّا هُو فی یَدَیهِ قَبلَ أن یُخَلِّفَهُ
لِمَن یَسعَدُ بِإنفاقِهِ وقَد شَقِیَ هو بِجَمعِهِ.« اعلام الدین، 345»
سعادتمند و خوشبخت كسی است كه سرای باقی را كه نعمتش پایدار
است به سرای فانی كه عذابش بی پایان است برگزیند و از آنچه در اختیار دارد
برای سرایی كه بدانجا خواهد رفت پیش فرستد قبل از آنكه آنها را برای كسی گذارد
كه وی با انفاق آن خوشبخت شود ولی خود او با گردآوردن آن بدبخت شده باشد.
2- السَخِی قَریبٌ مِن الله، قَریبٌ مِن الناس ، قَریبٌ مِن الجنة. «بحار الانوار ج73»
سخاوتمند و بخشنده هم به خداوند و هم به مردم و هم به بهشت نزدیك است.
3- السُوالُ نِصفُ العِلم.« كنزل العمال»
سوال كردن و پرسشگری نیمی از دانایی است.
4- السُوقُ دارُ سَهوٍ وَ غَفلةٌ فَمَن سَبَّحَ فیها تَسبیحَةً كَتَبَ اللهُ لَهُ بِها اَلف الف حَسنةٍ. كنزل العمال
بازار سرای فراموشی و غفات است لذا هركه در آنجا خدا یكبار تسبیح گوید،
خداوند برایش هزار هزار حسنه مینویسد.
5- سَابُّ المُومنِ كَالمُشرفِ عَلی الهَلَكَة. «كنز العمال»
كسی به مومنان ناسزا و دشنام میدهد، همچون كسی است كه در معرض هلاكت است.
6- سَمُّوا اولادَكُم اَسماءَ الانبیاءِ. «مكارم الاخلاق، ص 474»
فرزندانتان را به نام انبیا بنامید.
۷-سَیدُ القَومِ فِی السَفرِ خَادِمُهُم فَمَن سَبَقَهُم بِخِدمَةٍ لَم یَسبِقُوهُ بِعَمَلٍ اِلا الشَهادَة. «کنز العمال»
سرور مردم در سفر كسی است كه به آنان خدمت میكند پس هركه در خدمت
به همسفران خود بر آنان پیشی گیرد هیچ كارشان به پای ارزش او نمی رسد
مگر شهادت.
مهر سپهر آسمان ولايت اختر تابان فلك امامت نور ديده علي النقي امام همام حضرت امام حسن عسگري
عليه السلام پيشواي يازدهم شيعيان جهان است كه شناسايي او از راه معرفت و عرفان و نورانيت باطني و
ايمان مايه آرامش جهان و آسايش روان است و پدر تا جدار امام منتظر حضرت صاحب الزمان (عج) و مظهر
ذات غيب خاق زمين و آسمان است.
امام حسن عسگري عليه السلام يازدهمين پيشواي شيعيان در سال 232 ه.ق در مدينه چشم به جهان گشود .
پدر آن بزرگوار امام هادي عليه السلام و مادرش بانوي پارسا و شايسته حديثه است كه برخي از او
به نام سوسن ياد كرده اند.
از مشهورترين القاب آن حضرت نقي و زكي و كنيه اش ابو محمد است و القاب ديگر آن بزرگوار خالص و سراج است.
انقلاب ایران، در نوع خود، و نیز در مقایسه با دیگر انقلابهای جهان، از لحاظ تکوین، حرکت، روند و نتیجه آن دارای ویژگیهای کم نظیری بود.
وجه مشترک پیدایش همه انقلابها، کم و بیش یکسان است.همگی ریشه طبقاتی و اجتماعی دارند، هنگامی که ظلم و فساد و بیکفایتی نظام حاکم
تحملناپذیر شد، توده ها به حرکت در می آیند، طغیان میکنند، نمایندگان سنتی خود را کنار میزنند و موانعی را که بر سر راهشان قرار دارد،
درهم میکوبند تا رژیم حاکم را بر اندازند و به جای آن نظام جدیدی که امیال و خواستهای آنها را تامین کند، بر پا سازند. کمتر انقلابی است
که صرفا ملی یا میهنی باشد. صرف وجود محرومیتهای اقتصادی در جامعه، برای برانگیختن شورش و انقلاب، بسنده نیست.هیچ انقلابی
موفق نمیشود مگر آنکه بر نیروهای مسلح تسلط پیدا کند، یا توان روحی و کارایی آن نیروها را تضعیف نماید و یا اینکه، آن نیروها، به
انقلابیون بپیوندند.عواملی که انقلاب را شتاب میبخشد، بیزاری از اشرافیت، ناسازگاریهای اجتماعی و اقتصادی و شدت محرومیتهای
تحمل ناپذیر، میان آنچه مردم میخواهند و آنچه به دست می آورند، میباشد.
انقلاب، بالفعل یک رویداد غیر مترقبه است.در یک انقلاب اصیل، همه قشرهای جامعه شرکت دارند، هدفهای انقلاب، در برگیرنده خواستهای
اکثریت جامعه است،در آغاز، تودهها با یک برنامه مدون و از پیش تهیه شده، برای ساختار نظام و جامعه جدید، به عرصه انقلاب نمیروند.
انگیزه تودهها، در آغاز، براندازی نظامی است که دیگر قادر به تحمل آن نیستند.رهبران و پیشتازان انقلاب، برنامه بازسازی جامعه را، در
نظام آینده تهیه میکنند و پس از تایید مردم آن را به اجرا میگذارند.
شخصیت امام خمینی رحمت الله علیه
مطالعه و تحلیل علل پیروزی سریع انقلاب سال 1357 بدون بررسی شخصیت آیت الله خمینی دشوار و حتی ناممکن است.امام خمینی در
پیروزی انقلاب اسلامی، همان نقشی را ایفا کرد که لنین در انقلاب کبیر روسیه، مائوتسه تونگ در انقلاب چین و فیدل کاسترو، در انقلاب
کوبا.با این تفاوت که لنین حزب کمونیست را پشتسر خود داشت و پس از پیروزی انقلاب فوریه 1917 وارد لنینگراد شد.مائو رهبر حزب
کمونیست چین بود و به نیروهای مسلح ومجهزی که ماهها با ارتش چیانکایچک در بخشهائی از خاک چین جنگیده بودند، فرماندهی داشت،
فیدل کاسترو نیز، با هزاران چریک و هواخواه، تجربه سه سال (59 - 1956) مبارزه مسلحانه دشواری را با رژیم باتیستا پشتسرگذاشته بود.
در صورتی که امام خمینی هیچ نوع سازمان سیاسی و نیروهای نظامی در اختیار نداشت، ستاد رهبری او، در خارج از ایران بود، از «مسجد»
به عنوان سنگر مقاومت و مبارزه استفاده کرد و در اوج انقلاب، وارد ایران شد.
برجسته ترین خصیصه امام خمینی، صراحت بیان، بی پروایی و شجاعت فوق العاده و کم نظیرش بود، تا بدان حد، که در میان روحانیون و
سیاستگران دو قرن اخیر ایران، هیچ کس به پای او نرسید.در دورانی که محمد رضا شاه، همه مخالفان، اعم از ملیون، چپ گرایان، توده ای ها،
مالکان بزرگ و نخبگان سنتی را سرکوب کرده و یا از صحنه خارج نموده بود، امام خمینی، یکه و تنها، علیه او قد علم کرد.وی در سخنرانی
خرداد 1342 (عاشورا 1383) محمد رضا شاه را با چنان شدت و حدتی به باد سرزنش و حمله گرفت، که تا آن روز سابقه نداشت.
در آن سخنرانی تاریخی امام خمینی شاه را «بدبخت!» ، «بیچاره!» ،«نوکر اسرائیل!» و «فرمانبر آمریکا!» خواند.
زیرکی، هشیاری، موقع شناسی، از خصایص برجسته دیگر ایشان بود.در دورانی که مال اندوزی، تجمل گرایی، فساد و نادرستی، در میان طبقه
بالای جامعه،حتی میان برخی از روحانیون، رواج یافته بود، آیت الله خمینی، همان زندگی بسیار ساده و بدون تکلف گذشته را حفظ کرد.در
شناسایی جامعه ایران، تبحر خاصی داشت و زمان شروع مبارزه و حمله را به خوبی تشخیص داد.در دوران چهارده ساله تبعید، با ایراد
سخنرانیها، ارسال پیامهای کتبی و شفاهی به وسیله کاست، مردم ایران و جهان را از نقاط ضعف شاه و فساد و بیدادگری رژیم او، آگاه
ساخت، همکاری دولت ایرانبا اسرائیل غاصب، وابستگی اقتصادی،سیاسی و نظامی ایران به غرب، بالاخص بهآمریکا، غارت بیت المال،
خرید روز افزون جنگ افزار، نابودی کشاورزی، بالا رفتن قیمتها، کمبود مسکن،تباهی فرهنگ، ثروتمندتر شدن اغنیا و فقیرتر شدن
مستضعفان، نقض قوانین حقوق بشر،پایمال کردن قانون اساسی، سانسور مطبوعات، محو آزادیهای مردم، سرکوب مخالفان، اوجگیری فساد
در همه شئون کشور و….از مواردی بود که در بیانات و پیامهای امام خمینی بدان استناد میشد و شاه را عامل همه نابسامانیها،میدانست و
لزوم اتحاد همه قشرهای جامعه را برای ادامه مبارزه تاکید میکرد.
«و من يخرج من بيته مهاجرا الي الله و رسوله ثم يدرکه الموت فقد وقع اجره علي الله»نسا-100
درگذشت عالم رباني، معلم اخلاق مرحوم مغفور حضرت آيتالله مجتبي تهراني که عمري طولاني
را در خدمت به اسلام و مسلمين و مذهب حقه اهل بيت عليهم السلام و حوزههاي علميه ديني
به ويژه حوزه علميه تهران سپري و طلاب و فضلاي بسياري از محضرش بهرهمند شدند،
ثلمهاي است جبران ناپذير. اين عالم رباني، عمر شريف خود را در راه کسب علوم ديني وترويج
و گسترش معارف و فرهنگ اسلامي سپري نمود و طلاب و فضلا و جوانان بسياري از مکتب
درس اخلاق او بهره بردند. حضرت آيتالله تهراني عمر پربرکت خويش را صرف احياي دين و تبيين و
نشر احکام و معارف نوراني الهي نمود و شاگردان زيادي از محضر او سيراب گشتند و بدون ترديد
طلاب و فضلاي حوزههاي علميه برادران و خواهران به ويژه حوزه علميه تهران خدمات اين عالم جاهد
را از ياد نخواهند برد.
حوزههاي علميه خواهران اين ضايعه بزرگ را به محضر حضرت ولي عصر(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامي
مدظله العالي، بيت مکرم و معزز ايشان و تمامي پويندگان راه اخلاق و فضيلت و پژوهندگان فقه جعفري
تسليت ميگويد و براي آن عالم فرهيخته و مجاهد علو درجات از خداوند منان مسئلت دارد.
مرکز مديريت حوزههاي علميه خواهران سراسر کشور
از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند: «در روز اربعین هنگامی که روز بلند شد
زیارت میکنی و میگویی: سلام بر ولی خدا و حبیب او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او،
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده او، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آقایی که در
میان امواج بلا گرفتار آمد و کشته اشک روان است. آنگاه امام صادق علیه السلام فرمودند: علیه آن
حضرت هم دست شدندکسانی که دنیا فریبشان داده بود و بهره خود را در ازای بهایی ناچیز فروختند
و آخرت خویش را به قیمت ناچیز حراج کردند. در چاه هوا و هوس فرو رفتند و تو و پیامبرت را به
خشم آورده و مطیع بندگان شقی گردیدند؛ امام حسین علیه السلام در مقابل آنان تن به ذلت نداد و
با آنان با شکیبایی به جهاد پرداخت تا آن گاه که خونش را ریختند و اهل بیتش را به اسارت بردند».
از پرهای سوخته و خیمه های خاکستر چهل روز می گذرد، از شانه های بی تکیه گاه
و چشم های به خون نشسته، از لحظاتی که سیلی می وزید و صحرا در عطشی طولانی،
ثانیه هایش را به مرگ می بخشید . حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه های
داغ مکرر می کنیم.
چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گیریم .
« ای چرخ! غافل که چه بیداد کرده ای!».
از شام تا کربلا
از کربلا تا شام ، حکایت سرهای جسور شماست که شمشیرها را به خاک افکند.
من از روایت خونابه و خنجر می آیم، از شعله های به دامن نشسته و فریادهای بی یاوری.
امروز اربعین خورشید است، چگونه پرندگان بر شاخه های درختان روضه می خوانند!
چگونه ابرها فشرده، فراقی عظیم، پهنه زمین را می بارد.
رفته اید و پس از شما ، جاده ها ،اسیر همیشگی زمستانی همیشگی اند .
پرواز ناگهانی شما آتشی است که هرگز فرو نمی نشیند. زخم عاشورا همیشه تازه است .
پاییز را دیده ای؟ چگونه نوباوگان تابستان را به زمین می ریزد و سر و روی جهان ره بهزردی می نشاند ؟
اکنون دیری است که پروانه های هاشمی مان را شعله های یزیدی بر تپه های خاکستر فرو ریخته اند.
السلام علیک یا علی بن الحسین علیه اسلام
شهادت امام سجاد(عليه السلام) را به عموم شيعيان تسليت عرض مي نماييم.
فرازی از دعاهای امام سجاد(علیه السلام):
أَللّهُمَّ قَد تَعلَمُ ما یُصلِحُنی مِن أَمرِ دُنیایَ وآخِرَتی،فَکُن بِحوائِجی حَفِیّاً.
خدایا !تو صلاح امر دنیا وآخرتم را خوب می دانی،پس به خواسته هایم
با مهربانی نظر کن.
صحیفه کامله سجادیه ص135